ترامپ از زمان استقرارش در کاخسفید، تقریباً هرهفته و هرماه، برنامههایی را روی میز گذاشته و از لزوم اجرای آن صحبت کرده که کمترین ارتباط را با حقوق بشر و قواعد دموکراسی داشته است و تقریباً تمامی جهان نیز با آنها مخالفت کردهاند. آخرین مورد آن هم اظهاراتی است که در مورد زلنسکی و اوکراین مطرح کرده است.
ترامپ بعد از آنکه گفت دولتش تصمیم گرفته تا به مصوبه دولت فدرال، در مورد برنامه قیمتگذاری تراکم در نیویورک پایان دهد، در شبکه اجتماعیاش نوشت: «منهتن و کل نیویورک نجات پیدا کرد.» جملهای را هم در ادامه نوشت که به زعمش تفسیری دقیقتر از سیاستهای تازهاش داشت «زنده باد پادشاه»! بعد از این جمله عجیب ترامپ، حساب رسمی کاخسفید هم تصویری از رئیسجمهور آمریکا با این عنوان منتشر کرد «جاوید شاه»
ترامپ از زمان استقرارش در کاخسفید، تقریباً هرهفته و هرماه، برنامههایی را روی میز گذاشته و از لزوم اجرای آن صحبت کرده که کمترین ارتباط را با حقوق بشر و قواعد دموکراسی داشته است و تقریباً تمامی جهان نیز با آنها مخالفت کردهاند. آخرین مورد آن هم اظهاراتی است که در مورد زلنسکی و اوکراین مطرح کرده است. نگاهی به این اظهارات نشان میدهد، ترامپ برای حفظ قدرت آمریکا، از روشهای استعمارگرایانه بعد از جنگجهانی دوم استفاده میکند. با این تفاسیر چندان عجیب نیست که از لفظ «پادشاه» برای خود استفاده کند. با این حال، امکان قابل تحقق بودن این سیاستها و برنامهها هنوز محل تردید است. برای تحلیل و بررسی مواضع و برنامههای تازه رئیسجمهور آمریکا با عبدالرضا فرجیراد و سیدرضا صدرالحسینی، کارشناسان مسائل بینالملل گفتوگو کردهایم که در ادامه مشروح آن را از نظر میگذرانید.
فرجیراد: آمریکا به دوره استعمار برنگشته اما ترامپ، سیاستهای استعماری را دنبال میکند
سیاستهای ترامپ، موقتیاند و حتی ممکن است در این چهار سال مشکلاتی برای ایالات متحده ایجاد کنند، موضوعی که فرجیراد، کارشناس بینالملل در مورد مواضع و سیاستهای اخیر ترامپ مطرح کرد و در توضیح آن گفت: «یکی از اشتباههایی که مرتکب میشویم این است که هر اقدامی که ترامپ انجام میدهد را بهعنوان حرکت آمریکا در این مسیر تلقی میکنیم. فردی در انتخابات پیروز شده، فضایی جدید برای بسیاری از مردم آمریکا ایجاد کرده و حمایتهایی را به دست آورده است. این پیروزی نیز دلایل خاص خود را دارد: نکته اول، نامزد دموکراتها ضعیف بود. دوم، اقتصاد آمریکا در دوران بایدن وضعیت نامناسبی داشت. سوم، جنایاتی که در خاورمیانه، بهویژه در غزه رخ داد که بایدن در آنها نقش داشت. چهارم، هزینههای سنگینی که بایدن برای جنگ اوکراین متحمل شد، بدون در نظر گرفتن پیامدهای آن در آینده. همه این عوامل باعث شد که دموکراتها نتوانند رأی لازم را کسب کنند و در نتیجه، فردی مانند ترامپ به قدرت برسد.
فرجی راد افزود: «ترامپ با روحیات خاص خود و بدون ملاحظات ملی، همچنین بدون توجه به دیدگاههای نمایندگان کنگره، اکنون رئیسجمهور شده است. نمایندگان کنگره نیز سکوت کردهاند؛ چراکه روحیه تهاجمی ترامپ و طرفداران سرسخت او موجب شده است که در صورت مخالفت، در انتخابات بعدی شانس رأیآوری نداشته باشند. در هر حال، اکنون یک اتفاق سیاسی رخ داده و ترامپ برای چهار سال در قدرت خواهد بود. او به این نتیجه رسیده است که با اقتدار و تحت شعار «صلحطلبی و نه جنگ»، منافع آمریکا را تأمین کند. اقداماتی که در این راستا مطرح کرده شامل تسلط بر کانال پاناما، الحاق کانادا به آمریکا، خارج کردن گرینلند از مالکیت دانمارک، سازوکاری که با روسیه ایجاد کرد، در حالی که قرار بود 10،15 سالی تحریم شود تا نفوذی در قطب شمال داشته باشد و سرمایهگذاری مشترکی انجام دهد. همچنین در رابطه با غزه، در حال اعمال فشار به نفع اسرائیل است. باید توجه داشت که اینها همگی موقتیاند و نمیتوان گفت که این اقدامات، استراتژی کلان ایالات متحده است. ممکن است طی چهار سال ریاستجمهوری ترامپ مشکلاتی ایجاد شود.»
او گفت: «متحدان اصلی او، بهشدت نگراناند و به دنبال راهکارهای جایگزین برای خود هستند. اروپا و متحدان عرب اوضاع را زیر نظر دارند؛ بهطوری که بن سلمان از رهبران عرب برای یک جلسه اضطراری دعوت کرده است. از سوی دیگر، مشخص نیست که اگر روسیه منافع خود را در جنگ اوکراین تأمین کند و خود را بهعنوان پیروز در داخل کشور معرفی کند، همچنان همکاری نزدیکی با ترامپ داشته باشد. روسیه یک قدرت جهانی است و استراتژی خود را دنبال میکند. هدف ترامپ این است که روسیه را از چین جدا کند، اما اینکه آیا این اتفاق خواهد افتاد یا نه، هنوز جای سؤال دارد.»
ترامپ برنامههایی را پیش میبرد که به نتیجه رسیدن آن هنوز روشن نیست
فرجیراد به این موضوع هم اشاره کرد که هنوز برای قضاوت در مورد اینکه چقدر این برنامههای تازه قابل اجرا و عملیاتی هستند، زود است و توضیح داد: «در حوزه اقتصاد آمریکا، سیاستهای تعرفهای ترامپ علیه اروپا، کانادا و چین همچنان در حال اجراست، اما اینکه آیا این سیاستها در چهارچوب استراتژی اقتصادی تدوینشده او موفق خواهد بود یا نه، مشخص نیست. آیا طی یک یا دو سال آینده، اقتصاد آمریکا وضعیت بهتری خواهد داشت یا دچار بحران خواهد شد؟ اینها سؤالاتی هستند که پاسخ آنها هنوز روشن نیست. ترامپ در حال پیش بردن برخی از این برنامههاست، اما هنوز هیچیک از آنها به نتیجه نرسیدهاند؛ نه کانال پاناما را گرفته، نه گرینلند را تصاحب کرده، نه کانادا را به آمریکا ملحق کرده، نه جنگ اوکراین پایان یافته، نه دو میلیون نفر از مردم غزه را بیرون کرده و نه حتی اولین مذاکرات خود را با ایران آغاز کرده است.
او ادامه داد: «حتی مهمترین مسئلهای که او بر آن تأکید داشت یعنی کنترل مهاجران غیرقانونی و احداث دیوار مرزی با مکزیک، هنوز به سرانجام نرسیده است. دولت مکزیک فعلاً در حال مذاکره است تا 10 هزار سرباز در مرز مستقر کند و به گفته ترامپ، جلوی ورود قاچاقچیان و مافیا را بگیرد. در نهایت، ترامپ همچنان با تهدید و فشار پیش میرود. بهعنوان مثال، اعلام کرده است که هر کشوری که عضو بریکس باشد و از حذف دلار حمایت کند، با تعرفههای ۱۰۰ درصدی مواجه خواهد شد. اما اینکه این تهدیدها و برنامهها تا چه حد عملی خواهند شد، سؤالی است که پاسخ آن را فقط گذر زمان مشخص خواهد کرد. ما یک سال زمان نیاز داریم تا ببینیم این حرفهایی که ترامپ میزند، نتیجه میدهد یا نه.»
ترامپ با معاملات استعمارگرایانه پیش میرود
ترامپ روشی زورگویانه و استعماری را در مواجهه با جهان، در پیش گرفته، فرجیراد در توضیح این سیاستها گفت: «نکته دیگر وضعیت اقتصاد آمریکاست. همین چند روز پیش، مردم آمریکا در فروشگاهها سر خرید تخممرغ دعوا میکردند، چون قیمتش چند برابر شده بود. حالا باید ببینیم ترامپ، که تازه به قدرت رسیده، میتواند این مشکلات را حل کند یا نه. روشی که در پیش گرفته، یک روش زورگویانه و استعماری است که میخواهد بخشی از سرزمین ملتها را بگیرد یا به کشورهای دیگر واگذار کند تا از این طریق منافعی برای آمریکا کسب کند. البته در حال حاضر، بیشتر این مسائل در حد حرف هستند.
وی افزود: «ابعاد رسانهای این ادعاها پررنگ است، اما به دنبال اجرای آن هم هستند. برای مثال در مورد اوکراین، دولت این کشور را در مذاکرات صلح کنار گذاشتهاند و حتی رئیسجمهورش را تهدید میکنند. این نوع معاملات، کاملاً استعمارگرانه است. اما آیا اروپا این روند را خواهد پذیرفت؟ آیا اروپا تسلیم خواهد شد؟ آیا سفر استارمر و مکرون به واشنگتن در روزهای آینده نتیجهای خواهد داشت؟ آیا نمایندگان کنگره در این چهار سال کاملاً سکوت خواهند کرد؟ همه اینها مسائلی هستند که باید منتظرشان بمانیم. ترامپ ۴۰ درصد از بودجه دفاعی آمریکا را کاهش داده است. اما آیا این به معنای کاهش تولید سلاح است؟ نه، بلکه به این دلیل است که نمیخواهد آمریکا مثل گذشته هزینههای ناتو را بپردازد، میخواهد این هزینهها را کم کند، او میگوید کشورهایی که از سال ۱۹۹۰ به بعد عضو ناتو شدهاند، باید از این ائتلاف خارج شوند. اگر این اتفاق بیفتد، هزینههای ناتو کاهش پیدا میکند. همچنین ترامپ معتقد است کشورهای عضو ناتو باید سهم بیشتری از بودجه این سازمان را بپردازند. بنابراین، تا حدی هم در این سیاستها نوعی فریبکاری و تاکتیکهای تبلیغاتی وجود دارد.»
فرجی راد بیان کرد: «هدف اصلی او این است که افکار عمومی داخل آمریکا را حفظ کند و پایگاه رأیدهندگانش را نگه دارد. نمیتوان گفت که آمریکا به دوران استعمار بازگشته است. ترامپ بهطور موقت یک سیاست اقتدارگرایانه و زورگویانه را در پیش گرفته، اما این سیاست قطعاً در دوره ریاستجمهوری بعدی تغییر خواهد کرد. چه دموکراتها و چه جمهوریخواهان، روسیه را بهعنوان یک دشمن تلقی خواهند کرد. تا زمانی که روسیه یک قدرت نظامی و اتمی در کنار اروپا و متحدان آمریکا باشد، رؤسایجمهوری آینده آمریکا سیاستی متفاوت از این در پیش نخواهند گرفت. ترامپ ممکن است بگوید که میخواهد با روسیه روابط دوستانه داشته باشد، اما این تنها در دوره ریاستجمهوری خودش معنا دارد و منفعتی موقت برای آمریکا به همراه دارد. اما منافع متحدان آمریکا، که از زمان جنگ جهانی دوم و طرح مارشال شکل گرفتهاند، موضوعی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. اکنون اتفاقی بیسابقه و غیرمنتظره در حال رخ دادن است که هیچکس آن را پیشبینی نمیکرد. اما این وضعیت موقتی است و در آینده تغییر خواهد کرد.»
صدرالحسینی: سیاستهای ترامپ؛ عقبگردی به امپریالیسم بزرگ
بازگشت به دوره شروع امپریالیسم آمریکایی، موضوعی است که صدرالحسینی در تحلیل مواضع و ادعاهای اخیر ترامپ مطرح کرد و در توضیح گفت: «مواضع اخیر شخص ترامپ، همه کسانی که با تاریخ روابط بینالملل و تاریخ تمدن آشنایی دارند را به یاد قرون ۱۶ و ۱۷، اقداماتی که پادشاهان مستبد و آغاز امپریالیسم بزرگ در میان فرانسویها، انگلیسیها و پرتغالیها ایجاد کرد، انداخت. متأسفانه ترامپ با نگاه موهومی که به روابط بینالملل، قوانین و حقوق بینالملل دارد، دیدگاههای بسیار نادری را در خصوص جغرافیا و سرزمینهای دیگر کشورها بیان کرده است؛ از تغییر نام آبراهها تا خرید سرزمینهای مادری برخی نقاط، ازجمله فلسطین. به قول کارشناسان روابط بینالملل، مواضع ترامپ در دور دوم ریاستجمهوریاش بیش از آنکه احمقانه به نظر برسد، خندهدار است و به جوکهای بینالمللی تبدیل شده است.»
وی ادامه داد: «در روزهای اخیر، او پس از اظهار نظر درباره برخی مسائل مشابه، در انتها جملهای را نوشت که باعث تعجب بسیاری شد: «زنده باد پادشاه!» یا ترامپ دچار نوعی توهم شده یا تحت تأثیر مشاورانی قرار گرفته که درکی از تحولات بینالمللی و چهارچوبهای حقوقی و روابط بینالملل ندارند. شاید آمریکا در پی بازگشت به دوران پادشاهان اروپایی باشد که این امر قطعاً و یقیناً برای هیچیک از مقامات کشورهای دیگر و نهادهای بینالمللی قابلقبول نخواهد بود. با این حال، باید منتظر ماند و دید که آیا ترامپ، که در برخی موارد همچون جهنم شنبه غزه عقبنشینی کرد، در سایر موضوعاتی که به آنها اشاره شد، همچنان بر مواضع خود استوار خواهد ماند یا پس از مدتی حضور در کاخ سفید، نظراتش را با واقعیتهای موجود تطبیق خواهد داد.»
صدرالحسینی به این موضوع هم اشاره کرد که استفاده از این ادبیات استعماری، تنها در ادبیات ترامپ مطرح شده و در آمریکا، عمومیت ندارد و گفت: «بازگشت به این ادبیات استعماری هنوز در آمریکا عمومیت پیدا نکرده و اظهارنظرهای شاذ و غیرقابل تطبیق با حقوق بینالملل از جانب همحزبیها و حزب مخالف ترامپ به شدت منکوب شده است. اما درمجموع میتوان گفت مسئله افول اخلاقی که هم در سطح فردی و هم در سطح اجتماعی و سیاسی در مواضع ترامپ کاملاً مشهود است. اقدامات او در دور اول ریاستجمهوری و پس از شکست در انتخابات بعدی نیز نشان از افول فکری، فرهنگی و اعتقادی جامعه آمریکایی دارد.»
رئیسجمهور آمریکا حتی برای بحرانهای داخلی هم طرح روشنی ارائه نکرده است
ترامپ بخش زیادی از سیاستهای اعلامی در اروپا را با هدف بهبود وضعیت داخلی آمریکا وضع کرده است. صدرالحسینی در توضیح اینکه اعمال این سیاستها تا چه حد موفق خواهد بود، گفت: «با توجه به شعارهای انتخاباتی ترامپ که رویکردی کاملاً داخلی داشت و همچنین مطالبی که وی در هفتههای گذشته مطرح کرده که بیشتر جنبه بینالمللی داشته، شامل دخالت در امور دیگر کشورها و عدم پذیرش چهارچوبها و قواعد بینالملل، هنوز نمیتوان قضاوت مشخص و روشنی درباره برداشتهای مردم، احزاب، گروهها و جریانهای مختلف در آمریکا داشت. بااینحال، اگر مواضع ترامپ به همین شکل ادامه پیدا کند، قطعاً با مخالفتهای جدی روبهرو خواهد شد؛ چراکه تمرکز ترامپ در رقابتهای انتخاباتی و تبلیغات خود بر جغرافیای آمریکا متمرکز بود، اما تاکنون هیچ طرح روشنی برای انجام وظایف ریاستجمهوریاش در داخل کشور ارائه نکرده است.»
او گفت: «هنوز مشکلات متعددی همچون بیمه، رسیدگی به زیرساختها، بحران مهاجران، مسائل بهداشتی و درمانی و دهها مشکل دیگر که امروز در آمریکا بهوفور دیده میشود و ترامپ در انتخاباتش وعده رسیدگی به آنها را داده بود، حل نشدهاند. بنابراین، به نظر میرسد جهتگیری ماههای آینده ترامپ میتواند درباره عملکرد او در حوزه داخلی و بینالمللی، تصویر روشنتری ارائه دهد.»