مدل قراردادی مناسب برای جذب سرمایه گذاری در اکتشاف و توسعه میادین نفتی شمال کشور

دریای خزر به دلیل داشتن منابع طبیعی نفت و گاز و همچنین ماهیان دریایی به لحاظ اقتصادی و ژئوپلیتیکی از بااهمیت ترین نقاط جغرافیایی جهان به شمار می رود. این پهنه آبی پس از فروپاشی شوروی و ظهور کشورهای تازه استقلال یافته، در معرض اختلافات ناشی از عدم وجود یک رژیم حقوقی معین، قرار گرفته است. این پهنه، توسط پنج کشور روسیه، قزاقستان، ترکمنستان، آذربایجان و ایران احاطه شده است که به جز ایران هریک از این کشورها برای قراردادهای بالادستی خود در بخش نفت و گاز، مدل های مربوط به خود را دارند. از همین رو بررسی این مدل ها می تواند به دستیابی به یک مدل قراردادی مناسب برای ایران بینجامد.

ضرورت و اهداف پژوهش

دریای خزر به دلیل موقعیت ممتاز جغرافیایی و ژئوپلیتیک و وجود منابع مختلف از اهمیت زیادی برخوردار است. وجود منابع غنی انرژی نفت و گاز این دریا را به یک منبع اقتصادی ارزشمند برای کشورهای پیرامون تبدیل کرده است. حجم ذخایر نفت و گاز خزر در مقایسه با ذخایر جنوبی ایران چندان بالا نیست؛ اما با این حال این ذخایر مورد توجه بازیگران بازار نفت و گاز از جمله چین و اتحادیه اروپا قرار گرفته است. وجود این منابع همواره باعث شده که کشورهای منطقه با چالش هایی مواجه باشند که همین امر اهمیت نیاز به تعامل برای برداشت از میادین نفت و گاز برای کشورهای حاشیه دریای خزر را بیش از پیش نشان می دهد. میدان سردار جنگل نیز که در این منطقه واقع شده با چالش های متعددی روبرو است؛ لذا بررسی مدل های رایج قراردادی در کشورهای ترکمنستان و آذربایجان به دلیل حضور شرکت های خارجی در این کشورها می تواند به شناخت در مورد چگونگی جذب سرمایه گذار خارجی و فعالیت در این میدان کمک کند. از همین رو پژوهش حاضر به برررسی ابعاد مالی طرح های توسعه و سرمایه گذاری در کشورهای آذربایجان و ترکمنستان پرداخته تا به یک مدل مالی برای میدان سردار جنگل برسد. در پایان نیز راهکارهای ایجاد جذابیت بیشتر سرمایه گذاری خارجی در خصوص میدان سردار جنگل ارائه شده است.

ابعاد مالی طرح های توسعه و سرمایه گذاری در کشورهای رقیب

در این پژوهش به منظور مدل سازی مالی میدان سردار جنگل شبیه سازی مالی دو میدان شاه دنیز و ACG آذربایجان و سه میدان چلکن، بلوک ۱ و بلوک ۲۱ ترکمنستان انجام شد که نتایج زیر به دست آمده است:

کشور آذربایجان

بر اساس قانون نفتی آذربایجان، رژیم مالی این کشور ترکیبی از قراردادهای مشارکت در تولید (PSA) و رژیم مالی کشور میزبان (HGA) است. شریک قراردادی در PSA ملزم به پرداخت مالیات بر سود به‌ صورت توافقی از ۲۰ تا ۳۲ درصد و پرداخت های بیمه تامین اجتماعی برای کارکنان داخلی است. در قراردادهای HGA مشارکت کنندگان در این قراردادها ملزم به پرداخت مالیات بر سود ۲۷ درصدی و پرداخت صندوق تامین اجتماعی برای کارکنان داخلی بوده و از پرداخت سایر انواع مالیات معاف هستند.

از همین رو این بخش به دنبال مدل سازی و شبیه سازی مالی قراردادهای نفتی در دو میدان شاه دنیز و ACG است:

  • میدان شاه دنیز: قرارداد توسعه میدان شاه دنیز آذربایجان در قالب مشارکت در تولید در سال ۱۹۹۶ بین شرکت دولتی نفت آذربایجان (سوکار) و کنسرسیومی شامل شرکت BP امضا شد و عملیات توسعه آن از سال ۲۰۰۰ آغاز شد. بر اساس نتایج به دست آمده، با در نظر گرفتن قیمت ۱۵ سنت به ازای هر مترمکعب گاز، نرخ بازده داخلی کل پروژه و برای پیمانکار به ترتیب ۲۰.۳ و ۱۵ درصد است؛
  • میدان ACG: قرارداد توسعه میدان ACG در سال ۱۹۹۴ بین سوکار و کنسرسیومی شامل BP در قالب قرارداد مشارکت در تولید امضا شد. بر اساس داده و اطلاعات BP مجموع هزینه سرمایه گذاری در این میدان تاکنون حدود ۳۶ میلیارد دلار بوده که عمده آن نیز مربوط به سال های اولیه شروع عملیات توسعه است. بررسی های این مطالعه نشان داد که نرخ بازده داخلی برای پیمانکار در این میدان حدود ۳۰ و نرخ بازده داخلی برای پروژه حدود ۴۰ درصد بوده است.

کشور ترکمنستان

بر اساس جستجوهای موردی در مورد ترکمنستان، ساختار قراردادی این کشور به صورت مشارکت در تولید (PSA) است. هدف این بخش از پژوهش شبیه سازی مالی این قراردادها در میادین چلکن، بلوک ۱ و بلوک ۲۱ در مناطق دریایی این کشور خواهد بود:

  • میدان چلکن: قرارداد توسعه میدان چلکن توسط دولت ترکمنستان با شرکت دراگون اویل در سال ۱۹۹۹ به امضا رسید و فعالیت در این میدان توسط این شرکت ماه می ۲۰۰۰ آغاز شد. بر اساس بررسی های انجام شده، نوع قرارداد امضا شده PSA بوده که بر اساس توافقات، ۲۵ ساله با قابلیت تمدید تا ۱۰ سال است. این شرکت تا سال ۲۰۲۱، حدود ۷.۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری انجام داده است. بر اساس نتایج حاصل از شبیه سازی مالی، نرخ بازده داخلی پروژه حدود ۳۱ درصد و برای پیمانکار ۱۸ درصد به دست آمده است؛
  • بلوک ۱: قرارداد توسعه بلوک ۱ ترکمنستان با شرکت پتروناس مالزی در سال ۱۹۹۶ به ‌صورت مشارکت در تولید منعقد شد. کل سرمایه گذاری انجام شده در این میدان توسط پتروناس حدود ۶.۵ میلیارد دلار بوده و نتایج نشان می دهد که نرخ بازده داخلی این میدان بر اساس اطلاعات به دست آمده، حدود ۲۰ درصد و برای پیمانکار حدود ۱۲ درصد است. البته به نظر می رسد که نرخ بازدهی پروژه برای پیمانکار و میدان بیش از این مقدار بوده باشد؛ ولی بر اساس اطلاعات به دست آمده نتایج به این صورت به دست آمده است؛
  • بلوک ۲۱: قرارداد اکتشاف و توسعه بلوک ۲۱ ترکمنستان با شرکت روسی ARETI در سال ۲۰۰۹ منعقد شد و مطالعات لرزه نگاری برای این میدان در سال ۲۰۱۱ نشان داد که ذخیره قابل استحصال از این میدان ۲۱۹ میلیون تن نفت ۹۲ میلیارد مترمکعب گاز همراه و ۱۰۰ میلیارد مترمکعب گاز است. بررسی ها نشان می دهد که توسعه این میدان به حدود ۶ میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز خواهد داشت که به نظر می رسد تا ده سال آینده تولید از این میدان شروع شود. بر اساس نتایج به دست آمده از این مطالعه، نرخ بازده داخلی میدان حدود ۳۲ درصد و برای پیمانکار حدود ۲۰ درصد به دست آمده است.

جمع بندی شبیه سازی مالی میادین ترکمنستان و آذربایجان نشان داد که حداقل نرخ بازدهی که می تواند سرمایه گذار خارجی را ترغیب به سرمایه گذاری در میادین دریای خزر کند، ۱۸ درصد خواهد بود و از این رو نیاز به رساندن نرخ بازده داخلی پیمانکار به این مقدار از طریق تغییرات در سقف بازپرداخت هزینه ها و همچنین مقدار پایه Fee خواهد بود.

مدل سازی مالی میدان سردار جنگل

پس از بررسی رژیم های قراردادی در کشورهای ترکمنستان و آذربایجان و همچنین بررسی و شبیه سازی مالی تعدادی از میادین در این کشورها، این بخش به دنبال مقایسه نتایج حاصل از شبیه سازی مالی در میدان سردار جنگل تحت دو رژیم PSA و IPC است که از این طریق بتوان انگیزه های لازم را برای سرمایه گذاری شرکت های خارجی در این میدان فراهم کرد. نسل جدید قراردادهای بالادستی که از آن تحت عنوان قراردادهای نفتی ایران (IPC) یاد می شود، با اهدافی چون اکتشاف میادین جدید، توسعه میادین کشف شده با بهترین روش های جهانی و حفظ ظرفیت تولید و افزایش نرخ بازیافت در دستور کار وزارت نفت قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده متوسط هزینه سرمایه گذاری و همچنین سرمایه گذاری نهایی پایین تر از سایر میادین است که به نظر می رسد برای رسیدن به پلاتوی تولید در این میدان نیاز به سرمایه گذاری بیشتری خواهد بود. بررسی ها نشان می دهد که هزینه نهایی سرمایه گذاری در میادین خشکی در ایران بیش از مقادیر به دست آمده در میدان سردار جنگل بوده و از این رو به نظر می رسد رسیدن به این پلاتوی تولید با این حجم از سرمایه گذاری به آمارهای موجود در میادین خشکی نیز نزدیک نیست. نتایج نشان دادند که به صورت کلی قراردادهای IPC جذابیت لازم را برای سرمایه گذاران خارجی به همراه نخواهد داشت و در صورتی که راهی جز به کار بستن این قراردادها برای میدان سردار جنگل وجود نداشته باشد، بایستی تعدیلاتی در زمینه سقف بازپرداخت هزینه انجام شود.

ابعاد حقوقی- سیاسی توسعه میادین در دریای خزر

توسعه میدان سردار جنگل نیاز به در نظر گرفتن ملاحظات حقوقی به ‌صورت زیر خواهد داشت:

  • بررسی مسائل حقوقی دریای خزر و همچنین موقعیت جغرافیایی میدان سردار جنگل نشان می‌ دهد که این میدان در آب های سرزمینی قرار نداشته؛ اما از نظر بین المللی مشکل حقوقی خاصی برای توسعه میدان سردار جنگل وجود نخواهد داشت. از طرف دیگر از نظر نوع قرارداد، برخی از مسائل بایستی حل و فصل شود؛
  • نوع قراردادهای ایران به‌ صورت خدماتی است و این در حالی است که کشورهای ترکمنستان و آذربایجان که در منطقه وجود دارند، قراردادهای PSA دارند که همین امر باعث خواهد شد که انگیزه سرمایه گذاری شرکت های خارجی در میدان سردار جنگل کاهش پیدا کند؛ بنابراین اولین مسئله حقوقی که بایستی شرکت نفت خزر به آن بپردازد، تصمیم برای انتخاب نوع قرارداد برای سرمایه گذاری شرکت های داخلی و خارجی است. مشخص است در صورتی که مدل مناسب قراردادی برای میدان سردار جنگل انتخاب نشود، انگیزه شرکت ها برای سرمایه گذاری در این میدان کم بوده و از این‌ رو تولید از این میدان با ابهاماتی مواجه خواهد شد؛
  • بنابراین به نظر می رسد که اولا بایستی شرایط قانونی برای نوع قرارداد فراهم شده و ثانیا با شبیه سازی های متعدد، بهترین گزینه برای توسعه و تولید این میدان انتخاب شود که با توجه به قراردادهای کشورهای آذربایجان و ترکمنستان، این قرارداد نزدیک به PSA خواهد بود.

راهکارهای ایجاد جذابیت بیشتر سرمایه گذاری خارجی در خصوص میدان سردار جنگل

بر اساس نتایج به دست آمده و همچنین شرایط موجود، به منظور جذابیت بیشتر برای سرمایه گذار خارجی، پیشنهادهای زیر ارائه می شود:

  • یکی از نکاتی که برای جذابیت بیشتر بایستی در نظر گرفت، استفاده از منابع مالی داخلی برای رسیدن به تولید اولیه برای پیمانکار است. به صورتی که می توان به سرمایه گذار از محل صندوق توسعه ملی منابع مالی برای تولید اولیه را به صورت وام به سرمایه گذار اعطا کرد؛
  • دیگر نکته مهم در میدان سردار جنگل، مسئله جمع آوری گازهای همراه نفت است. به نظر می رسد با توجه به آیین نامه هایی که در کشور وجود دارد، یکی دیگر از مواردی که می تواند در قرارداد قید شود و جذابیت فعالیت را بیشتر کند، مجوز استفاده از گازهای همراه نفت میدان سردار جنگل خواهد بود.

جمع‌بندی

وجود منابع نفت و گاز در دریای خزر همواره باعث شده که کشورهای منطقه با چالش هایی مواجه باشند که همین امر اهمیت نیاز به تعامل برای برداشت از میادین نفت و گاز برای کشورهای حاشیه دریای خزر را بیش از پیش نشان می دهد. میدان سردار جنگل نیز که در این منطقه واقع شده با چالش های متعددی روبرو است؛ لذا بررسی مدل های رایج قراردادی در کشورهای ترکمنستان و آذربایجان به دلیل حضور شرکت های خارجی در این کشورها می تواند به شناخت در مورد چگونگی جذب سرمایه گذار خارجی و فعالیت در این میدان کمک کند. در این پژوهش به منظور مدل سازی مالی میدان سردار جنگل، شبیه سازی مالی دو میدان شاه دنیز و ACG آذربایجان و سه میدان چلکن، بلوک ۱ و بلوک ۲۱ ترکمنستان انجام شد. نتایج نشان دادند که به صورت کلی قراردادهای IPC جذابیت لازم را برای سرمایه گذاران خارجی به همراه نخواهد داشت. از همین رو یکی از راهکارهای ایجاد جذابیت بیشتر سرمایه گذاری خارجی در خصوص میدان سردار جنگل استفاده از منابع مالی داخلی برای رسیدن به تولید اولیه برای پیمانکار است.

 

 

سید محمد میرهاشمی دهنوی

برچسب ها :

دیدگاهتان را بنویسید