آیا پیمان سایکس-پیکوی دیگری در راه است؟

در این بین، به شهادت رساندن ناجوانمردانه حاج قاسم سلیمانی در سال 1398 و همچنین حملات بی امان رژیم اشغالگر قدس پس از عملیات طوفان الاقصی و از میان برداشتن رهبران برجسته حماس و حزب الله در سال 1403، نشان از این دارد که گویا بار دیگر طرح تجزیه خاورمیانه به یکی از اصلی ترین اهداف جبهه استکبار جناحی تبدیل شده و با از میان برداشته شدن حکومت اسد، تحقق این هدف شیطانی، سهل الوصول تر از همیشه به نظر می رسد!

 

با سقوط حکومت بشار اسد و تغییر نظام سیاسی در سوریه، تحولات منطقه با دگرگونی های بسیاری مواجه خواهد شد؛ چه آنکه بازیگران نقش آفرین در خاورمیانه، هریک درصددند تا سهم بیشتری از منافع را نصیب خود نموده و به عنوان جریان پیروز در رخدادهای اخیر غرب آسیا شناخته شوند.

 

در این بین، شیطان بزرگ آمریکا و سگ دست آموزش رژیم کودک کش صهیونی، از آغاز هزاره سوم میلادی و پس از یورش بوش پسر به افغانستان و عراق، رسماً پروژه تجزیه غرب آسیا را در قالب پیشبرد طرح شوم «خاورمیانه بزرگ» کلید زدند و تا به همین امروز به انحای مختلف در تلاشند تا نقشه مرزهای کشورهای اسلامی را به هر طریق ممکن، دستخوش تغییر کنند.

 

اجرای این پروژه اگرچه تا حدودی در منطقه شمال آفریقا با تقسیم سودان به دو کشور شمالی و جنوبی و همچنین ایجاد آشوب در لیبی معمر قذافی موفق بود اما یکی از موانع اصلی در مسیر عملیاتی نمودن کامل این پلن آمریکایی-صهیونیستی، جمهوری اسلامی ایران و سپاه قدس به فرماندهی شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی بشمار می رفت.

 

شهید سلیمانی با حضور در عراق، مانع از به ثمر نشستن همه پرسی جدایی اقلیم کردستان از حکومت مرکزی عراق شد و همچنین با مساعدت های مستشاری در سوریه در برابر جبهه تکفیری ها و داعش، از تجزیه سوریه به سه کشور کردنشین، سنی نشین و علوی نشین جلوگیری کرد.

 

در این بین، به شهادت رساندن ناجوانمردانه حاج قاسم سلیمانی در سال 1398 و همچنین حملات بی امان رژیم اشغالگر قدس پس از عملیات طوفان الاقصی و از میان برداشتن رهبران برجسته حماس و حزب الله در سال 1403، نشان از این دارد که گویا بار دیگر طرح تجزیه خاورمیانه به یکی از اصلی ترین اهداف جبهه استکبار جناحی تبدیل شده و با از میان برداشته شدن حکومت اسد، تحقق این هدف شیطانی، سهل الوصول تر از همیشه به نظر می رسد!

 

ناگفته پیداست که تلاش آمریکا و رژیم صهیونی بر این استراتژی استوار است که باید با تجزیه کشورهای ضدصهیونیستی منطقه به کشورهای کوچک و ضعیف، امنیت سگ هار منطقه را بعنوان قدرت بلامنازع غرب آسیا تقویت نمود و منافع پایگاه دائمی شیطان بزرگ در منطقه را برای همیشه تثبیت کرد.

 

جالب اینجاست که در طرح تجزیه خاورمیانه، رژیم صهیونی به آرزوی شیطانی خود مبنی بر گسترش مرزهایش از نیل تا فرات دست خواهد یافت و به بزرگترین و قدرتمندترین کشور منطقه بدل خواهد شد. در این طرح، کشور عراق حساس‌ترین و مهم‌ترین بخش از طرح اسراییل بزرگ محسوب می‌شود. چرا که صهیونیست‌ها این کشور را به عنوان پایتخت اسرائیل بزرگ در نظر گرفته‌اند، همچنین اشغالگران قدس شریف در این طرح ضمن اشاره به تقسیم خاک لبنان، سوریه و مصر، پا را از این مقدار هم فراتر گذاشته و به اشغال خاک سایر کشورها از جمله؛ تجزیه مناطق نفت‌خیز ایران وجنوب شرقی ترکیه تأکید نموده و حتی خواستار تجزیه شمال آفریقا از مصر تا سودان و لیبی شده‌اند..

 

پروژۀ خاورمیانۀ بزرگ هم در واقع همان طرح توسعه‌یافتۀ خاورمیانه و همچنیین طرح ییتون است که کشور‌های شمال آفریقا نیز به آن افزوده شده‌‌اند. به این ترتیب مرزهای خاورمیانۀ بزرگ در غرب «مراکش» و «موریتانی»، در شرق آسیای مرکزی و «مغولستان»، در شمال «قفقاز» و ترکیه و در جنوب از کشور‌های عربی جنوب خلیج فارس تا سومالی را در بر می‌گیرد.

دیدگاهتان را بنویسید