نظام سرمایه‌داری مرده، ولی چیزی که متولد شده از آن نیز بدتر است

نظام سرمایه‌داری حالا دیگر مُرده است، به این معنا که مکانیسم‌های آن دیگر بر اقتصاد ما حکومت نمی‌کند. نقش نظام سرمایه‌داری حالا با چیزی اساساً متفاوت جایگزین شده است، که من نامش را گذاشته‌ام تِکنوفئودالیسم. در کُنه نظریۀ من کنایه‌ای نهفته است که ممکن است در نگاه اول گیج‌کننده باشد، اما به اعتقاد خودم خیلی هم منطقی است: آنچه سرمایه‌داری را از پا درآورده … خودِ سرمایه است. نه آن سرمایه‌ای که از آغاز عصر صنعتی می‌شناسیمش، بلکه نوع جدیدی از سرمایه که جهشِ ژنتیکی پیداکرده و در دو دهۀ اخیر سر برآورده، بسیار قدرتمندتر از پیشینیانش بوده و همچون ویروسی احمق و بسیار غیور کمر به قتل میزبانش بسته است. اما چرا چنین اتفاقی افتاد؟ به دلیل دو تحول اساسی: خصوصی‌سازی اینترنت به‌دست شرکت‌های بزرگ فناوری در آمریکا و چین و نیز نحوۀ واکنش دولت‌های غربی و بانک‌های مرکزی به بحران عظیم اقتصادی سال ۲۰۰۸.

اگر خوب دقت کنیم به‌راحتی می‌توانیم ببینیم که این جهش ژنتیکی سرمایه و تبدیل‌شدنش به آنچه من اسمش را گذاشته‌ام سرمایۀ ابری دو ستون نظام سرمایه‌داری را تخریب کرده است: بازار و سود. البته هم بازارها و هم سود را همچنان در همه‌جا می‌توان مشاهده کرد -واقع امر این است که بازارها و سود در نظام ارباب‌رعیتی هم همه‌جا وجود داشتند- اما دیگر این دو صحنه‌گردان اقتصاد نیستند. در دو دهۀ اخیر، سود و بازار از کانون اقتصاد و نظام اجتماعی ما به حاشیه رانده شده و جایگزین شده‌اند. اما با چه چیزی؟ بازارها، که محمل فعالیت نظام سرمایه‌داری بودند، حالا جای خود را به پلتفرم‌های تجارت دیجیتال داده‌اند که اگرچه شبیه بازارها هستند، اما بازار نیستند و بیشتر شبیه تیول‌ها در نظام ارباب‌رعیتی به ‌نظر می‌رسند. و سود، موتور محرک نظام سرمایه‌داری، حالا با معادل قبلی‌اش در نظام ارباب‌رعیتی، یعنی حق اجاره، جایگزین شده است. درنتیجه، امروز قدرت واقعی در دست صاحبان سرمایه‌های سنتی، ازقبیل ماشین‌آلات، ساختمان‌ها، خطوط آهن، شبکه‌های تلفن و ربات‌های صنعتی نیست. آن‌ها همچنان از کارگران و کارِ مزدی منفعت می‌برند، اما دیگر مسئولیتشان مثل گذشته نیست. بلکه حالا تبدیل شده‌اند به دست‌نشانده‌های طبقۀ جدیدی از اربابانِ بالاتر، یعنی صاحبان سرمایۀ ابری. و اما بقیۀ ما هم برگشته‌ایم به جایگاه قبلی‌مان و به‌عنوان رعیت، با کارِ بی‌جیره‌و‌مواجبمان یا اگر فرصتی دست داد دراِزای دریافت مزد، در خدمت ثروت و قدرت طبقۀ جدید حاکم قرار گرفته‌ایم.

بیمه هم اهمیت بیشتری پیدا کردند. مدارس کسب‌وکار جدید و پرزرق‌وبرقی برپا شدند تا دانشجویان رشتۀ اِم‌بی‌اِی را مجهزکنند به هنرهای اهریمنیِ به‌خط‌کردن نیروی کار برای بالابردن انفجاریِ بهره‌وری. دپارتمان‌های تبلیغات و بازاریابی هم نسلی از دُن دراپرها را تربیت کردند.

نظام تکنوفئودالیسم را تشکیل می‌دهند. در نگاهی کلی به ‌نظر می‌رسد که چرخ اقتصاد جهانی رفته‌رفته، به‌جای سود، بیشتر و بیشتر به‌وسیلۀ اجارۀ ابری روغن‌کاری می‌شود. و به‌این‌ترتیب تناقض لذت‌بخش عصر ما خودش را نمایان می‌کند: فعالیت سرمایه‌داری در اثر همان فرایندِ انباشت سرمایۀ نیرومندی رشد می‌کند که باعث کاهش سود سرمایه‌داری شده و رفته‌رفته بازارهای سرمایه‌داری را با تیول‌های ابری جایگزین می‌کند. به بیان خلاصه، نظام سرمایه‌داری در نتیجۀ فعالیت‌های روبه‌رشدِ سرمایه‌داری رو به افول است. نظام تکنوفئودالیسم طی فعالیت‌های سرمایه‌داری متولد شد و حالا دارد گوی سبقت را از آن می‌رباید.
آیا این‌هایی که گفتیم بر نحوۀ زندگی ما و تجربۀ ما از زندگی اثرگذار است؟ البته که اثرگذار است. فهمیدن اینکه دنیای ما تکنوفئودالیستی شده است به حل معماهای ریز و درشت زیادی کمک می‌کند: از انقلاب گیج‌کنندۀ انرژی‌های سبز و تصمیم ایلان ماسک برای خرید توییتر گرفته تا جنگ سرد جدید بین ایالات‌متحده و چین و اینکه جنگ در اوکراین چطور می‌تواند سلطۀ دلار را با تهدید مواجه کند. از مرگ فردیتِ لیبرال و ناممکن‌بودن مردم‌سالاریِ اجتماعی گرفته تا وعدۀ دروغینی به نام رمزارز و این پرسش داغ که چطور می‌توانیم خودمختاری و شاید هم آزادی‌مان را بازستانیم. امروز، برای اینکه بتوانیم بر ذهن‌هایمان مالکیتِ خصوصی داشته باشیم، باید مالکیت سرمایۀ ابری را به مالکیتی جمعی تبدیل کنیم. و این تنها راهی‌ست که با آن می‌توانیم کاری کنیم تا خروجی فعالیت‌های ابری‌مان، به‌جای تبدیل‌شدن به ابزاری خودکار برای تغییر رفتار انسان‌ها، که واقعیت اجتماعی‌مان را مسموم می‌کند، به ابزاری خودکار برای همکاری و رهایی انسان‌ها تبدیل شود.

فصلنامۀ ترجمان چیست، چه محتوایی دارد، و چرا بهتر است اشتراک سالانۀ آن را بخرید؟
فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازه‌ترین حرف‌های دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و به‌روز انتخاب می‌شوند. مجلات و وب‌سایت‌هایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابع‌اند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفت‌وگو، بررسی کتاب، و پروندۀ ویژه قرار می‌گیرند. در پرونده‌های فصلنامۀ ترجمان تاکنون به موضوعاتی نظیر «اهمال‌کاری»، «تنهایی»، «مینیمالیسم»، «فقر و نابرابری»، «فرزندآوری» و نظایر آن پرداخته‌ایم. مطالب ابتدا در فصلنامه منتشر می‌شوند و سپس بخشی از آن‌ها به‌مرور در شبکه‌های اجتماعی و سایت قرار می‌گیرند، بنابراین یکی از مزیت‌های خرید فصلنامه دسترسی سریع‌تر به مطالب است.
فصلنامۀ ترجمان در کتاب‌فروشی‌ها، دکه‌های روزنامه‌فروشی و فروشگاه اینترنتی ترجمان به‌صورت تک شماره به‌ فروش می‌رسد اما شما می‌توانید با خرید اشتراک سالانۀ فصلنامۀ ترجمان (شامل ۴ شماره)، علاوه بر بهره‌مندی از تخفیف نقدی، از مزایای دیگری مانند ارسال رایگان، دریافت کتاب الکترونیک به‌عنوان هدیه و دریافت کدهای تخفیف در طول سال برخوردار شوید. فصلنامه برای مشترکان زودتر از توزیع عمومی ارسال می‌شود و در صورتی‌که فصلنامه آسیب ببیند بدون هیچ شرط یا هزینۀ اضافی آن را تعویض خواهیم کرد. ضمناً هر وقت بخواهید می‌توانید اشتراکتان را لغو کنید و مابقی مبلغ پرداختی را دریافت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید