برخی کشورها ممکن است در یک طراحی صورت گرفته بهعنوان بخشی از بسته تشویقی برای ایران در راستای حصول توافق دلخواه آمریکا عمل کنند.
بیان پیشرفت مذاکرات در این مقطع بهمعنای حصول قطعی بودن توافق نیست، بلکه معنایش این است که یک چشمانداز و توافقات اولیه بر نحوه مذاکره و موضوعات مورد گفتوگو شکل گرفته است. ایران بحث رفع تحریمها و نحوه راستیآزمایی را بهعنوان دستورالعمل اصلی خود میبیند، قاعدتا اختلاف اساسی ایران با طرف غربی نیز در همین دو موضوع ریشه دارد.
اساسا این دو مشکل نیز گره اساسی مذاکره بوده و برای ایران یکی از هدفهای نهایی گفتوگوها محسوب میشود و اگر در برخی ادبیاتها کاهش اختلافات درباره پرانتزها گفته میشود بهمعنای رفع یعنی رسیدن به توافق نیست، بلکه بهمعنای این است که این دو موضوع با تلاش تیم ایرانی بهعنوان دستورالعمل مذاکرات پذیرفته شده است.
عمان برای ایران از محترمین منطقه است، ایران و عمان تلاش کردهاند که سطح روابط خود را فراتر از تاثیرات برجام و کشورهای سوم حفظ کنند و عمان نیز بهعلت جایگاه محترمی که برای ایران دارد، در گذشته محل اعتماد ایران برای انتقال برخی پیامهای منطقهای و بینالمللی بوده است. عمان در مقاطع مختلفی دریچه ورود به برخی گفتوگوهای منطقهای و فرامنطقهای نیز بوده است. تقویت روابط با همسایگانی همانند عمان که کمتر از برخی کشورهای عربی دچار تشدد شدهاند، برای دولت جدید نیز اولویت مضاعف دارد و اگر آنها حتی داوطلبانه نیز برای برخی رایزنیها و واسطهگریها ورود کنند، ایران بهعلت احترام دیرینه به مقامات این کشور نسبت به اراده برای واسطهگری یا انتقال پیام اهمیت قائل است و توجه عملی دارد و البته این موضوع استراتژی و نقشه راه دور جدید مذاکرات ایران را تحت تاثیر قرار نخواهد داد.
ضمن اینکه عمان علاوهبر نقش واسطهگری، یک میانجی محترم نیز هم برای ایران و هم برای کشورهای مقابل ایران محسوب میشود. یعنی عمان میتواند علاوهبر نقش واسطهگری، عاملی برای زمینههای کاهش تنش یا تعاملات جدید نیز باشد. ایران برای شنیدن نظرات مقامات عمان گوش شنوایی دارد و این البته ریشه در همان احترامی است که برای مقامات دو کشور وجود دارد.
اما در اینجا باید به این نکته تاکید شود که علاوهبر عمان شاهد این هستیم که کشورهایی همانند عربستان، امارات و کرهجنوبی و بهنوعی ژاپن نیز تلاش میکنند از مذاکرات وین عقب نمانده و زمینههایی برای گفتوگو با ایران پیدا کنند.
برخی از این کشورها البته همانند کرهجنوبی تلاش میکنند که بازپرداخت بدهی به ایران را از فضای بهوجود آمده در مسیر دلخواه خود قرار دهند. از سوی دیگر این طراحی نیز دور از ذهن نیست که برخی از این کشورها در این ایام با هدایت کشورهایی همانند آمریکا تلاش میکنند که با نزدیک شدن به میز مذاکرات وین، بهنوعی نقش بستههای مکمل تشویقی را بازی کنند. این بسته تشویقی ظاهری میتواند بهعنوان دستمایه برای عملیات روانی و تولید فشار در افکار عمومی عمل کند.
ضمن اینکه میتواند انتقال این آدرس غلط به جامعه ایران باشد که حصول توافق برجامی علاوهبر آمریکا خیلی از روابط دیگر ما با کشورهای دیگر حتی مثل عربستان و کره را نیز اصلاح میکند. بنابراین ایران اتفاقا یکی از خطوط قرمز پررنگش این بوده که نقش مکمل مذاکراتی یا شراکتی کشورهای دیگر را نپذیرد و مسیر تعامل و کانال دیپلماسی با این کشورها را به برجام گره نزند.
گره زدن برخی از گفتوگوها با کشورهایی مثل عربستان با برجام، عملا زمینههایی برای ورود به برجام منطقهای علیه ایران را بهصورت تلویحی تحمیل خواهد کرد و باید از آن پرهیز کرد.
تدبیر در مذاکرات اقتضا میکند که ایران هیچ مذاکره جانبی و حتی بهصورت موقتی در حوزههای غیرهستهای را وارد گفتوگوها نکند و مسیر تعامل و تقویت روابط با دیگر کشورها را در مسیرهای مستقل خود دنبال کند.
آنچه از برخی شواهد برمیآید این است که ایران برای بازگشت داراییها دارد به طور مستقل از برجام تلاش میکند تا مسیر را باز کند و بدهی را براساس نیازهای اقتصادی خود وصول کند همچنین از سوی دیگر در ماههای اخیر ایران توانسته است که پول فروش نفت را با راهکارهای انحصاری خود به کشور بازگرداند.
نویسنده : مهدی جهانتیغی