جان کالابریس؛ در هفتههای پیشرو، اروپا با یک چالش مهم روبهرو خواهد شد تا بتواند تلاشهای مدید خود برای مدیریت برنامه هستهای ایران را به سرانجام برساند. در تاریخ 18 اکتبر، ظرفیت قانونی کشورهای بریتانیا، فرانسه و آلمان برای فعالسازی مکانیسم اسنپبک بهطور یکجانبه به پایان خواهد رسید. این به معنای از دست دادن آخرین ابزار چانهزنی قانونی باقیمانده است. نتیجهی این فرآیند تعیینکننده است چرا که مشخص میکند آیا ایران همچنان در چارچوب معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) باقی خواهد ماند یا به سمت انزوا و رویارویی حرکت خواهد کرد که پیامدهایی فراتر از خاورمیانه خواهد داشت.
شکاف داخلی ایران
علیرغم تهدیدات ایران به اقدام قاطع و حتی خروج از معاهده NPT، در درون نظام ایران شکافهای عمیقی وجود دارد. رئیسجمهور اصلاحطلب پیشنهاد کرده که غنیسازی اورانیوم در ازای کاهش تحریمها متوقف شود، در حالی که تندروها معتقدند که غنیسازی آخرین اهرم چانهزنی ایران در برابر ایالات متحده است. اصلاحطلبان انزوای فزاینده را تهدیدی جدی برای بقای کشور میدانند.
این شکافها نمایانگر نگرانیهای راهبردی ایران است. از طرفی، از دست دادن ذخایر ۶۰ درصدی اورانیوم، تهران را از داشتن اهرم چانهزنی در مذاکرات با واشنگتن محروم میکند. از طرف دیگر، افشای محلهای ذخیره اورانیوم نیز ممکن است ایران را در معرض حملات بیشتر از سوی اسرائیل یا ایالات متحده قرار دهد و حتی توافق برای تمدید مهلتها به معنای پذیرش مکانیسمی خواهد بود که ایران آن را غیرقانونی میداند.
تحریمها و قدرت نمادین: آیا اروپا میتواند فشار واقعی اعمال کند؟
اگر مکانیسم ماشه فعال شود، تحریمهایی چون ممنوعیت فروش سلاح، محدودیتهای مرتبط با موشکهای بالستیک و تحریمهای مالی به حالت اجرایی درمیآیند. این تحریمها بیشترین ضربه را به برنامههای هستهای و موشکی ایران خواهند زد. با این وجود تأثیرات نمادین و روانی محکومیت سازمان ملل ممکن است از اثرات مادی آن بیشتر باشد چرا که اجرای تحریمها در گذشته ناهماهنگ بوده است و ایالات متحده به طور مستمر صادرات 1.5 میلیون بشکه نفت ایران به چین و صادرات برق به عراق را پذیرفته است بدون اینکه اقدام مؤثری علیه آنها انجام دهد.
این سوابق موجب تردید جدی درباره تأثیرگذاری فشار اروپا از طریق مکانیسم ماشه میشود. ایران در مقابله با تحریمها بهطور فزایندهای ماهر شده است و با وابستگی به خریدهای چین، کانالهای مالی موازی و تجارت منطقهای، توانسته است تحریمها را دور بزند. بنابراین، تأثیر مکانیسم ماشه بستگی زیادی به توانایی اروپا و آمریکا در اجرای مؤثر تحریمها خواهد داشت.
راه حل تدریجی
ترسیم یک نقشه راه تدریجی تنها مسیر باریک باقی مانده است. به جای درخواست شفافیت کامل و دسترسی فوری به تأسیسات، که از نظر سیاسی در نظر تهران غیرممکن است، اروپا میتواند یک نقشه راه تدریجی پیشنهاد کند. در این رویکرد،در حالی که تروئیکای اروپایی در شورای امنیت زمان میخرد و هماهنگ با واشنگتن عمل میکند، ایران اقداماتی محدود و قابل بازگشت برای بازگرداندن نظارت جزئی آژانس انرژی اتمی انجام خواهد داد. مسئله حساس ذخایر اورانیوم غنیشده ۶۰ درصد ایران به مراحل بعدی موکول میشود تا هم اهرم چانهزنی برای هر دو طرف حفظ شود و هم محاسبات تهران مبنی بر اینکه اجرای فوری ممکن است امکانپذیر نباشد، در نظر گرفته شود.
این نقشه راه تدریجی، چالشهای اصلی شناسایی شده در معضل اعمال تحریمها را منعکس میکند. یعنی تعادل بین درخواست ایران برای تضمینهای آمریکا، نیاز اروپا به راستیآزمایی و قدرت محدود تحریمهای مکانیسم ماشه. بدون چنین مصالحهای، محتملترین نتیجه افزایش تقابل است، به طوری که تحریمها تهران را به سمت خروج از NPT پیش خواهد برد.
اکنون اروپا با یک معضل بزرگ روبروست؛ یا باید تحریمها را اجرا کند و ریسک خروج ایران از معاهده NPT را بپذیرد، یا آخرین تلاشهای دیپلماتیک را انجام دهد. هفتههای پیشرو آزمون اروپا در تبدیل اهرم قانونی به اهرم واقعی خواهد بود. موفقیت این اقدام نه تنها به فعالسازی مکانیسم ماشه، بلکه به اجرای معتبر آن در هماهنگی با واشنگتن، عبور از بنبستهای ژئوپلیتیکی و مدیریت سرکشی تهران بستگی دارد. اینکه آیا ریسک اروپا موفق میشود یا دیپلماسی هنوز میتواند از رویارویی کامل جلوگیری کند، آینده معاهده منع گسترش سلاحهای اتمی و اعتبار اروپا به عنوان یک بازیگر استراتژیک را تعیین خواهد کرد.