«تهاجم زمینی بیپروای اسرائیل به خاک لبنان، عملا نظامیان اسرائیلی را در تیررس نیروهای حزب الله قرار میدهد و در عین حال، قادر نیست که شهر و شهرکهای شمالی اراضی اشغالی را از خطر موشک و پهپادهای حزب الله لبنان حفظ کند.»
پایگاه خبری “میدل ایست آی” در گزارشی مبسوط، با اشاره به تشدید حملات اسرائیل به بخشهای مختلف لبنان، به طور خاص به این مساله پرداخته است که اسرائیل با این قبیل حملات خود دو هدف محوری را دنبال میکند. اول اینکه این رژیم سعی دارد تا ارتباط میان جبهه شمالی و غزه را قطع کند و دوم اینکه زمینه را برای بازگشت هزاران نفر از شهرک نشینان آواره اسرائیلی به خانههای خود در شمال فلسطین اشغالی فراهم کند. دستورکارهایی که هر دوی آنها با توجه به پاسخهای گسترده موشکی و پهپادی حزب الله به حملات اسرائیل، ناکام مانده اند و محقق نشده اند. البته که تحقق این اهداف، چندان هم قریبالوقوع به نظر نمیرسد. موضوعی که از در پیش بودن چالشهای جدی برای اسرائیل خبر میدهد.
به نقل از میدل ایست آی، هفته گذشته، مجموعه حملات اسرائیل به لبنان در قالب منفجر کردن دستگاههای ارتباطی در این کشور و همچنین انجام حملات هوایی به حومه بیروت و در منطقه ضاحیه، چالشهای جدی را برای حزب الله لبنان ایجاد کرد. این حملات، جدای از ایجاد تلفات بالا در میان غیرنظامیان، موجب به شهادت رسیدن شماری از رزمندگان حزب الله لبنان از جمله برخی فرماندهان ارشد یگان رضوان این جنبش نیز شد.
دوشنبه گذشته، اسرائیل حملات خود به لبنان را با تشدید بمباران جنوب این کشور و دره بقاع دنبال کرد که منجر به شهادت رسیدن و مجروح شدن بیش از هزار غیرنظامی لبنانی تنها ظرف چند ساعت شد.
در این راستا، تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد جاسوسی رژیم اسرائیل از حزب الله و اقدامات این رژیم در ترور فرماندهان مقامت اسلامی لبنان مطرح میشود. با این همه، حتی با وجود این قبیل مسائل نیز به نظر میرسد که اسرائیل در نبرد با حزب الله و کلیت لبنان، با چالشهایی رو به رو است.
همبستگی مردمی
علی رغمِ اقدامات تهاجمی اخیر اسرائیل علیه حزب الله و منافع آن، واکنش مردمی گسترده در لبنان علیه حملات اسرائیل و استقبال از پاسخهای نظامی فوری حزب الله به این حملات، نشانهای جدی و مهم از تابآوری و مقاومت مردم عادی و نیروهای مقاومت در برابر تجاوزات اسرائیل بوده است.
از چشم انداز داخلی، حملات خونین اسرائیل علیه لبنان، موجی از همبستگی عمومی و حمایت از هزاران قربانی اقدامات اسرائیل را به دنبال داشته است. در این رابطه، شاهد سرازیر شدن سیلی از لبنانها به بیمارستانهای این کشور برای اهدای خون و یا فعالیت صدها پزشکان داوطلب بودیم.
چهرههای رسمی دولتی در لبنان و گروههای سیاسی در این کشور که حتی اختلافات جدی را با حزب الله دارند (نظیر جنبش آزاد میهنی و رهبر دروزیان لبنانی “ولید جنبلاط” که سکاندار حزب سوسیالیست ترقیخواه این کشور است)، همه و همه به حمایت از حزب الله لبنان پرداخته اند. موضع گیریهای آنها حتی اگر نمادین هم باشد، موج تردید و وحشتی که مخالفان سنتی حزب الله در مواقع اینچنینی به راه میاندازند را کاهش داده است.
این طیفهای سیاسی و اجتماعی بایستی از گروههای راست گرا نظیر فالانژها و احزاب کتائب و البته رسانههای غربی و آن دسته از رسانههایی که توسط کشورهای عربی حاشیه خلیح فارس تامین مالی میشوند و مفسرانی که مخالف با مقاومت لبنان هستند، متفاوت در نظر گرفته شوند.
از منظر نظامی، حزب الله لبنان حملات موشکی کوتاه برد و دور بُردی را علیه اهداف اسرائیلی انجام داد که حتی تا جنوب شهر بندری حیفا را نیز هدف قرار دادند. در این رابطه، حزب الله لبنان تاسیسات نظامی نظیر مجموعههای تولید وسایل الکترونیک و پایگاه هوایی رامات دیوید که یکی از مهمترین پایگاههای هوایی اسرائیل است را هم هدف قرار داده است.
مهمتر از همه اینکه حملات حزب الله لبنان که در واکنش به بمبارانهای سنگین اسرائیل رخ داده اند، تا حد زیادی روند تحقق اهداف تلآویو را مختل کرده اند. موضوعی که خود شاخص موفقیت و یا شکست تحرکات اسرائیل در جنگ با لبنان است.
رژیم صهیونیستی دو هدف راهبردی را از حمله به لبنان دنبال میکند: اول، قطع ارتباط جبهه شمالی با غزه و دوم؛ بازگشت دهها هزار صهیونیست آواره به شهرکهای اسرائیلی در مناطق شمالی فلسطین اشغالی. تحقق هیچکدام از این دو هدف قریب الوقوع به نظر نمیرسد.
یک مرحله جدید
در جریان تحولات روزهای اخیر، شیخ نعیم قاسم معاون دبیرکل حزب الله لبنان اعلام کرد که جنگ وارد مرحله تازهای شده و میتواند به آوارگی شمار بیشتری از صهیونیستها ختم شود.
حملات گسترده موشکی و راکتی حزب الله لبنان به بخشهای مختلف اراضی اشغالی سبب شده اند که هزاران نفر از ساکنان شهرها و شهرکهای اسرائیلی مجبور شوند به پناهگاههای امن فرار کنند. مدارس تعطیل شده اند و در بیمارستانها نیز گزارشهای مختلفی از انتقال بیماران به طبقات زیر زمینی منتشر شده است.
حجم دقیق خسارات وارده به تاسیسات نظامی اسرائیلی امکان ندارد. دلیل اصلی این مساله نیز این است که رژیم تل آویو، سیاست سانسور شدید را در مورد پوشش رسانهای خسارات و تلفات خود اعمال میکند.
با این حال، این واقعیت که سایتهای حساس اسرائیلی در بُرد آتش حزب الله لبنان قرار دارند و سامانه پدافندی گنبد آهنین اسرائیل نیز قادر به دفع حملات این جنبش نیست، تا حد زیادی بنیانهای بازدارندگی رژیم اسرائیل را به لرزه درآورده و بیاعتبار کرده است.
موشکهای دوربرد حزب الله لبنان که در پایگاههای زیرزمینی و دور از میدانهای نبرد با دشمن اسرائیلی مستقر هستند هم چالشهای جدی و عدیدهای را برای اسرائیل در صورت هرگونه اقدام این رژیم جهت حمله زمینی به لبنان ایجاد میکنند.
تهاجم زمینیِ بیپروای اسرائیل به خاک لبنان، عملا نظامیان اسرائیلی را در تیررس نیروهای حزب الله قرار میدهد و در عین حال، قادر نیست که شهر و شهرکهای شمالی اراضی اشغالی را از خطر موشک و پهپادهای حزب الله لبنان حفظ کند.
از منظر منطقه ای، موضع گیریها و صدور بیانیههای توام با همبستگی با لبنان و حزب لله و حمایتهای میدانی متحدان حزب الله در منطقه (در فلسطین، یمن و عراق) از این جنبش نیز تا حد زیادی به جلوهای از دکترین “اتحاد محور مقاومت” تبدیل شده است. این مساله این نکته را یادآوری میکند که جنگ کنونی را نمیتوان منحصر به یک جغرافیای خاص و یا نیروهای مشخصی دانست. تمامی جبههها عملا در همتنیده و وابسته هستند. شکست یک جبهه به معنای شکست دیگری و بالعکس است.
حزب الله لبنان اعلام کرده است که بهترین راهکار جهت بازگشتِ شهرکنشینان صیهونیست به خانه هایشان، حصول توافق آتش بس در قالب جنگ غزه است. حماس پیشنهادهای مرتبط با برقراری آتش بس دائمی که پیشتر جو بایدن رئیس جمهور آمریکا ارائه کرده بود را پذیرفته است. پیشنهادی که به اشغال غیرقانونی و محاصره نوار غزه خاتمه میدهد و زمینه را برای مبادله اسرا فراهم میسازد.
پوشش غربی
تشدید تحرکات نظامی رژیم اسرائیل در جبهه شمالی این نکته را فاش میکند که تل آویو مشتاق به خرابکردن و نابودی یک راهکار معقول و منطقی در بحبوحه تنشهای منطقهای است. در حالی که این رژیم وقیحانه به لبنان حمله میکند، نیروهایش به بمبارانهای سنگین، محاصره، و ایحاد وحشت برای مردم فلسطین در نوار غزه ادامه میدهند.
جدای از مناطق مذکور، نیروهای اسرائیلی در کرانه باختری نیز حملات خشونتآمیزی را انجام میدهند و البته که شهرکنشینان صهیونیست هم اقدام به آسیبزدن به مزارع و فلسطینیهای ساکن در کرانه باختری میکنند. باید توجه داشت که تحرکات جنایتکارانه اسرائیل جز با حمایتهای آمریکا و متحدان غربی این رژیم امکان تحقق پیدا نمیکند.
اسرائیل همچنین به واسطه ابراز محکومیتهای بدوم الزام و نتیجه سازمان ملل متحد علیه خود نیز جسور شده است. در این رابطه، سکوت کشورهای عربی و به طور خاص همراهیهای دولتهای عربِ هم مرز با فلسطین نظیر مصر و اردن با اسرائیل نیز به تل آویو کمک کرده است.
اینکه با تمام این چالش ها، نیروهای مقاومت در فلسطین، لبنان و یمن توانسته اند با کمترین امکاناتِ ممکن، یک سال در برابر اسرائیل مقاومت کنند و به آن ضربه بزنند، به هیچ عنوان دستاورد کمی نیست. موضوعی که در نوع خود یک جنگ بزرگ آزایخواهانه و ضدامپریالیستی را نوید میدهد. زمان نشان خواهد داد که این مقاومت و سرانجام آن چه خواهد بود.
با این حال، سوال مهم و اصلی این است که تا چه زمان، بقیه جهان به ویژه قدرتهایی که نگران تحکیم مجدد امپریالیسم آمریکا در سطح منطقه هستند، عقب مینشینند و نظارهگر خواهند بود.