آقایان حزباللهی! هر چیزی که برای شما از بدیهیات است، برای جامعه از بدیهیات نیست. برای خیلیها هنوز روشن نیست که هزینه سازش بیشتر از هزینه مقاومت است. آن را دو دو تا چهار تا نکردهایم. اگر کسی اعتقاد شما را نداشت و اگر آقا را قبول نداشت، چه کند؟ محاسبهپذیر کردن این بر عهده چه کسانی است؟
در حال حاضر جبهه مقاومت روزهای خاص، حساس و سرنوشتسازی را سپری میکند. اتفاقاتی که در حال حاضر در حال وقوع است، آینده مناسبات حاکمیت بر منطقه غرب آسیا را تعیین خواهد کرد. مقام معظم رهبری در این باره تصریح کردند که شرایط فعلی منطقه هم برای جمهوری اسلامی و هم برای دشمن، شرایط مرگ و زندگی است. در چنین شرایطی تلاش و مجاهدت همگانی مردم و امت اسلامی در جهت کمک و یاری حق اهمیت پیدا میکند. همچنین رهبر معظم انقلاب در ماههای اخیر بارها به لزوم تلاش و مجاهدت برای یاری جبهه مقاومت تاکید کردهاند. در همین راستا حجتالاسلام قنبریان سخنان مهمی را ایراد نمودند:
«همه باید حق را یاری کنید. یاری کردنش به همین تیپ سخنرانیهائی است که ایراد میکنید. اگر همه آقایانی که درس میگویند و حقی را که میشناسند در مجامع علمی روشن میکردند و به باطل توهین، یعنی آن را سست و ضعیف و حق را نصرت میکردند، جریان حق خیلی جلوتر از اینها بود. حالا که این کار را نکردید، چه اتفاقی میافتد؟ تیه شکل میگیرد : « يَتِيهُونَ فِي الْأَرْض» (مائده/ ۲۶). شما سرگردان میشوید. اگر این طور نبود، یک دشمن بیگانه، یک جریان نفاق درونی در شما طمع نمیکرد. « وَ لَمْ يَقْوَ مَنْ قَوِيَ عَلَيْكُمْ» آن کسی که بر شما چیره شد، نیرو پیدا نمیکرد: «لَكِنَّكُمْ تِهْتُمْ مَتَاهَ بَنِي إِسْرَائِيل»(خطبه ۱۶۶ نهج البلاغه). تیه یعنی سرگردانی، مثل تیه بنی اسرائیل دچار میشوید و بعد از من دوباره تیهتان بیشتر میشود.
سرگردانی بیشتر به خاطر این است که در جائی که علم آمد، نصرت حق نیامد. حق هم روشن شده بود و در احتجاجات حرفی برای زدن باقی نمانده بود، ولی زبانها در کامها بودند و تهییج احساسات نکردند.
خدا حفظ کند آقای جوادی آملی را. میفرمایند این آیه شریفه:« جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً» (اسراء/ ۸۱) میگوید باطل با نگفتنش از بین میرود، اما حق چه؟ حق هم با نگفتنش نمیماند و از بین میرود. حق را اگر نگوئید، از بین میرود و جامعه دچار تیه میشود.
آقایان حزباللهی! هر چیزی که برای شما از بدیهیات است، برای جامعه از بدیهیات نیست. امروز سوالات بسیاری در حوزه مقاومت مطرح هست و در حوزه اقتصاد، بینالملل و… ـ شبهات بسیاری وجود دارند. این امور نزد شما بدیهی هستند. اما جوان امروز این اعتقاد را ندارد که خرجش کند و باید اول موضوع برایش روشن بشود.
بهخدا برای خیلیها هنوز روشن نیست که هزینه سازش بیشتر از هزینه مقاومت است. آن را دو دو تا چهار تا نکردهایم. به حسب اعتقادی میتوانیم بگوئیم، ولی اگر کسی اعتقاد شما را نداشت و اگر آقا را قبول نداشت، چه کند؟ دو دو تا چهار تا کردنهایش با چه کسانی است؟باید بسرایند سرایندگان و بسازند فیلمسازها و نصرت حق کنند و یک جامعه عظیم بیاید. برآیند این نیروها تصمیم میگیرد که چند موشک بروند و کی بروند؟ نهایی بزنند یا یک ضربه بزنند و منتظر بمانند؟حکمرانی جز این نیست.
به نظر بنده هسته اصلی حزباللهی اول باید مقاومت را مقاومسازی کند. امروز در لبنان ستاره بزرگی مثل سید حسن نصرالله نیست. الان بسیاری از کسانی که دیروز رقیب او و در دهه اخیر بازنده و بیرون میدان بودند، طمع کردهاندکه حزبالله برگردد و جزو ارتش لبنان بشود و جنگ و صلح به دست دولت باشد. اگر به دست دولت باشد، برای دفاع از غزه فرمان حمله میدهد؟ کدام کشور اسلامی چنین دستوری داده که او بدهد؟ ایران شما هم نداده. آن حزبالله بود که به خاطر غزه به میدان رفت. به او که هنوز توهینی نشده بود و موشکی به او نزده بودند. حشدالشعبی که مقابل داعش قرار گرفت، بعداً رفت و جزئی از دولت شد. امروز حشدالشعبی با تصمیم نخستوزیر وارد اقدام میشود.
اینها باید دائماً رصد و مقاومسازی شوند. خدا میداند لحظه، لحظه حساسی است. تیه بنیاسرائیل سرگردانی در زمین است: « يَتِيهُونَ فِي الْأَرْض»؛ تیه شیعیان سرگردانی در زمان. در روایات ما حرف از زمین خاصی نیست. بنی اسرائیل بر عکس مسلمانان، تا به ارض مقدس نیایند، موعودشان نمیآید.
نمیخواهم بحث را به ظهور گره بزنم، اما این بحث همیشه به فرج مؤمنان گره خورده است. ما در زمان سرگردان شدهایم و آنها در زمین. وقتی مقدمات کار فراهم شد، باید ابنالوقت باشی و تا تنور داغ است، نان را بچسبانی.
از روزی که هستههای اولیه مقاومت شکل گرفتند تا امروز خون دلها خورده شده تا این هستههای مقاومت تشکیل شدهاند. از همتها تا الان را روی دور تند بگذارید و ببینید که این هستهها تشکیل شده بودند. ما آخرش رسیدیم. جانها کنده شده تا این هستههای مقاومت در کشورهای مقاومت علیه اسرائیل شکل گرفتهاند. سردار سلیمانی عزیز جانش را گذاشت تا این هستهها را جبهه کرد. امروز جبهه مقاومت پنجه در پنجه اسرائیل انداخته است و میگوید این جنگ، جنگ وجودی است. آقای ما هم میگوید برای طرفین، شرایط، شرایط مرگ و زندگی است؛ ولی ما نشستهایم و داریم عین روزهای عادیمان کار و زندگی میکنیم. انگار که این مسئله همیشه بوده و ۶۰ سال است که با اسرائیل درگیر هستیم.
امروز یک روز خاص است. امروز که میگویم منظورم این ۲۴ ساعت خاص نیست. شاید یک سال و دو سال طول بکشد. این برای طرفین یک جنگ وجودی است. نسلهای آینده از من و شما سوال خواهند کرد که شما در دوره هستههای مقاومت و در دورهای بودید که حزبالله بهتنهائی پنجه در پنجه اسرائیل انداخت و این بلا را بر سر اسرائیل آورد. شما در این دوره چه کردید؟
بگذارید من یک کمی فریاد بزنم. سینهام پر از درد است. جامعه مدرسین ما هنوز به اندازه حادثههای معمولی بیانیه میدهد. باید چه کسی را در جامعه اسلامی میزدند تا ما یک کار ترازتر و بزرگتری میکردیم؟ بزرگتر از سید حسن نصرالله داشتیم برای زدن؟ انگار که یک آدم معمولی را زدند. این کافی نیست که لباس رزم بپوشیم و به لبنان برویم و بگوئیم ما آمدیم و یک بار اضافی بشویم. در خود قم الان وضعیت خطرناکتر از لبنان است. در خود قم هنوز باید توضیح بدهیم. اگر این فرمانده رشید حماس را به این شکل شهید نمیکردند، ما هنوز باید کلی استدلال میکردیم که طرف جاسوس نیست! هنوز باید کلی سند ارائه میدادیم که این آدم فلان و بهمان نیست. و داریم همین طور جلو میرویم. تیه در زمان را جدی بگیریم.
رهبری یک وقتی هشدار داد: «باید بدانند که اگر جمهوری اسلامی شکست بخورد، به جای آن یک رژیم اسلامی دلخواه بقیهالله «روحی فداه» یا مطیع امر شما آقایان تحقق پیدا نخواهد کرد؛ بلکه یک رژیم دلخواه یکی از دو قطب قدرت به حکومت میرسد و محرومان جهان که به اسلام و حکومت اسلامی روی آورده و به آن دل باختهاند، مأیوس میشوند و اسلام برای همیشه منزوی خواهد شد و شما روزی از کردار خود پشیمان میشوید که کار از کار گذشته و دیگر پشیمانی سودی ندارد.»
اگر اسلام شکست بخورد، دیگر به این آسانیها کمر راست نخواهد کرد. آیتالله جوادی آملی بارها در خطبههایشان گفتهاند که این دیگر زندیه نیست که برود و به جای آن صفویه بیاید. این آخرین نسخه شماست که اگر جواب نداد، دیگر چیزی ندارید.
من باز تأکید میکنم که باید با زبان و بیان خودمان جا بیندازیم که این جنگ برای طرفین، یک جنگ وجودی است. هم برای ما مسئله مرگ و زندگی است، هم برای آنها. مرگ و زندگی نه به این معنی که کل ایران نابود میشود، بلکه هستههای مقاومت عقب میافتند. ایران و نفت و پالایشگاهش میمانند، اما مقاومت تمام میشود و من و شما جان کندیم که مقاومت تمام نشود و به نتیجه برسد. انشاءالله تلاش کنیم هر کسی هرطوریکه بلد است این کار را تعقیب کند».