به گفته یک استاد علوم سیاسی، آنچه در حال حاضر اهمیت دارد نهادینه کردن توافق ملی و یکدستشده برای رسیدن به آرمانهای مشترک، تبدیل تهدیدها به فرصت و نیز اجرای اهداف بلند ملی است.
این روزها، ملت بیش از هر زمان دیگری انسجام و وحدت را تجربه و ضرورت آن را درک میکند. کافی است به گفتوگوهای عمومی در کوچه و خیابان، آنچه در خانهها و میان همسایگان میگذرد و نیز در فضای شبکههای اجتماعی نگاهی بیاندازیم تا تفاوت شرایط پیش و پس از جنگ تحمیلی اسرائیل را آشکارا به چشم ببینیم.
«عبدالرسول خلیلی» استاد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی در ارتباط با مفهوم همبستگی ملی گفتوگویی با پژوهش ایرنا داشته که مشروح آن را در ادامه میخوانیم.
ایرنا: در روزهای گذشته اتحاد ملی بین آحاد ملت و همبستگی سیاسی میان گروهها و جریانات مختلف، کلیدواژههایی پرتکرار بود. چه تعریف و تشریحی از این مفاهیم دارید؟
پاتریوتیسم، عشقورزیدن به سرزمین مادری یعنی ماموطن و دفاع صمیمانه از منافع آن و تلاش برای پیشرفت و سربلندی وطن همانا ایران جان است که همبستگی سیاسی و اجتماعی با آن و در آن شکل پیدا میکند
همبستگی سیاسی به معنای اتحاد، همکاری و همبستگی میان افراد و گروهها در یک موضوع با هدف مشترک سیاسی است. این موضوع مشترک در هفتههای اخیر برای ایرانیان، مقابله با تهاجم اسرائیل بوده است؛ تهاجمی که با واسطه ایالات متحده صورت گرفته است. در بامداد اول تیرماه ۱۴۰۴ در حمله تجاوزکارانه آمریکایی به تجهیزات صلحآمیز هستهای ایران، دشمن بزرگتر وارد جنگ شد و به تبع آن دیدیم به جای آن که ملت دچار وحشت شوند صفوفشان محکمتر شد.
همبستگی سیاسی بهویژه در شرایطی که نیاز به اقدام جمعی برای مقابله با چالشهای مشترک یا تحقق اهداف سیاسی خاصی وجود دارد، اهمیت اساسی پیدا میکند. علاوه بر آن، همبستگی اجتماعی به میزان انسجام و یکپارچگی جامعه ایران و روابط میان اعضای جامعه اشاره دارد. این مفهوم نشاندهنده احساس تعلق و وابستگی متقابل افراد به یکدیگر و به جامعهای است که در آن زندگی میکنند؛ همچنان که میهنپرستی یا پاتریوتیسم (patriotism) مفهومی معطوف به عشق و دلبستگی به میهن و دلدادگی به مردم و آمادگی برای هرگونه فداکاری و پاسداری از استقلال و هویت ملی است.
این مفهوم شامل حمایت از ارزشهای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی کشور بهشمار میرود. پاتریوتیسم، عشقورزیدن به سرزمین مادری یعنی ماموطن و دفاع صمیمانه از منافع آن و تلاش برای پیشرفت و سربلندی وطن همانا ایران جان است که همبستگی سیاسی و اجتماعی با آن و در آن شکل پیدا میکند.
ایرنا: بسیاری همبستگی سیاسی را از عناصر قدرت ملی میدانند. نظر شما درباره مولفههای اساسی قدرت ملی چیست؟
مولفههای اساسی قدرت در واحدهای سیاسی مانند یک کشور، معمولا شامل منابع طبیعی، جمعیت، ظرفیتهای اقتصادی، نیروی نظامی، سیاست، فرهنگ، علم و فناوری و عوامل اجتماعی هستند که هر کدام از این عوامل در تقویت همبستگیهای سیاسی و اجتماعی تأثیر زیادی دارند.
این عوامل به منزله عناصر اساسی قدرت ملی در ایران با یکدیگر در تعامل بوده و بر قدرت کشور تاثیر بسزایی دارند و در سطح بینالمللی برای کشور هژمونی ایجاد میکنند.
این هژمونی باعث تقویت قدرت اقتصادی و سیاسی شده و قدرت نظامی را در جهت توان اقتصادی و تولیدی، حمایت مردمی و هماهنگی مدیریت سیاسی و ایجاد قدرت سخت و نرم مورد تاکید قرار داده و موانعی در جهت رسوخ نفوذ بیگانگان به کشور فراهم میسازد.
رویکرد نظام سیاسی در شرایط فعلی وحدتبخشی و هماهنگسازی همه دیدگاهها با همدیگر است. نظام سیاسی وظیفهاش تحکیم و ثبات وضعیت اجتماعی است، بهطوری شهروندان هیچ دغدغهای احساس نکنند
ایرنا: با توجه به آنچه بیان کردید، اصلیترین سلاح ایران در مقابله با دشمنان چیست؟
در حال حاضر اصلیترین تجهیزات نظامی کشور در تقابل با حملات وحشیانه دشمنانی مانند اسرائیل، قدرت نظامی موشکهای بالستیک نقطهزن و هدایتشونده با قابلیتهای گوناگون است که دشمن هرگز به آن فکر هم نمیکرد. این موشکها با بردها و قدرت تخریبهای متفاوت، توانایی هدف قرار دادن مواضع استراتژیک و اقتصادی دشمن صهیونی و منابع قدرت رژیم را دارند؛ همچنانکه تنوع بالای موشکها و توانایی پرتاب از سکوهای متحرک از دیگر نقاط قوت دفاعی ایران محسوب میشود.
بهعلاوه باید به مهمترین ویژگی قدرت ملی یعنی رهبری واحد و حضور ملت شجاع اشاره کرد که هر کدام بهطور مستقل هویت ملی را در مقابله با مطامع پسااستعماری شکل میدهند.
ایرنا: نظام سیاسی در شرایط فعلی باید چه رویکردی را در پیش گیرد؟ شهروندان چطور؟
رویکرد نظام سیاسی در شرایط فعلی وحدتبخشی و هماهنگسازی همه دیدگاهها با همدیگر است. نظام سیاسی وظیفهاش تحکیم و ثبات وضعیت اجتماعی است، بهطوری شهروندان هیچ دغدغهای احساس نکنند.
شهروندان نیز باید متناسب با رویکرد نظام سیاسی در جهت مدارا و تحمل شرایط برای دسترسی به هدف نهایی یعنی موفقیت و پیروزی مبادرت کنند.
ایرنا: درباره سرنوشت مشترک ایرانیان نظرتان چیست؟
سرنوشت مشترک ایرانیان همواره از طریق همبستگی ملی در برابر حمله خارجی محقق شده است. تحقق افقهای روشن نیاز به تفاهم ملی و توافق برای ایفای نقش در سرنوشت مشترک دارد. تاریخ ایران همواره سرنوشت مشترک ملی را از طریق هویتبخشی ملی نشان داده است.
آنچه در حال حاضر اهمیت دارد نهادینه کردن توافق ملی و یکدستشده برای رسیدن به آرمانهای مشترک و تبدیل تهدیدها به فرصتها و اجرای اهداف بلند ملی است. شناخت این تهدید که همانا حمله خارجی است، کمک میکند تا انسجام و هویت ملی و تاریخی ایرانیان بیش از پیش تقویت شود و قابل توجه است که بدانیم بعد از پایان جنگ دوم جهانی در سال ۱۹۴۵، رویکرد استعماری متفقین غربی تغییر یافت.
چراغ سبز ترامپ برای حمله به ایران بهرغم مذاکرات حاکی از وجود استعدادی در غرب است به نام مذاکره در خدمت فاشیسم. ترامپ موسولینی امروز غرب در دنیای فاشیستی آمریکایی است
آنها در سال ۱۹۴۸ اسرائیل را برای انجام کارهای کثیف خود بهعنوان نیروی سیاسی قدرتهای غربی در منطقه ایجاد کردند تا نیات استعماری خود را از طریق آن دنبال کنند. به همین دلیل اصلا دنبال حلوفصل مساله فلسطین نیستند و سعی کردند تا با ایجاد سازمانهای بینالمللی نیات مختلف خود را با نگرشی به اصطلاح حقوقبشرمابانه و طرفداری از دموکراسی پیگیری کنند و اهداف منفعتطلبانه غرب را بر اساس شرایط و ظرفیتهای آسیای غربی کارسازی کنند.
ازاینرو، باید با وحدت و انسجام ملی ایران را حفظ کرد و بهتر از گذشته آن را مستقل ساخت. حمایت آمریکا نیز حاکی از وجود روحیه و استعداد فاشیستی در دنیای غرب است که از طریق گماشته آن، یعنی اسرائیل سربرآورده است.
چراغ سبز ترامپ برای حمله به ایران بهرغم مذاکرات حاکی از وجود این استعداد در غرب است به نام مذاکره در خدمت فاشیسم. ترامپ موسولینی امروز غرب در دنیای فاشیستی آمریکایی است. همچنان که حمله نظامی آمریکا به تأسیسات صلحآمیز هستهای ایران حاکی از همین خوی گرگصفتی نظام پساآمریکایی است که با هیچ ضابطه و قاعده حقوق بینالمللی و منشور سازمان مللمتحد منطبق نیست. این خوی فاشیسم جهان پساآمریکایی را در دوره ترامپ نشان میدهد؛ جهانی که در راستای اهداف صهیونیسم جهانی ایفای نقش میکند