با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
المیادین در مطلبی به قلم قتيبة الصالح نوشت: به دنبال مذاکره وزیر خارجه آمریکا با همتای قطری اش، خبر سفر امیر قطر به واشنگتن در پایان ماه جاری اعلام شد، که محوریت آن، ضمانت در مورد بازار انرژی است.
در ادامه این مطلب آمده است: دیدار بین مسئولان آمریکایی و قطری، در چارچوب تلاش های واشنگتن برای تامین منابع انرژی اروپا و جایگزین کردن آن برای گاز روسیه است. در واقع، این تلاشها با هدف اطمینان دادن به برخی دولتهای اتحادیه اروپاست، مبنی بر اینکه واشنگتن آماده است تا هر گونه نقص احتمالی در ذخایر گاز را جبران کند، تا بتواند حمایت اروپایی ها را برای اعمال شدیدترین تحریمها علیه مسکو به دست آورد.
توقف گاز رسانی روسیه یعنی یک شوک بزرگ و خشن به اروپا و به موازات آن، افزایش جنون آمیز قیمتهای گاز. اما به نظر می رسد واشنگتن بیش از آنکه نگران توقف گازرسانی مسکو به کشورهای اروپایی باشد، به دنبال ایجاد بحران و متوقف نمودن صادرات روسیه به بازار اصلی اش است، از این رو روی سه مساله تمرکز دارد:
– تامین منابع جایگزینی برای گاز روسیه که اساسا این جایگزین ها می توانند قطر و نروژ باشند. البته منابع دیگری هم هستند که هنوز دولت آمریکا به صراحت در مورد آنها صحبتی نکرده است. به این ترتیب واشنگتن در مرحله بعدی امیدوار است که بتواند اروپا را در مورد چشم پوشی کامل از گاز روسیه قانع کند.
– فراهم کردن زمینه ای برای دست یابی به گاز با قیمتهای ارزان، که این موضوع اصلی مذاکرات ایالات متحده با صادر کنندگان گاز طبیعی است.
– از آنجا که در سراسر جهان قراردادهای مربوط به گاز طبیعی، طولانی مدت هستند، واشنگتن تلاش دارد تا وارد کنندگان گاز را از قراردادهایشان منصرف کند.
در این میان، به نظر می رسد آمریکا تمرکز خاصی روی قطر دارد. اما چرا قطر؟
دوحه در حال حاضر با تمام ظرفیت خود گاز طبیعی تولید می کند و در طول سال گذشته، تولید گاز قطر به 143 میلیارد متر مکعب رسید، امری که به معنای آن است که تولید گاز قطری و صادرات آن به اروپا نمی تواند به تنهایی برای جبران ذخایر گازی روسیه، کافی باشد.
به موازات این مهم، تولید گاز قطری به قراردادهای طولانی مدت و غیر قابل لغو با تعدادی از بازارهای آسیایی مرتبط است، بنابراین، صادرات گاز قطر به اروپا، به صورت انحصاری، به معنای محرومیت سایر وارد کنندگان از سهمشان است.
در این شرایط به نظر می رسد ایالات متحده در صدد طرح ریزی یک بازی استراتژیک بزرگ است که قطر سنگ بنای آن را تشکیل می دهد، چرا که اگر دوحه با طرح آمریکا تحت فشار موافقت کند، بدین معناست که ضربه محکمی را به اقتصاد روسیه وارد کرده است.
از سوی دیگر، قطر رتبه دوم را در جمع صادر کنندگان گاز طبیعی به چین دارد و در صورت موافقت دوحه با لغو قراردادهای گازش اش و منحصر کردن صادرات گاز به اروپا، اقتصاد چین هم در کوتاه مدت دچار کسری شدید و غیر قابل جبرانی می شود.
طبق این منطق، ظاهرا گفتگوهای فعلی آمریکا و قطر از مسائل اقتصادی فراتر رفته، ابعاد سیاسی به خود می گیرد و گاز قطر نقش اصلی را در این میان ایفا می کند. اما آنچه واقعا از قطر خواسته می شود، از موضع سیاسی، آن را به یک سلاح اقتصادی برای مقابله با چین و روسیه تبدیل می کند. در مقابل، صحبت از تبدیل دوحه به وکیل انحصاری برای سیاستهای آمریکا در منطقه است.
واشنگتن اخیرا تعدادی از استراتژی های خود را می آزماید که دربردارنده سیاست، امنیت و اقتصاد است و البته این استراتژی ها، کاهش هیمنه جهانی آمریکا را انکار نمی کند.
موضع گیری قطر می تواند امتحان خوبی برای قدرت آمریکا در پایداری مقابل درگیریها بر سر تشکیل نظام جهانی جدید باشد، چرا که واشنگتن امیدوار است با موفقیت در بازی انرژی بتواند نقش بین المللی خود را بازیابد و تنها طرفی باشد که به دلیل خودکفایی از کاهش ذخایر گاز، متاثر نمی شود.
در پایان، هنوز تضمینی برای موفقیت استراتژی آمریکا وجود ندارد، بخصوص اگر اروپا تصمیم بگیرد منابع دریافت انرژی خود را تنوع بخشد، که این مساله برای تولید کنندگان گاز طبیعی از جمله قطر، به معنای از دست رفتن بازارهای اسیایی از جمله بازار چین در برابر بازار نا متعادل و متزلزل اروپاست.
اشتراک گذاری
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.