توهم نتیجه‌بخشی تناقض‌های مذاکراتی

استیف ویتکاف، مذاکره‌کننده ارشد آمریکایی، در گفت‌وگو با شبکه ای‌بی‌سی نیوز مدعی شد: «ما یک خط قرمز بسیار واضح داریم و آن غنی‌سازی است. حتی اجازه یک درصد قابلیت غنی‌سازی را هم نمی‌دهیم.» این سخنان با واکنش صریح دکتر عراقچی، مذاکره‌کننده ارشد ایران، مواجه شد. وی این اظهارات را کاملاً دور از واقعیت مذاکرات دانست و تأکید کرد که «غنی‌سازی در ایران ادامه خواهد داشت».تناقض‌گویی در مواضع مقامات آمریکایی از ویتکاف تا ترامپ، در هفته‌های اخیر بخشی از نوسانات سیاست هسته‌ای واشنگتن بوده است. گاهی برخی اظهارات، آمادگی برای پذیرش حداقلی غنی‌سازی را القا کرده‌اند و گاهی دیگر، چهره‌هایی چون مارکو روبیو یا مایکل والتز، خواستار برچیدن کامل زیرساخت‌های هسته‌ای ایران شده‌اند.تحلیل‌گران این تناقضات را ناشی از چند عامل می‌دانند:
۱. اختلاف داخلی در آمریکا: تندروهایی همچون والتز و روبیو خواهان فشار حداکثری و حتی اقدام نظامی‌اند، در حالی که میانه‌روها بر توافق محدود با نظارت شدید تأکید دارند.
۲. نبود راهبرد مشخص: واشنگتن‌پست گزارش داده که هنوز مطالبات دقیق آمریکا از ایران مشخص نشده و تصمیم نهایی بر عهده ترامپ گذاشته شده است.
۳. فشار لابی‌ها: دولت آمریکا تحت تأثیر فشارهای لابی‌های قدرتمند صهیونیستی و برخی کشورهای عربی قرار دارد. این فشارها به‌ویژه در کنگره بسیار محسوس است. اخیراً گروهی از نمایندگان جمهوری‌خواه در حال تهیه نامه‌ای به ترامپ هستند تا «برچیدن کامل برنامه هسته‌ای ایران» را پیش‌شرط هر توافقی قرار دهند.
۴. رفتار متزلزل یا تاکتیکی ترامپ: برخی این نوسانات را ناشی از سردرگمی رئیس‌جمهور می‌دانند و برخی آن را بخشی از یک استراتژی حساب‌شده تلقی می‌کنند.
۵. مصرف داخلی مواضع متناقض: سخنان سخت‌گیرانه برای جلب حمایت جمهوری‌خواهان تندرو بیان می‌شود و اشارات دیپلماتیک برای راضی نگه‌داشتن دموکرات‌ها و افکار عمومی.در این میان، مردم ایران با این الگوی رفتاری آشنا هستند. ترکیب تهدید نظامی، فشار اقتصادی، جنگ نرم شناختی و دیپلماسی مبهم، سال‌هاست بخشی از سبک گفت‌وگوهای آمریکایی با ایران است. روند مذاکرات، فقط بخشی از امور کشور را در بر می‌گیرد و مردم ایران دیگر از تهدید به شکست مذاکرات نمی‌هراسند؛ چرا که به اذعان بسیاری از تحلیلگران بین‌المللی، آمریکا هیچ گزینه نظامی معتبر و عملیاتی علیه ایران ندارد.
از این رو، طرف آمریکایی باید توجه داشته باشد که ادامه این شیوه‌ی مبهم و متناقض، تنها به افزایش بی‌اعتمادی و در نهایت، شکست مذاکرات خواهد انجامید.

دیدگاهتان را بنویسید