اندکی تأمل، تنها در یکی از دیدارهای ائمه جمعه با رهبر معظم انقلاب وجود فاصله میان آنچه در برخی خطبه های جمعه کنونی هست و آنچه باید باشد را به نمایش می گذارد.
ایشان در بخشی از سخنرانی خود در دیدار سال 1398 با ائمه جمعه می گویند: «این مجموعهی گسترده، توانایی نهادینه کردن عالیترین و دشوارترین گفتمان ها در موضوعات اصلی و ضروری کشور را دارد که این، از ویژگیهای برجستهی نماز جمعه است.»
مدت زمانی است که پرداختن به امور مربوط به بانوان بیش از پیش در سخنان ائمه جمعه جای گرفته است؛ این امر از چند بعد از جمله مواردی که در ادامه می آید قابل بررسی است: نخست آنکه هدف از طرح این مطلب چیست و آیا روند فعلی منجر به رسیدن به هدف مطلوب خطبای محترم خواهد شد؟! دیگر آنکه، آیا به واقع این امر در حال حاضر از موضوعات اصلی و ضروری کشور محسوب می شود؟! و اگر مصداقی تر بپرسیم، مواردی همچون سوارکاری و دوچرخه سواری که اخیرا برخی ائمه جمعه دائما بدان ها اشاره می کنند، مبتلا به چند درصد از افراد جامعه است؟
امور مربوط به بانوان، به ویژه رعایت حجاب و عفاف، از مسائل مهم جامعه محسوب می شود، اما چگونگی نگاه به آن اهمیت بسیار بالایی دارد، که می تواند سمت و سوی طرح مسایل توسط ائمه جمعه را به صورت بنیادین تغییر دهد.
زمانی که صحبت از حجاب بانوان می شود می توان همچون رهبر انقلاب اندیشید که در بخشی از سخنرانی مشهورشان می گویند: «…او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقص های این حقیر باطن است؛ نمیبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم / آیا تو چنان که مینمائی هستی؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم میکند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.» تاکید رهبری بر نهی از منکر در خصوص حجاب بر به کارگیری زبان خوش و بدون ایجاد نفرت است، حال آنکه میبینیم در تریبون نمازجمعه توسط برخی از ائمه جمعه تاکید می شود که «اظهار نفرت از خانم بدحجاب تکلیف الهی است»!!
گمان می رود رویه ای که برخی ائمه جمعه در پیش گرفته اند، نه تنها منجر به ترویج حجاب نخواهد شد، بلکه هفته به هفته فاصله بیشتر از دین و نظام اسلامی را به ارمغان خواهد آورد، و موجب ناامیدی بیشتر جوانان خواهد بود. و این امر بر خلاف اشاره رهبر انقلاب در همان دیدارشان با ائمه جمعه است که تاکید کردند: «برخیها در مدارس، دانشگاهها و حتی در محیطهای کسبوکار، بهگونهای صحبت میکنند که جوان از آینده ناامید میشود. ناامید کردن جوان یعنی گرفتن فرصت و قدرت عنصر جوان از کشور و جامعهی اسلامی و این خود یک منکر است.»
ایشان در بخش دیگری از سخنانشان با تأکید بر «ضرورت غنیسازی خطبههای نماز جمعه» گفتند: «خطبهها باید پُرمغز، آموزنده، راهگشا و حاوی پاسخ به سؤالات مختلف مردم بویژه جوانان باشد.» سوالی که اینجا از ائمه جمعه مطرح می شود، این است آیا نمی توان به جای حذف زنان و ایجاد محدودیت های روزافزون برای بانوان به دنبال راهگشایی، ایجاد امید و انگیزه برای آنان بود؟!
آیا بهتر نیست هدف و مسیر خود را تغییر داده و نیاز بانوان جامعه را با فراهم کردن شرایط بهتر مرتفع کرد؟! چرا برخی به جای تسهیل تفریح و ورزش و پرداختن بیشتر به سلامت جسمی و روحی بانوان به دنبال راحت ترین روش یعنی «حذف» هستند؟!
بهتر نیست به جای درخواست ممنوعیت قانونی دوچرخه سواری، ایجاد فضاهای مناسب برای بانوان، طراحی پوشش مناسب برای آنان و راهکارهای دیگری که مطمئنا با اندکی تفکر و بهره مندی از متخصصین امر قابل دستیابی خواهد بود، مطالبه شود؟!
مورد دیگری که به شدت مورد غفلت واقع شده و موجب نارضایتی مردم است، عدم توجه کافی ائمه جمعه به مسائل روزمره و دغدغه های اقتصادی و اجتماعی مردم و دقت در علل واقعی آنهاست. در دوره ای که بخش زیادی از مردم مطابق با آمارها زیر خط فقر قرار دارند، انتظار مردم پیگیری مسائل اقتصادی و ارائه راهکارهای عملی در این خصوص است، و اگر این امر برای همه ائمه جمعه مقدور نیست، حداقل درخواست مردم قرار گرفتن ایشان در کنار ملت است.
انتقاد تند فاضل میبدی از سخنان ائمه جمعه درباره نهی دوچرخه سواری و اسب دوانی زنان
سوالی که با دیدن اخبار هفتگی نمازجمعه به ذهن می رسد این است که در حالی که گذران زندگی روزمره به صورت مداوم دشوارتر می شود، حقیقتا چند درصد از مردم توان پرداختن به دوچرخه سواری و سوارکاری را دارا هستند که این امر به یکی از مهمترین مسائل ذهنی برخی ائمه جمعه تبدیل شده است؟! و مهم تر آن که چگونه نگرانی های عمیق مردم در خصوص تأمین حداقل های زندگی جایی در سخنان ایشان ندارد؟!
پرداختن به دغدغه های مردم و ارائه راهکارهای عملی برای معضلات اجتماعی معیاری است برای آن که نمازجمعه هایی علوی داشته باشیم، قضاوت میزان علوی بودن نمازجمعه با هم ائمه محترم جمعه!