اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک در این گزارش به سراغ تعدادی از کارشناسان رفته و تحلیل آنها از حمله اسرائیل به ایران را جمعآوری کردهاست، در ادامه نکات مهم به این تحلیلها اشاره خواهدشد.
آمریکا در حملات جمعه شب به ایران شرکت نکرد، اما تاثیر آن بر اهدافی که اسرائیل مورد حمله قرار داد، روشن است. تصمیم اسرائیل برای عدم حمله به برنامه هستهای ایران یا زیرساخت های نفت و انرژی این کشور، یکی از نیازهای کلیدی واشنگتن بود، زیرا همچنان به دنبال جلوگیری از یک جنگ گسترده تر منطقه ای است.
در عوض، ایالات متحده سیستم ضد موشکی تاد را در اسرائیل مستقر کرد و جنگنده های ا ف -۱۶ را به منطقه فرستاد تا در صورت پاسخ ایران، در دفاع احتمالی از اسرائیل مشارکت کند.
تهران باز هم در وضعیت بازنده – بازنده قرار دارد. این کشور پیش از این وعده داده بود که اگر اسرائیل حمله کند، پاسخ سختی خواهد داد و صبح شنبه حق خود را برای «دفاع از خود» تقویت کرد. اما ایران انگیزههای قابل توجهی دارد که اجازه ندهد، اقداماتش با اهدافش مطابقت داشته باشد.
حمله اسرائیل به ایران در ماه آوریل، کشته شدن اسماعیل هنیه، رهبر حماس در تهران در پایان ماه ژوئیه، حملات این رژیم به حزب الله در سه ماه گذشته و حمله شب گذشته این رژیم به ایران نشان میدهد که این کشور از نظر نظامی برتری دارد و برای کشوری که ثبات را بیش از هر چیز دیگر در اولویت قرار می دهد، ورود به یک جنگ تمام عیار، انتخابی غیرمنطقی است.
اگر مقامات ایرانی این حمله را کم اهمیت جلوه دهند و گزارشهایی مبنی بر اینکه توانستهاند بخش قابل توجهی از حملات را رهگیری کنند، ارائه دهند، میتواند شروع خوبی باشد زیرا، این نشان میدهد که تهران به دنبال یک تغییر رویکرد است. حتی اگر خلاف آن را ادعا کند.
ایران ممکن است از این که بازدارندگی اش در برابر اسرائیل کاهش یافته ناامید باشد، اما بعید است که در تلاش برای احیای آن متزلزل شود.
جاناتان پانیکوف، مدیر طرح امنیت خاورمیانه اسکوکرافت شورای آتلانتیک تصریح کرد که، باوجود اینکه اسرائیل میداند حملات محدودش یه ایران باعث برد یک شبه تهران میشود اما بهترین کار در این موقعیت این است که روی حماس و حزب الله متمرکز باشد.
وی ادامه داد: « چرخه انتخابات آمریکا محدودیت جدی برای مقابله به مثل اسرائیل بودهاست، نگرانی ها در مورد بازشماری آرا و چالش های قانونی از سوی هر دو حزب برای نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و عدم اطمینان در مورد تشکیل سنا پس از ۵ نوامبر، به این معنی است که اسرائیل نمی تواند تایید کند که اگر به گونه ای تلافی کند که منجر به جنگی گسترده تر و طولانی تر شود، چه سطح و سرعت حمایتی دریافت خواهد کرد. این عدم اطمینان همچنین می تواند باعث شود که کشورهای عربی که بین ایران و اسرائیل واقع شده اند، کم تر به دفاع از اسرائیل بپردازند.»
کرستن فونتنروز، مدیر ارشد سابق خلیج فارس در شورای امنیت ملی، تحلیل خود را از زاویه امکان مذاکره و آتشبس مطرح میکند. او اشاره میکند که: « خطوط قرمز آمریکا در مورد اهداف هسته ای و نفتی حفظ شد. و تاکنون ایرانیها این حملات را کم اهمیت جلوه دادهاند. به نظر میرسد آن ها به درخواستها برای خویشتن داری توجه میکنند.»
وی درادامه با اشاره به امکان شکست اسرائیل در مقابل حزبالله گفت: « با افزایش تلفات در میان نیروهای دفاعی اسرائیل و موشک های حزب الله، اسرائیلی ها ممکن است احساس کنند که این عملیات آن طور که انتظار می رود خوب عمل نمیکند. همانطور که اسرائیل همواره در گذشته دریافته است، فرونشاندن تجاوز از سوی حزب الله همیشه بر روی کاغذ آسانتر از واقعیت به نظرمیرسد. این وظیفه دیپلمات هاست، شکستها را پشت سر بگذارید تا مذاکرات به موفقیت برسد.»
وینستانلی یکی از اعضای ارشد غیردائم در طرح امنیت خاورمیانه اسکوکرافت شورای آتلانتیک، هدف اسرائیل از این حمله را اینطور توضیح داده: « انتخاب هدف برای حمله اسرائیل دقیقاً برای دستیابی به چندین هدف به طور همزمان پیکربندی شده بود، از جمله: از کار انداختن پدافند هوایی ایران، قرار دادن ایران در معرض این حمله (و همچنین در آینده)، عقب انداختن تولید وسایل تهاجمی که ایران برای حمله به اسرائیل استفاده کرده است و باقی ماندن در زیر خط تشدید تنش که اگر اسرائیل به جای آن به تأسیسات هسته ای ایران یا دیگر تاسیسات زیرساختی شلیک می کرد، تقریباً به طور قطع از آن خط عبور میکرد.»
وی در خصوص آینده تنشها میان ایران و اسرائیل اظهار داشت: « تهران تلاشی هماهنگ برای کماهمیت جلوه دادن آسیبهای وارده از سوی اسرائیل انجام میدهد و فضای آشکاری را برای رژیم باقی میگذارد تا بر اسرائیل ناتوان (مثلاً) پیروز شود و این فصل را ببندد. با این اوصاف، ایران احتمالاً اجازه نخواهد داد که این نقض حاکمیت خود بدون پاسخ بماند. علاوه بر این، اسرائیل ممکن است قصد بازگشت و کاهش بیشتر توانمندی های تسلیحاتی ایران را داشته باشد. تا زمانی که ایران به دنبال دستیابی به سلاح هستهای باشد و تهدید به نابودی اسرائیل را ادامه دهد، تصور پایان درگیری دشوار است.»
شالوم لیپنر، عضو ارشد غیرمقیم در ابتکار امنیت خاورمیانه اسکوکرافت شورای آتلانتیک، ابتدا گزارش از زندگی عادی در ایران پس از حمله اسرائیل ارائه میدهد و تصریح میکند که، ایران در تلاش است تا نتایج حمله را کم اهمیت جلوه داده و از این طریق بازدارندگی خود را احیاکند. او در بخش پایانی خود حزبالله و حماس را خطاب قرارداده و با اشاره به شرایط عادی زندگی در تهران، به آنها هشدار میدهد که ایران برای نجات آنها کاری نخواهد کرد!
توماس واریک، مشاور ارشد دستیار وزیر امورخارجه در امور خاورنزدیک، تحلیل خود را بر اساس تصمیم رهبرانقلاب سازماندهی کردهاست. وی با اشاره به وعده پاسخ رهبر انقلاب بر این باور است که احتمال پاسخ جدی ایران وجود دارد او تحلیل خود را با این پرسش به پایان میرساند: « رهبری ایران در یک دوراهی واقعی قرار دارد. بدیهی است که رهبران ایران علاقه ای به جنگ منطقه ای ندارند و همچنین برای آنها واضح است که هرگونه پاسخی، آنها را به جنگ منطقهای نزدیک میکند. اما آیا میتوانند بدون انتقام این حمله را بپذیرند و در نتیجه در معرض حملات آینده قرار گیرند؟»
شورای آتلانیک؛ «عجیب، دقیق و از همه مهم تر شگفت انگیز» این همان چیزی است که یواف گالانت، وزیر دفاع اسرائیل در اوایل ماه جاری میلادی درباره حملاتی که اسرائیل علیه ایران به تلافی حمله موشکی بالستیک ۱ اکتبر تهران علیه اسرائیل انجام خواهد داد، توضیح داد. در ساعات اولیه روز شنبه، اسرائیل مجموعه ای از حملات هوایی را علیه زیرساختهای نظامی ایران در تهران، کرج و مشهد آغاز کرد و دست کم چهار سرباز ایرانی را کشت. رسانههای دولتی سوریه از حملات بیشتر به تاسیسات نظامی در سوریه خبر دادند که اسرائیل آن را تایید نکرد. این حملات برای چشم انداز تشدید بیشتر بین ایران و اسرائیل چه معنایی دارد؟ پاسخ ایران چگونه خواهد بود؟ در ادامه، کارشناسان ما به بررسی این موضوع می پردازند.
این بار آمریکا اسرائیل را تحت تاثیر قرار داد تا به حمله بزرگ دست نزند، اکنون ممکن است ایران به دنبال یک جهش خارج از مسیر باشد
آمریکا در حملات جمعه شب به ایران شرکت نکرد، اما تاثیر آن بر اهدافی که اسرائیل مورد حمله قرار داد، روشن است. تصمیم اسرائیل برای عدم حمله به برنامه هستهای ایران یا زیرساخت های نفت و انرژی این کشور، یکی از نیازهای کلیدی واشنگتن بود که همچنان به دنبال جلوگیری از یک جنگ گسترده تر منطقه ای است. در عوض، ایالات متحده سیستم ضد موشکی تاد را در اسرائیل مستقر کرد و جنگنده های ا ف -۱۶ را به منطقه فرستاد تا در صورت پاسخ ایران، در دفاع احتمالی از اسرائیل مشارکت کند.
در همسایگی نزدیک اسرائیل و علیه اهداف تروریستی، حماس، حزبالله، شبهنظامیان شیعه در سوریه [قرار دارند که] اسرائیل بسیار کمتر حاضر است به توصیههای نظامی و استراتژیک ایالات متحده توجه کند، حتی اگر هنوز در غزه یا لبنان یک پایان مشخص ندارد. اما در ایران همیشه قرار بود داستان متفاوت باشد. آیا اسرائیل میتوانست ایران را حتی سختتر، مرگبارتر و با ویرانیهای بیشتر از جمله؛ دنبال کردن سایتهای هستهای و زیرساختهای انرژی مورد حمله قرار دهد؟ کاملاً، و اگر درگیری تشدید شود، باز هم ممکن است. اما برای کاهش واقعی تهدید ایران نیاز به یک استراتژی منسجم بلندمدت است، نه یک حمله یک شبه.
حال سوال این است که ایران در آینده چه خواهد کرد؟ تهران باز هم در وضعیت بازنده – بازنده قرار دارد. این کشور پیش از این وعده داده بود که اگر اسرائیل حمله کند، پاسخ سختی خواهد داد و امروز صبح حق خود را برای «دفاع از خود» تقویت کرد. اما ایران انگیزههای قابل توجهی دارد که اجازه ندهد، اقداماتش با اهدافش مطابقت داشته باشد.
حمله اسرائیل به ایران در ماه آوریل، کشته شدن اسماعیل هنیه، رهبر حماس در تهران در پایان ماه ژوئیه، حملات این رژیم به حزب الله در سه ماه گذشته و حمله شب گذشته این رژیم به ایران نشان میدهد که این کشور از نظر نظامی برتری دارد و برای رژیمی که ثبات را بیش از هر چیز دیگر در اولویت قرار می دهد، ورود به یک جنگ تمام عیار، انتخابی غیرمنطقی است.
علاوه بر این، شبکه نیابتی ایران، از حزب الله گرفته تا حماس تا شبه نظامیان شیعه در سوریه و عراق در چند ماه گذشته تضعیف شدهاست و بعید است که ایران بخواهد تضعیف خطوط دفاعی خود را تسریع کند.
پتانسیل قابل توجهی برای محاسبات اشتباه وجود دارد که هنوز هم می تواند منجر به یک جنگ گستردهتر شود. اما حملات اسرائیل که ممکن بود به شکل های مختلف ادامه یابد، کاملا حساب شده و هدفمند بود. تاثیر آنها ممکن است قابل توجه باشد. اگر مقامات ایرانی آن را کم اهمیت جلوه دهند و گزارشهایی مبنی بر اینکه توانسته اند بخش قابل توجهی از حملات را رهگیری کنند، ارائه دهند، میتواند شروع خوبی باشد. زیرا این نشان میدهد که تهران به دنبال یک تغییر رویکرد است. حتی اگر خلاف آن را ادعا کند. ایران ممکن است از این که بازدارندگی اش در برابر اسرائیل کاهش یافته ناامید باشد، اما بعید است که در تلاش برای احیای آن متزلزل شود.
جاناتان پانیکوف مدیر طرح امنیت خاورمیانه اسکوکرافت شورای آتلانتیک است. او معاون سابق اطلاعات ملی برای خاور نزدیک در شورای اطلاعات ملی آمریکا است.
اسرائیل و ایران هر دو می خواهند به جنگ نیابتی بازگردند
رهبران ایران به حامیان خود پیام خواهند داد که آنها با موفقیت در برابر تجاوز اسرائیل دفاع کردهاند و به پیگیری هدف اعلام شده خود برای بیرون راندن اسرائیل از منطقه ادامه خواهند داد. اسرائیل در آینده با ایران برخورد خواهد کرد. در حال حاضر، اسرائیل باید نیروی انسانی و مهمات را بر تجزیه حماس و حزب الله متمرکز کند. البته قرار دادن اسرائیل در موقعیتی که باید این تصمیم را بگیرد، برد یک شبه برای تهران است. تمام این مدت استراتژی ایران این بود که اعراب برای آرمان خود بجنگند.
چرخه انتخابات آمریکا محدودیت جدی برای مقابله به مثل اسرائیل بودهاست، نگرانی ها در مورد بازشماری آرا و چالش های قانونی از سوی هر دو حزب برای نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و عدم اطمینان در مورد تشکیل سنا پس از ۵ نوامبر، به این معنی است که اسرائیل نمی تواند تایید کند که اگر به گونه ای تلافی کند که منجر به جنگی گسترده تر و طولانی تر شود، چه سطح و سرعت حمایتی دریافت خواهد کرد. این عدم اطمینان همچنین می تواند باعث شود که کشورهای عربی که بین ایران و اسرائیل واقع شده اند، کم تر به دفاع از اسرائیل بپردازند، به ویژه پس از تهدیدهای آشکاری که عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران در سفر اخیر خود به این کشورها مطرح کرد.
به نظر می رسد حملات اسرائیل به ایران فاقد تلفات غیرنظامیان بودهاست اهداف در مناطق پرجمعیت واقع نشده بودند و بر خلاف حماس و حزب الله، تهران تلفات غیرنظامی زیادی را در حملات خود به اسرائیل متحمل نشده است. براساس پست های حساب های خصوصی ایرانیان در شبکه های اجتماعی، بسیاری از ایرانیان بیش از آنکه از اسرائیل بترسند، از رژیم خود میترسند و شما میتوانید شرط ببندید که در داخل ایران بخش هایی از مردم به آرامی حمله اسرائیل را جشن میگیرند.
تندروها در اسرائیل از توهمات اغراق آمیز ایران درباره میزان خسارت وارد شده در داخل ایران و میزان آمادگی این رژیم برای انجام حملهای دیگر به اسرائیل در هر زمان لذت می برند. شب گذشته طرحهایی برای ضربههای قاطع تر به رهبری و توانمندیهای ایران مطرح شد که همه ابزارها دست نخورده باقی ماند تا در صورت لزوم از آن ها استفاده شود.
کرستن فونتنروز یکی از اعضای ارشد غیرمقیم ابتکار امنیت خاورمیانه اسکوکرافت در برنامه های خاورمیانهای شورای آتلانتیک است. او پیش از این مدیر ارشد خلیج فارس در شورای امنیت ملی بود.
خویشتن داری نسبی اسرائیل و ایران می تواند راه را برای مذاکره با حماس و حزب الله باز کند
خبر انتقام اسرائیل از حملات موشکی ۱ اکتبر ایران، چهار سوال فوری را مطرح کرد:
1.چه پیامی در نظر گرفته شده بود؟ آیا این به معنای پاسخ سنجیده ای بود که می توانست بدون تشدید تنش جذب شود یا پاسخی بود که می گفت: « از ما بترسید. ما می توانیم به هر جایی برسیم، به هر چیزی به میل خود ضربه بزنیم.»
2.آیا تحرکات دیپلماتیک اخیر عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا برای حفظ وضعیت موجود پس از عملیات اسرائیل مفید بوده است؟
3.آیا این حملات آخرین حربه اسرائیل پیش از بازگشت دولت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این کشور به میز مذاکره باهدف دستیابی به توافقی برای بازگرداندن گروگان ها بود؟
4.با تمایل اسرائیل به کشتن رهبران و مذاکره کنندگان حماس، چه کسی حاضر است یا می تواند به طور علنی برای مذاکره به نمایندگی از حماس و حزب الله وارد عمل شود؟
به نظر می رسد پاسخ سوال اول را در اختیار داریم. خطوط قرمز آمریکا در مورد اهداف هسته ای و نفتی حفظ شد. و تاکنون ایرانی ها که توان مقابله با این حملات را ندارند، بدون توجه به واقعیت خسارات وارد شده، این حملات را کم اهمیت جلوه می دهند. به نظر میرسد آن ها به درخواستها برای خویشتن داری توجه میکنند. به نظر می رسد دیپلماسی نیز به شدت به یک پیروزی مورد نیاز دست یافته است. ایالات متحده در پیامهای خود به ایرانیها در مورد حق اسرائیل برای پاسخ به حمله اول اکتبر و به اسرائیل در مورد حماقت حمله بسیار شدید به ایران ثابت قدم بود. بازیگران منطقه ای همچنان مسئولانه عمل میکنند.
در کنار درگیریهای مرگبار با حماس و حزب الله، خویشتن داری اسرائیل و احتمالا ایران فرصتی را برای مذاکره موفقیت آمیز بر سر یک توافق گروگان گیری و توقف خصومتها در لبنان فراهم کرده است. عملیات اسرائیل در لبنان به سرعتی که انتظار میرفت پیش نمیرود. و با افزایش تلفات در میان نیروهای دفاعی اسرائیل و موشک های حزب الله، اسرائیلی ها ممکن است احساس کنند که این عملیات آن طور که انتظار می رود خوب عمل نمیکند. همانطور که اسرائیل همواره در گذشته دریافته است، فرونشاندن تجاوز از سوی حزب الله همیشه بر روی کاغذ آسان تر از واقعیت به نظر می رسد. همانند تبادل قبلی حملات بین اسرائیل و ایران در ماه آوریل، به نظر می رسد که ایالات متحده و ایران بزرگترهای اتاق هستند، قصد و نیت و عدم آگاهی قبلی یا مسئولیت مدیریت تشدید را به عنوان جنگجویان خط مقدم به خطر می اندازند.
اگر نمایندگان قدرتمند حماس و حزب الله حضور داشته باشند، مذاکره کنندگان بار دیگر ممکن است در روزها و هفته های آینده فرصتی برای نجات جان مردم در سراسر منطقه داشته باشند. این وظیفه دیپلمات هاست، شکستها را پشت سر بگذارید تا مذاکرات به موفقیت برسند.
جینا ابرکرومبی، وینستانلی یکی از اعضای ارشد غیردائم در طرح امنیت خاورمیانه اسکوکرافت از برنامه های خاورمیانه ای شورای آتلانتیک و در مرکز استراتژی و امنیت اسکوکرافت است. ابرکرومبی – وینستانلی به عنوان سفیر آمریکا در جمهوری مالت و به عنوان دستیار ویژه خاورمیانه و آفریقا به وزیر امور خارجه خدمت کرد. ماموریتهای خاورمیانهای او شامل نظارت بر انتخابات در نوار غزه و ماموریتی بود که در آن از برابری جنسیتی در پادشاهی عربستان سعودی به عنوان اولین زنی که یک هیات دیپلماتیک را در آنجا رهبری میکرد، حمایت کرد.
حمله ممکن است مهار شده باشد، اما به طور قطع پایان خصومتهای ایران و اسرائیل نیست!
موج امروزی حملات نیروی هوایی اسرائیل علیه سایتهای نظامی در ایران، نشاندهنده اوج سه هفته برنامهریزی دقیق است. انتخاب هدف برای حمله اسرائیل دقیقاً برای دستیابی به چندین هدف به طور همزمان پیکربندی شده بود، از جمله: از کار انداختن پدافند هوایی ایران، قرار دادن ایران در معرض این حمله (و همچنین در آینده)، عقب انداختن تولید وسایل تهاجمی که ایران برای حمله به اسرائیل استفاده کرده است و باقی ماندن در زیر میله تشدید تنش که اگر اسرائیل به جای آن به تأسیسات هسته ای ایران یا دیگر تاسیسات زیرساختی شلیک می کرد، تقریباً به طور قطع از آن خط عبور میکرد.
با این حال، زود است نتیجه گیری کنیم که اقدام «محدود» اسرائیل نشانه نزدیک شدن به تنش مستقیم بین ایران و اسرائیل است. تهران تلاشی هماهنگ برای کماهمیت جلوه دادن آسیبهای وارده از سوی اسرائیل انجام میدهد و فضای آشکاری را برای رژیم باقی میگذارد تا بر اسرائیل ناتوان (مثلاً) پیروز شود و این فصل را ببندد. با این اوصاف، ایران احتمالاً اجازه نخواهد داد که این نقض حاکمیت خود بدون پاسخ بگذرد (علیرغم مسئله امکان سنجی، با توجه به شرایط فعلی ) بنابراین پتانسیل تداوم خصومت ها را به همراه خواهد داشت. علاوه بر این، اسرائیل ممکن است به خوبی قصد بازگشت و کاهش بیشتر توانمندی های تسلیحاتی ایران را داشته باشد.
تأثیر این وضعیت بر موضع دولت بایدن در منطقه نیز خواهد بود. دولت نتانیاهو در هماهنگی تحرکات خود با ایالات متحده، که اسرائیل به حمایت از آن وابسته است، پایبند بوده و به نظر می رسد که این همکاری نتیجه داده است و در نتیجه کاخ سفید اعلام کرد که بمباران اسرائیل در واقع «پاسخ دفاعی متناسب به یک حمله موشکی بالستیک غیرقابل باور و بی پروا و تقریبا بی سابقه در تاریخ» بود و در صورت وقوع چنین اقدامی علیه ایران متعهد به دفاع از اسرائیل بود.. با این حال، علیرغم ابراز آرزوی جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا مبنی بر اینکه رویدادهای آخر هفته به خشونتها پایان دهد، تا زمانی که ایران به دنبال دستیابی به سلاح هستهای باشد و تهدید به نابودی اسرائیل را ادامه دهد، تصور پایان درگیری دشوار است.
شالوم لیپنر، عضو ارشد غیرمقیم در ابتکار امنیت خاورمیانه اسکوکرافت شورای آتلانتیک است که قبلا در سیاست خارجی و دیپلماسی عمومی در زمان حضور در دفتر نخست وزیری در اورشلیم، جایی که در دولت هفت نخستوزیر متوالی اسرائیل خدمت میکرد، کار میکرد.
از آنجایی که ایرانی ها این حمله را کم اهمیت جلوه می دهند، بازدارندگی ممکن است دوباره برقرار شده باشد!
سه مرد جوان ایرانی روی پشت بام ایستاده بودند و دستهایشان را روی سرشان گذاشته بودند انگار که در حال جستجو بودند؛ «کجاست؟ هیچ اتفاقی نمی افتد.» این ویدئو و موارد مشابه آن از حسابهای رسانههای اجتماعی طرفدار رژیم، لحن را برای چگونگی تفسیر جمهوری اسلامی از حمله، حداقل در سطح ظاهری، تعیین میکنند. آنها حمله تلافی جویانه اسرائیل را – علیرغم گزارش استفاده از بیش از صد هواپیمای جنگنده در یک حمله سه موج، به عنوان پاسخی غیر شایسته علیه ایران به تصویر میکشند. در اصل، به نظر می رسد بازدارندگی دوباره احیا شده است.
رسانه دولتی ایران این واقعیت را پنهان نکردکه پدافند هوایی فعال شده است، اما نشان داد که فیلمهایی که ادعا میکنند حملات هوایی اسرائیل در شبکههای اجتماعی منتشر شده است ساختگی بوده است. از آن زمان، رسانه های دولتی گزارش دادند که این حمله «با موفقیت رهگیری و مقابله شد» و «خسارت محدود» به «مناطق خاصی» وارد شد. این حمله همچنین در رسانههای دولتی ایران کم اهمیت جلوه داده شده است و خبرگزاری تسنیم (شبکه وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) گزارش استفاده اسرائیل از بیش از صد فروند جت را «ساختگی مطلق» خوانده است.
از زمان حمله عراق در دهه 1980، این اولین بار بود که یک کشور مستقیماً به ایران حمله میکند. برای ایرانیانی که در جریان جنگ خونین ایران و عراق زنده بودند و می توانستند پاسخ پدافند هوایی را بشنوند یا ببینند، خاطرات آن دوران را تداعی می کرد. یکی از ایرانیان در ایکس اظهار داشت: «قبلا از نداشتن گنبد آهنین ناراحت بودیم، اما اکنون متوجه شدیم که حتی آژیر [حمله هوایی] هم نداریم». ایرانیان ضدرژیم که از حمله اسرائیل به جمهوری اسلامی حمایت میکنند، از این حمله ناامید شدند.
به نفع رژیم ایران است که نشان دهد که قصد کاهش درگیری مستقیم با اسرائیل را دارد. واشنگتن امیدوار است که هر اقدامی که ایران در آینده انجام می دهد، تنش زدایی بیشتر شود تا به از سرگیری مذاکرات متوقف شده آتش بس برای گروگان ها امیدوار شود. هر گونه پیشرفت به این بستگی دارد که آیا حماس مایل است برای آزادی تعداد کمتری از گروگان ها آتش بس کوتاهی را در نظر بگیرد یا نه؟
اما به طور خاص دو مخاطب باید به اهمیت واقعی تصاویر زندگی عادی در صبح شنبه در تهران توجه کنند. در حالی که هنوز هیچ سیگنالی مبنی بر مهار نیروهای نیابتی خود در لبنان، غزه یا یمن وجود ندارد، تصاویری از زندگی عادی در تهران در این شنبه باید یک چیز را برای رهبران حماس و حزب الله روشن کند: ایران برای نجات شما نمی آید!
توماس واریک، معاون سابق وزیر امور خارجه در امور سیاست ضد تروریسم در وزارت امنیت داخلی ایالات متحده و مشاور ارشد دستیار وزیر امور خارجه در امور خاور نزدیک، یک عضو ارشد غیر مقیم موسسه امنیت خاورمیانه اسکوکرافت شورای آتلانتیک است.
حمله اسرائیل به ایران به این معنی است که جنگ تمام عیار از همیشه نزدیکتر است. اکنون ایران به چه چیزی فکر می کند؟
پس از یک دوره انتظار طولانی، اسرائیل به تازگی پاسخ خود را به حمله موشکی ایران در اول اکتبر علیه اسرائیل انجام داده است. برخلاف پاسخ قبلی اسرائیل پس از حمله ایران در آوریل، این بار حمله ای گسترده، بلند و قابل توجه در سرتاسر ایران است که توسط صدها هواپیما انجام شده و در امواج متعدد انجام می شود.
به نظر می رسد که اسرائیل در پاسخ به درخواست های دولت آمریکا و در تلاش برای مهار تشدید تنشها، تنها بر روی سایت های نظامی متمرکز شده است. گزارشهای اولیه حاکی از آن است که اسرائیل سایتهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سایتهای ذخیرهسازی و تولید موشکها را هدف قرار داد و پاسخی مستقیم به کسانی که مسئول حمله ایران در شب سال نو یهودیان بودند، انجام داد. اکنون توپ در دست رهبری ایران است که در گذشته متعهد شده است که به هر حمله مهم اسرائیل پاسخ فوری بدهد. جای تعجب نیست که رسانههای ایرانی در اظهارات اولیه خود تلاش می کنند تا ابعاد و نتایج این حمله را برای حفظ وجهه نظام به حداقل برسانند. اما این واقعیت که رهبری ایران خود را متعهد به واکنش فوری کرد، هنوز این احتمال را افزایش می دهد که ما تنها در آغاز دور دیگری از درگیری های جنبشی بین کشورها هستیم.
تا آنجا که به ایران مربوط می شود، این یک رویداد بی سابقه است. از زمان جنگ ایران و عراق، تهران متحمل چنین حملاتی در خاک خود نشده است. رهبری ایران در یک دوراهی واقعی قرار دارد. بدیهی است که رهبران ایران علاقه ای به جنگ منطقه ای ندارند و همچنین برای آنها واضح است که هرگونه پاسخی آنها را به جنگ منطقه ای نزدیک میکند. با توجه به حضور گسترده نظامی ایالات متحده در خاورمیانه، آنها از چنین درگیری میترسند، اما آیا می توانند بدون انتقام این حمله را بپذیرند و در نتیجه در معرض حملات آینده قرار گیرند؟