جنگ غزه امروز دیگر آن نبرد اولیه اکتبر ۲۰۲۳ نیست. رژیم صهیونیستی توانسته در سطح تاکتیکی دست بالا را داشته باشد، اما در حذف کامل تهدید غزه ناکام مانده است. حماس، با وجود خسارات سنگین، همچنان نیرویی فعال و مقاوم است. مردم غزه، در میان ویرانی و کمبود ابتداییترین نیازها، بین شمال و جنوب آوارهاند. کمکهای بشردوستانه، که قرار بود امیدی برای زنده ماندن باشند، حالا به ابزاری برای تغییر جغرافیای انسانی غزه تبدیل شدهاند.
پس از گذشت بیش از بیست ماه، از عملیات طوفانالاقصی صحنه مبارزه رژیم صهیونیستی با رزمندههای حماس کاملاً دگرگون شده است. اهداف اولیه طرفین، چه حماس و چه رژیم صهیونی، در گذر زمان تغییر کرده و زمین بازی دیگر آن کوچه و خیابان اولیه نیست. حالا، در میانه بمبارانهای دوباره غزه، کاهش تعداد گروگانها و پیچیدگیهای سیاسی-نظامی، پرسش این است که جنگ غزه به کجا رسیده و چه چیزی در انتظار این سرزمین است؟
آتشبس و وعدههای شکسته
حدود سه ماه پیش، آتشبسی دو ماهه میان حماس و رژیم صهیونیستی برقرار شد. در آن زمان، حماس با آزادسازی برخی گروگانها و پذیرش آتشبس، تصویری از خود به نمایش گذاشت که حتی رسانههای غربی آن را «لحظه پیروزی» تعبیر کردند. با وجود خسارات سنگین، حماس نهتنها همچنان سرپا بود، بلکه با تصاویری از سربازان اسیر صهیونی، روایت میدان را در دست داشت. حمایت مردمی از حماس نیز، برخلاف انتظار رژیم اشغالگر قدس، فروکش نکرد. اما این آتشبس شکننده بود. حالا بمبارانهای رژیم صهیونیستی از سر گرفته شده و روزانه بین ۳۰ تا ۶۰ نفر، عمدتاً غیرنظامی، در غزه به شهادت میرسند. با توجه به آمارها از ۵۸ گروگان باقیمانده، تقریباً ۲۵ نفر زندهاند از همین رو قدرت چانهزنی حماس به نظر کاهش یافته است.
تغییر صحنه نبرد
این روزها حماس و رژیم صهیونیستی، اهدافی را که در اکتبر ۲۰۲۳ دنبال میکردند، بازتعریف کردهاند. هر چند رژیم صهیونیستی درجنایات وحشیانه خودش توانسته ضربات سختی به شهر و مردم غزه وارد کند اما این در حالی است که حماس با وجود از دست دادن زیرساختها و نیروهایش، همچنان مقاومت میکند. تونلهای زیرزمینی غزه، که به «مترو غزه» معروفاند و گفته میشود از سیستم متروی لندن هم گستردهترند، همچنان پابرجاست. این تونلها به حماس امکان داده تا نیروی انسانی خود را حفظ و حتی تقویت کند. گزارشها نشان میدهد تعداد نیروهای حماس نسبت به پیش از اکتبر ۲۰۲۳ افزایش یافته، هرچند کیفیت و آموزش آنها جای بحث دارد.
از تخلیه اجباری تا بازگشت آوارگان
در فاز نخست جنگ، رژیم صهیونیستی موفق شد بخش شمالی غزه، شامل شهر غزه و استان غزه که محل زندگی حدود ۱.۴ تا ۱.۵ میلیون نفر از جمعیت ۲.۳ میلیونی غزه بود، را تقریباً خالی از سکنه کند. طرحی موسوم به «طرح ژنرالها» در جریان بود که یکسوم غزه را به خاک رژیم صهیونیستی ملحق کند. اما آتشبس دو ماهه، این روند را مختل کرد. در میانه آتش بس با وجود ویرانی گسترده و آگاهی از شرایط سخت حدود ۶۵۰ هزار نفر از آوارگان به شمال بازگشتند، این بازگشت، نه از سر امید به بهبود اوضاع، بلکه به دلیل مشکلات ابتدایی مانند نبود دستشویی در مناطق جنوبی بود.
رژیم صهیونی، که در فاز اول به دنبال نابودی زیرساختهای حماس بود، حالا استراتژی خود را تغییر داده است. به جای عملیات نظامی تمامعیار، فشار اجتماعی و بمبارانهای هدفمند را در پیش گرفته تا جمعیت غزه را به سمت جنوب، بهویژه خان یونس، سوق دهد؛ به گونهای که شهر رفح، که زمانی ۲۰۰ هزار نفر را در خود جای داده بود، حالا خالی شده و کل جمعیت به سمت خان یونس هدایت شدهاند. این بخشی از طرحی است که رژیم صهیونی با حمایت ضمنی آمریکا پیش میبرد و آن تبدیل غزه به زندانی در دل زندان.
بازی کمکهای بشردوستانه
یکی از پیچیدهترین ابعاد جنگ کنونی، ماجرای کمکهای بشردوستانه است. رژیم صهیونیستی با ادعای کذایی خود مدعی است که حماس این کمکها را «میدزدد» و برای جذب نیرو یا تأمین خانوادههای نیروهایش استفاده میکند و با به تصویر کشیدن ویدیوی درگیریهای مردم بر سر مواد غذایی مدعی میشود که این افراد نیروهای حماس هستند. اما واقعیت پیچیدهتر است. در مناطق بحرانی، چه جنگزده و چه بلایای طبیعی، امنیت کمکها همیشه چالشبرانگیز است. مردم گرسنه ممکن است برای یک بطری آب یا چادر دست به هر کاری بزنند. حماس نیز، مانند هر نیروی حاضر در چنین شرایطی، تلاش کرده نظم را حفظ کند، اما رژیم صهیونیستی از این صحنهها برای روایتسازی علیه حماس بهره میبرد.
طرح جدید، که گفته میشود با حمایت دونالد ترامپ پیش میرود، این است که کمکها از طریق شرکتهای امنیتی آمریکایی و از محور «موراک» (بین خان یونس و مرز فیلادلفیا) وارد غزه شود. اما این کمکها فقط در خان یونس توزیع میشود، نه در کل غزه. نتیجه؟ جمعیتی که به شمال بازگشته، مجبور است دوباره به جنوب مهاجرت کند. این طرح، در ظاهر بشردوستانه، در باطن راهی برای تغییر واقعیتهای راهبردی غزه است که برای تمرکز جمعیت در یک نقطه و کنترل کامل آنان است.
شکاف نتانیاهو-ترامپ و فرصت مقاومت
در این میان، یک شکاف غیرمنتظره به نفع مقاومت ایجاد شده است و آن اختلاف میان نتانیاهو و ترامپ است. برخلاف تصور رایج، این اختلاف صرفاً بازی «پلیس خوب، پلیس بد» نیست. روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی ممکن است در سطح کلان استراتژیک باشد، اما نتانیاهو و ترامپ شخصاً با هم مشکل دارند. این شکاف، فضایی برای مانور به بازیگرانی مانند حماس، ایران و یمن داده است. حماس با مذاکرات مستقیم و جزئی با آمریکاییها، تلاش میکند تنش را مدیریت کند، بدون اینکه به دوستی با آمریکا روی بیاورد. این مذاکرات، هرچند محدود، میتواند از امنیتیسازی بیشتر غزه جلوگیری کند.
غزه هیچگاه تسلیم نمیشود
جنگ غزه امروز دیگر آن نبرد اولیه اکتبر ۲۰۲۳ نیست. رژیم صهیونیستی توانسته در سطح تاکتیکی دست بالا را داشته باشد، اما در حذف کامل تهدید غزه ناکام مانده است. حماس، با وجود خسارات سنگین، همچنان نیرویی فعال و مقاوم است. مردم غزه، در میان ویرانی و کمبود ابتداییترین نیازها، بین شمال و جنوب آوارهاند. کمکهای بشردوستانه، که قرار بود امیدی برای زنده ماندن باشند، حالا به ابزاری برای تغییر جغرافیای انسانی غزه تبدیل شدهاند.
نقشه غزه، با آن پین قرمز روی شهر غزه، دیگر فقط یک نقشه نیست؛ روایتی است از مردمی که زیر فشار نظامی، اجتماعی و سیاسی، همچنان مقاومت میکنند. اینکه این نبرد به کجا میرسد، بستگی به این دارد که کدام طرف بتواند زمین بازی را دوباره تعریف کند. اما یک چیز روشن است و آن اینکه غزه، حتی در بدترین شرایط، هنوز تسلیم نشده است.