در چند روز اخیر دو خبر درمورد اقدامات غربیها علیه ایران بود. ابتدا تروئیکای اروپایی ادعای تکراری کمک موشکی ایران به روسیه را مطرح کردند و به این بهانه اعلام داشتند در حال طراحی تحریمهایی علیه شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایرانند. در ادامه نیز این کشورها در اقدامی که بهطور مرتب هر سه ماه یکبار همزمان با ارائه گزارش دبیرکل آژانس تکرار شده بیانیهای علیه برنامه هستهای ایران در نشست شورای حکام آژانس ارائه دادند.
عباس عراقچی حین بازگشت هیات دولت از سفر عراق به تهران اقدام غربیها و اعمال تحریمهای جدید را یک اقدام شکستخورده و تعجببرانگیز توصیف کرد و در واکنش به این اقدامات گفت: «جمهوری اسلامی ایران با قوت به مسیر خودش ادامه میدهد اگرچه ما همواره مایل به گفتوگو بودهایم. ما هیچ وقت گفتوگوهای سازنده برای رسیدن به درک مشترک درمورد مسائل مورد اختلاف را ترک نکردهایم اما گفتوگو باید براساس احترام متقابل باشد نه براساس تهدید و فشار. تحریمها ابزار فشار و تقابلند نه ابزار همکاری. تحریم در عمل نتوانسته کارایی خودش را ثابت کند. کشورهایی که روزی ما را برای سیم خاردار هم تحریم میکردند الان به فروش سلاح پیشرفته ایران اذعان دارند. این نتیجه تحریمها بوده است. اینکه هنوز به دنبال این تجربه شکست خوردهاند جای تعجب دارد. توصیه میکنم مسیر خودشان را عوض کنند.» همانطور که از اظهارات وزیر امور خارجه نیز قابل درک است اقدامات ضدایرانی اخیر غربیها در چهارچوب اعمال فشار به ایران در گفتوگوهای احتمالی آتی است. اما استفاده از این ابزار بیشتر از آنکه باب امتیازگیری را فراهم آورد؛ پیام تقابل را به ایران داده و باب همکاری را مسدود میکند. مسیری که به نظر میرسد کشورهای غربی با توجه به نزدیک بودن سال دهم برجام نسبت به آن بیرغبت نباشند.
با توجه به اینکه در این سال محدودیتهای اشاعهای ایران بهطور کامل برداشته شده و پروندههای ایران نیز از شورای امنیت خارج میشوند این احتمال وجود دارد که کشورهای غربی بخواهند از آخرین فرصتهای خود برای استفاده از مکانیسم «اسنپبک» بهره برده و توافق برجام را بهطور کامل برهم بزنند تا به این ترتیب در مسیر غیرامنیتیشدن فعالیتهای هستهای ایران سنگاندازی کنند.
حسن بهشتیپور،کارشناس بینالملل معتقد است پاسخ ایران به دو سوال اصلی آژانس و بسته شدن این پروندهها که از سال 2003 علیه ایران مطرح است؛ باب بهانهجویی علیه برنامه هستهای ایران را میبندد. او در اینباره توضیح میدهد: «گزارش آژانس بهخاطر دو سوال درمورد مکانهایی است که در آن مواد غنیشده پیدا شده و پاسخ ایران را قانعکننده ندانسته است. در موضوع مربوط به تحریم هواپیمایی ایرانایر هم چون چیز دیگری برای تحریم کردن نداشتند ایده تحریم ایرانایر را با بهانهگیری با این ادعا که ایران موشکهایی در اختیار روسیه قرار داده است؛ مطرح کردند. اگر دو موضوع متفاوت را در کنار هم قرار دهیم اینگونه القا میکنیم که تمامی کفر در مقابل تمام اسلام قرار گرفته است. درحالی که اینگونه نیست.»
وی بیان کرد: «اصل بحث این است که آنها بهانههای مختلف دارند و ما باید بهانههای آنها را بگیریم. ایران باید تلاش کند قطعنامهها صادر نشود چون با هر پرونده برگهایی برای فضاسازی علیه برنامه صلحآمیز هستهای ایران ایجاد میشود ما نباید بگوییم این پروندهها ارزشی ندارد. این حرف درستی نیست. ما باید تمام تلاشمان را بکنیم که مانع از صدور قطعنامهها شویم. تلاشمان هم باید در مورد حل دو مساله باقیمانده با آژانس باشد. ما باید این موضوع را یکبار برای همیشه حل کنیم بهویژه آنکه موضوع مطرح شده از سال ۲۰۰۳یعنی۲۱ سال پیش است.البته گزارشها جدید است اما چیزهایی که به آن استناد میشود برای۲۱ سال قبل است.»
بهشتیپور اظهار کرد: «دو سوال اصلی آژانس سوالهایی درمورد پیدا شدن ذرات اورانیوم در دو مکانی است که قبلا توسط ایران اعلام نشده بود. ایران هم توضیح داده که این مواد چرا آنجا بودهاند اما آژانس آن را قابل قبول ندانسته و قانع نشده است. باید ما اینقدر این موضوع را پیگیری کرده و جزئیات آن را بررسی کنیم تا این مساله حل شود. مثل دو مساله دیگری که قبلا وجود داشت و حل شد. زمانی که لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود هم شش سوال بود که حل شد. اینجور نیست که اینها سوالاتی حلنشدنی باشند. ذرات پیداشده در این مکانها در حد پنج درصد هم نیست. اگر آنها ذرات اورانیوم با غنای بالا مثلا ۹۰ درصد پیدا میکردند شاید تئوری توطئهشان متقنتر میبود اما الان که ذرات ناچیزی یافت شده که خودشان هم گفتهاند غنایش زیر پنج درصد است، ولکن ماجرا نیستند. اینها میگویند چرا در مکانهای اعلامنشده بوده که توضیحش را هم مفصل ایران قبلا داده است. این موضوع را میشود حل کرد و بهانه را از طرف مقابل گرفت.»