آیا مسکو برای (حل وفصل)مسائل ایران به واشنگتن کمک خواهد کرد؟

1. نیکیتا اسماگین، روزنامه نگار حوزه بین‌الملل متمرکز بر امور ایران و روسیه، شرق‌شناس و نویسنده کتاب «همه ایران»، در این گزارش، با تمرکز بر افکار عمومی ایران به احتمال همکاری روسیه و ایالات متحده بر سر مسائل ایران پرداخته‌است. روزنامه نگار کارنگی بر این باور است که علیرغم بدبینی افکارعمومی در ایران نسبت به تقویت روابط روسیه و آمریکا، این موضوع باعث نخواهدشد که روسیه دست از همکاری و حمایت از ایران بردارد.
2. نگران کننده‌ترین عامل برای تهران بیانیه کاخ سفید است که پوتین و ترامپ «در این دیدگاه مشترک هستند که ایران هرگز نباید در موقعیتی قرارگیرد که اسرائیل را نابود کند.»
3. شک و تردید میان روسیه و ایران چیز تازه‌ای نیست. در واقع، بدبینی نسبت به نیات مسکو مدت‌هاست که هم در میان نخبگان سیاسی ایران و هم در میان اقشار مختلف جامعه رایج است. مداخلات نظامی امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی در ایران و در سال‌های اخیر، خودداری مسکو از مخالفت با قطعنامه های سازمان ملل علیه برنامه هسته ای ایران از عوامل موثر در ایجاد این بدبینی است. بنابراین، جای تعجبی ندارد که ایران نگران باشد مبادا مسکو آن‌ها را بفروشد.
4. به لحاظ تاریخی روابط امروز روسیه و ایران با تمام ادوار دیگر متفاوت است، امروز ایران و روسیه چند نقطه اشتراک کلیدی دارند؛ 1. ایران اکنون یک شریک نظامی مهم برای روسیه به شماره می‌رود و نقش کلیدی در برخی از پروژه‌های بین‌المللی بزرگ مسکو، مانند کریدور حمل‌ونقل شمال–جنوب، ایفا می‌کند. 2. رویکرد مشترک ضدغربی هر دو کشور 3. تحریم‌های مشترک و مسیرهای مشترک برای رفع تحریم‌ها
5. تحلیلگر کارنگی بر این باور است که حتی اگر روسیه بتواند با ترامپ توافق کند، بازهم تحریم اروپایی‌ها پابرجا خواهد ماند در نتیجه، بعید است که کرملین به این باور برسد که آینده روسیه در گرو ارتباط با غرب است. «چرخش به سوی شرق» همچنان سنگ‌بنای سیاست خارجی روسیه باقی خواهد ماند.
6. تا زمانی که روابط نزدیکتر با کشورهای غیرغربی یک هدف مهم برای روسیه است، فدا کردن ایران برای مسکو دشوار خواهد بود، ایران از نظر اقتصادی، لجستیکی و به عنوان یک میدان آزمایش برای اشکال جدید همکاری بین‌المللی بسیار مهم است.
7. مذاکرات ترامپ و پوتین تهدیدی برای روابط بلندمدت بین مسکو و تهران نیست. با این حال در کوتاه مدت، ممکن است مشکلات و چالش‌هایی در مسیر وجود داشته باشد.
8. اگر حملاتی اسرائیل و یا ایالات متحده علیه ایران وجود داشته باشد، مسکو چنین حمله‌ای را به دلیل نگرانی واقعی که می‌تواند منجر به تغییر رژیم یا جنگ داخلی شود و تمام سرمایه گذاری‌های روسیه در ایران در سال های اخیر را به خطر بیندازد، محکوم خواهد کرد. در عین حال، مسکو نمی‌خواهد شاهد دستیابی ایران به سلاح هسته ای باشد.
9. روسیه تمایل دارد در توافق میان تهران و واشنگتن نقش واسطه را ایفا کند، اما ایران از استفاده از زور خودداری کرده و مذاکرات آغاز نشده است. اگر این روند ادامه یابد، نیازی به واسطه‌گری روسیه نخواهد بود و گزینه نظامی محتمل‌تر خواهد شد. روسیه قادر به حفاظت از ایران در برابر حملات آمریکا و اسرائیل نیست. بنابراین، احتمالاً روسیه برای اطمینان دادن به واشنگتن در مورد بی‌طرفی خود در صورت درگیری نظامی، از این موقعیت به‌عنوان امتیاز در مذاکرات اوکراین بهره خواهد برد. بحران خاورمیانه در نهایت میان آمریکا، ایران و اسرائیل حل خواهد شد و روسیه در حاشیه قرار خواهد گرفت.
کارنگی پولیتیکا؛ نگرانی‌ها در تهران رو به افزایش است اینکه کرملین ممکن است ایران را قربانی کند. آن هم در شرایطی که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، به دنبال گسترش روابط با ایالات متحده است.
نزدیکی مسکو و واشنگتن که پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آغاز شد، نه تنها امیدهایی را برای پایان دادن به جنگ در اوکراین ایجاد کرد، بلکه می‌تواند نتیجه مسائل طولانی مدت دیپلماتیک را نیز رقم بزند. ایران با نگرانی خاصی به تحولات نگاه می‌کند و نگران این است که بتواند به یک ابزار چانه‌زنی در رفت‌وآمدهای دیپلماتیک بین مسکو و واشنگتن تبدیل شود.
گفت وگوی تلفنی اخیر ترامپ و ولادیمیر پوتین، همتای روس خود، تنها بر تردیدهای تهران افزود. نگران کننده‌ترین عامل برای تهران بیانیه کاخ سفید بود که پوتین و ترامپ «در این دیدگاه مشترک هستند که ایران هرگز نباید در موقعیتی قرارگیرد که اسرائیل را نابود کند.» با توجه به اینکه حمله اسرائیل به برنامه هسته‌ای ایران نزدیک‌تر از همیشه به نظر می‌رسد، این را می‌توان به عنوان تمایل مسکو برای قربانی کردن تهران برای هدف بزرگ‌تر یعنی بازگرداندن روابط با واشنگتن خواند. اما آیا حقیقتی در این مورد وجود دارد؟
شک و تردید میان روسیه و ایران چیز تازه‌ای نیست. در واقع، بدبینی نسبت به نیات مسکو مدت‌هاست که هم در میان نخبگان سیاسی ایران و هم در میان اقشار مختلف جامعه رایج است. مداخلات نظامی امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی در ایران و در سال‌های اخیر، خودداری مسکو از مخالفت با قطعنامه های سازمان ملل علیه برنامه هسته ای ایران از عوامل موثر در ایجاد این بدبینی است. بنابراین، جای تعجبی ندارد که ایران نگران باشد مبادا مسکو آن‌ها را بفروشد.
شرایط امروز با چند سال پیش تفاوت زیادی دارد. پس از تلاش‌های غرب برای انزوای روسیه در پی تهاجم تمام‌عیار این کشور به کشوراوکراین در سال ۲۰۲۲، روابط با ایران به یکی از اولویت‌های کرملین تبدیل شد. ایران اکنون یک شریک نظامی مهم برای روسیه به شماره می‌رود و نقش کلیدی در برخی از پروژه‌های بین‌المللی بزرگ مسکو، مانند کریدور حمل‌ونقل شمال–جنوب، ایفا می‌کند.
علاوه بر این، گرم شدن روابط، ایران به خوبی با استراتژی چند دهه کرملین برای پشت کردن به غرب مطابقت دارد (روندی که جنگ در اوکراین آن را تسریع کرده است) همچنین هیچ تضمینی وجود ندارد که روابط بهتر با غرب واقعاً برای کرملین قابل دستیابی باشد، به ویژه با توجه به اینکه روسیه هنوز هدف تحریم‌های بسیاری از غرب است. تجربه خود ایران نشان می‌دهد که تحریم‌ها به راحتی اعمال می‌شوند، اما لغو آن بسیار دشوار است. و حتی اگر کرملین بتواند با ترامپ توافق کند، روسیه همچنان توسط سایر حوزه‌های قضایی از جمله اتحادیه اروپا، ژاپن و کانادا تحریم می‌شود. به عبارت دیگر، رفع تحریم ها فرآیندی طولانی و پیچیده خواهد بود.
همچنین بعید است که کرملین به این باور برسد که آینده روسیه در گرو ارتباط با غرب است. اما، مقامات روسیه ممکن است به دنبال این باشند که تحریم‌ها را لغو کنند یا شرکت‌های غربی را به بازار روسیه ترغیب کنند. اما صرفنظر از نتیجه‌گیری در مورد مسائل مربوط به همه، «چرخش به سوی شرق» که بارها درباره‌اش صحبت می‌کند، همچنان سنگ‌بنای سیاست خارجی روسیه باقی خواهد ماند.
تا زمانی که روابط نزدیکتر با کشورهای غیرغربی یک هدف مهم برای روسیه است، فدا کردن ایران برای مسکو دشوار خواهد بود، ایران از نظر اقتصادی، لجستیکی و به عنوان یک میدان آزمایش برای اشکال جدید همکاری بین‌المللی بسیار مهم است. به این دلایل، مذاکرات ترامپ و پوتین تهدیدی برای روابط بلندمدت بین مسکو و تهران نیست. با این حال در کوتاه مدت، ممکن است مشکلات و چالش‌هایی در مسیر وجود داشته باشد. شرایط فعلی به‌گونه‌ای است که جایگاه ایران می‌تواند به‌سرعت دستخوش تغییر باشد . احتمال حمله اسرائیل به برنامه‌های ایران روز به روز بیشتر می‌شود.
نامه ترامپ به رهبر جمهوری اسلامی نیز همین پیام را منتقل می‌کند؛ در این نامه، ایالات متحده آمریکا به تهران دو ماه فرصت خواهد داد تا توافق نهایی درباره برنامه‌های خود را امضا کند، در غیر این صورت با پیام‌های جدی روبه‌رو خواهد شد.
اگر حملاتی اسرائیل و یا ایالات متحده علیه ایران وجود داشته باشد، پیش بینی واکنش روسیه دشوار نیست. مسکو چنین حمله‌ای را به دلیل نگرانی واقعی که می‌تواند منجر به تغییر رژیم یا جنگ داخلی شود، که تمام سرمایه گذاری های روسیه در ایران در سال های اخیر را به خطر می اندازد، محکوم خواهد کرد. در عین حال، مسکو نمی خواهد شاهد دستیابی ایران به سلاح هسته ای باشد.
نتیجه ایده‌آل برای مسکو این خواهد بود که در یک توافق میان تهران و واشنگتن مشارکت داشته باشد (شاید با نقشی برای تضمین اجرای چنین توافقی) به همین دلیل، کرملین توافق کرده است که به‌عنوان نماینده در ایالات متحده آمریکا و ایران عمل می‌کند. تنها مشکل این است که این مذاکره هنوز آغاز نشده است، زیرا ایران به‌طور دائمی از بحران با زور خودداری کرده است. اگر این روند ادامه یابد، نیازی به واسطه‌گری روسیه نخواهد بود و سناریوی نظامی محتمل‌ترین گزینه تبدیل خواهد شد.
روسیه هیچ راهی برای محافظت از ایران در برابر حمله ندارد: خطر رویارویی مستقیم با ایالات متحده و اسرائیل بسیار زیاد خواهد بود. حتی فروش هدفمند تجهیزات نظامی روسیه به ایران نیز تأثیر چندانی بر روند چنین رویارویی نخواهد داشت. چند یگان پدافند هوایی و هواپیماهای جنگنده نمی توانند تهران را از قدرت ترکیبی آمریکا و اسرائیل نجات دهند. حتی برای داشتن فرصتی برای محافظت درست از ایران، روسیه باید سال‌های زیادی را صرف تامین سلاح‌های ایران می‌کرد.
همه اینها به این معنی است که روسیه احتمالاً به دنبال این است که به ایالات متحده اطمینان دهد که در صورت وارد شدن واشنگتن به یک بن بست نظامی با ایران، درگیر نخواهد شد. از آنجایی که روسیه نمی تواند به طور جدی امیدوار باشد که بر نتیجه تأثیر بگذارد، منطقی تر است که بی طرفی خود را به عنوان امتیازی به واشنگتن اعمال کنیم که ممکن است به دو طرف کمک کند تا به توافق گسترده تری بر سر جنگ اوکراین برسند. بحران بزرگ در خاورمیانه در مسکو حل نخواهد شد. با مثلث آمریکا-ایران-اسرائیل حل خواهد شد. روسیه قرار است در حاشیه بماند.

دیدگاهتان را بنویسید