به نقل از کیهان، امروز حساسیت دولتهای مختلف دنیا بر اثرگذاری شبکههای اجتماعی افزایش یافته و هریک از کشورها سعی دارند تا با حکمرانی مجازی، عملکرد این فضا را در کنترل داشته باشند.
نمونههای مختلفی از جدیت کشورهای مختلف در تحقق حکمرانی مجازی را میتوان برشمرد؛ از برگزاری دادگاهگونه جلسات کنگره آمریکا با نماینده پیامرسان چینی « تیک تاک» برای کنترل و پاسخگو کردن این شبکه اجتماعی در سال گذشته، یا محدودیت چند هفته قبل کشور ترکیه برای شبکه اجتماعی «اینستاگرام» به دلیل اِعمال محدودیت در انتشار محتواهای شهادت شهید اسماعیل هنیه، یا تعلیق اخیر شبکه X
یا توئیتر سابق در برزیل و نمونههای مختلف دیگر.
در هفته گذشته بازداشت و بازجویی«پاول دوروف» مدیر شبکه اجتماعی تلگرام نیز بازتاب بسیار زیادی در دنیا داشت.
اهمیت «حکمرانی مجازی» به قدری است که رهبر انقلاب در اولین دیدار دولت چهاردهم با ایشان در ششم شهریورماه امسال فرمودند: «فضای مجازی دیگر امروز مجازی نیست، امروز یک واقعیّتی است در زندگی مردم که روزبهروز هم دارد پیش میرود. آنچه مهم است این است که در فضای مجازی، حکمرانی قانونمند وجود داشته باشد؛ اینکه بنده گاهی گفتهام فضای مجازی رها و ول است، به خاطر این است. اگر ما توانستیم در فضای مجازی حکمرانی قانونمند داشته باشیم، فضای مجازی برای کشور یک فرصت میشود، والّا ممکن است تهدید بشود.»
با عنایت به اهمیت «حکمرانی مجازی»، با دو تن از کارشناسان و پژوهشگران حوزه فضای مجازی و سواد رسانهای گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
مرزهای «مجازی» معادل مرزهای «حقیقی»
«سیدعلیرضا آل داوود»، پژوهشگر فضای مجازی و رسانه در گفتوگو با کیهان در رابطه با اهمیت «حکمرانی مجازی» در کشور با اشاره به سخنان هفته گذشته رهبر انقلاب، اظهار داشت: رهبر انقلاب نگاه فرصتمحوری به فضای مجازی دارند؛ ایشان میفرمایند حتماً باید نسبت به تهدیدات این فضا نیز چارهاندیشی شود و در مورد حکمرانی همانطور که در تمام دنیا مطرح است، برای کشور ما نیز باید مطرح باشد و بر این اساس سکوها و سکوهای مجازی باید نسبت به عملکردشان در فضای مجازی پاسخگو باشند و منبع مالی و ارتباطی تروریستها، شورشیها، ابزار آمریکاییها و صهیونیستها و دشمنان ملت ایران نباشند. متأسفانه در سالهای گذشته این فضا به تعبیر رهبر انقلاب «رها شده است» و دشمن از این فضا بیشترین استفاده را در جنگ شناختی و ترکیبی برده است، کمااینکه دشمنان در فتنه 1401 از سکوها و شبکههای اجتماعی خصوصا در اینستاگرام و تلگرام و حتی بازیهای برخط برای اعلام فراخوان، تغییر سبک زندگی و ایجاد شورش در کف خیابان و حتی آموزش مقابله با نیروهای امنیتی و نافرمانیهای مدنی به صورت علنی استفاده کرد.
وی افزود: بسیاری از کشورها مثل آمریکا و اروپاییها، حداقل بیش از 20 سال درخصوص حکمرانی سایبری، حکمرانی شبکهها و دادهها فعالیتهای دقیقی انجام دادهاند؛ خصوصاً اروپاییها با قانون حفاظت از اطلاعات عمومی برخط اروپا (GDPR) رگولاتوری و مدیریت این فضا را برعهده گرفتند و حتی در یک مورد شرکت گوگل را در سال 2019 پنج میلیارد دلار بابت ضرری که به شرکتهای اقتصادی اروپا رسیده بود جریمه کردند. در سطح دنیا حکمرانی مجازی در عصر هوش مصنوعی و جنگهای ترکیبی را معادل حکمرانی در فضای حقیقی در نظر میگیرند و مرزهای سایبری را معادل مرزهای حقیقی قلمداد میکنند؛ البته در جنگ شناختی، مرزها در ذهن و قلب افراد است و در این بسترها میشود بر روی آنها اثر گذاشت.
شبکههای اجتماعی یا تسلیحات نظامی؟
آل داوود با بیان اینکه در پژوهشی در کتاب «جنگ لایک» (Like War) به صراحت شبکههای اجتماعی و پیامرسانها به «تسلیحات نظامی» تشبیه شدهاند، در پاسخ به سؤال کیهان درباره اینکه چرا در کشوری مثل ترکیه راحتتر از ایران شبکههای اجتماعی کنترل میشوند و در واقع ارتباط با مالکان شبکههای اجتماعی آسانتر است، گفت: یکی از تفاوتهایی که کشور ما با ترکیه دارد، این است که شبکههای اجتماعی آمریکایی و پیامرسانها برای پاسخگو نبودن به کشور ما به اینجا نفوذ داده شدهاند و متاسفانه جریان نفوذ و جریان تحریف نیز از این سکوها برای اهداف و اغراض سیاسی حداکثر استفاده را برده است؛ این جریانات در یک بستری روی افکار عمومی کشور حرکت میکند که در داخل کشور تحت رصد، مدیریت و کنترل نیست. به عنوان مثال، متاسفانه در این سالها تلگرام بستر ارتباطی چندین حمله تروریستی از جمله داعش به کشورمان شد و جالب اینکه جریان تحریف نیز خیلی جدی برای حفظ این راه ارتباطی سینه سپر کرده بود.
«زم» مشکلی ندارد «دوروف» مشکل دارد!
این پژوهشگر فضای مجازی و رسانه در ادامه گریزی به خبر بازداشت هفته گذشته پاول دوروف، مدیر شبکه اجتماعی تلگرام در فرانسه زد و افزود: یکی از رفتارهای دوگانهای که این روزها شاهد هستیم، وقتی مدیر کانال تروریستی آمدنیوز که اعدام شد در داخل کشور و در این کانال حتی به آموزش ساخت کوکتل مولوتوف و شورشهای اجتماعی و ترور شخصیت گسترده رهبران کشور میپرداخت، فرانسویها برایش محافظ اختصاص دادند و حتی گروههای تروریستی دیگری که توسط منافقین اداره میشد، توسط فرانسه حمایت میشدند؛ نکته جالب اینجاست که وقتی امروز نوبت به خودشان رسیده است، مدیر تلگرام را به دلیل همان جرائمی که در ایران اتفاق میافتاد و حمایت میکردند، در برخورد قانونی با مدیر تلگرام به همان جرائم استناد میکنند! بسیاری از مسائلی که دادستان فرانسه اعلام میکند از جمله تصاویر غیراخلاقی کودکان، پدوفیلی (کودک آزاری)، پولشویی، رمزنگاری اطلاعات که تروریستها و گروههای سازمان یافته میتوانند از آن استفاده کنند، به علاوه ندادن اطلاعات کاربران به دولت فرانسه، موضوعاتی است که اگر در یک کشور دیگر اتفاق میافتاد، همین فرانسویها پرونده آن کشور را به دلیل نقض آزادی بیان به حقوق بشر سازمان ملل میبردند!
استاندارد دوگانه غرب در استفاده از شبکههای اجتماعی
در رابطه با اهمیت حکمرانی مجازی و رفتار دوگانه کشورهای غربی در برخورد با شبکههای مجازی، «محمد لسانی»، فعال و پژوهشگر حوزه سواد رسانه نیز در گفتوگو با کیهان اظهار داشت: در مورد استاندارد دوگانه کشورهای غربی در استفاده از شبکههای اجتماعی، این کشورها سعی میکنند از دو طریق به چرخه تولید محتوا و گردش اطلاعات اثرگذاری داشته باشند، اولین روش این است که از طریق ایجاد مگاپروژهها و پروژههای بسیار بزرگ، سهم زیادی از بازار را جذب کنند و از طریق این پروژهها به زیستبوم خود شکل بدهند؛ شرکتهایی در جهان تحت عنوان
Big Tech یا کمپانیهای بزرگ فناوری مثل آلفابت، آمازون، متا و اپل و مایکروسافت، جهتدهیِ کلان به بازار دارند و به دلیل حجم بالا و درگیری که در آن کسب و کار دارند، به فضا و تولید و گردش اطلاعات جهت میدهند و برخی کشورها از این فرصت استفاده میکنند.
لسانی افزود: دومین راهی که کشورهای غربی سعی میکنند بر چرخه اطلاعات اثر بگذارند، ایجاد نظام حقوقی بسیار دقیق، مطالبهگرانه و پیشگیرانه از هرگونه ریلگریزی است؛ مثلاً این نظام حقوقی در مورد شرکت «تیک تاک» به گونهای عمل میکند که هرگونه انحراف علیه سیاستهای ایالات متحده را سد میکند و افراد را به ریل مدنظر کشورهای غربی باز میگرداند. نکته اینجاست که در کشور ما به واسطه این که هیچکدام از این دو روش پیگیری نشده است، امروزه شرکتهای استارتاپی بزرگ ایرانی که توانستهاند به خوبی نقش ایفا کنند، نهایتاً در حوزه خدماتی مثل حملونقل و فروش کالا کار میکنند و از طرفی هیچکدام در حوزه زیرساختی برای سیستم عامل و طراحی گردش اطلاعات ورود نکردهاند.
وی ادامه داد: بنابراین به دلیل آن که هیچکدام از این دو حوزه را نداشتیم، مجبور شدیم به اجبار و به جای جهتدهی به محتوا، جلوی سکوها سدگذاری کنیم؛ در کشورهای غربی این واکنش به صورت یک نوع فیلترینگ هوشمند و نامحسوس انجام میشود و به جای اینکه سکو محدود شود، ساختارهای تولید محتوا جهت داده میشوند و یا در نمونههایی حتی محتوا نمایش داده نشده و محدود میشود. بنابراین کشورهای غربی از این دو روش، یک حکمرانی نرم در حوزه سایبری انجام دادهاند، اما ایران به واسطه اینکه زیرساختی در این حوزهها نداشته، حکمرانی سخت و عملاً آشکار را پیش گرفته است و به همین دلیل طرفهای غربی، همواره امکان انتقاد و انگشتنما کردن واکنشهای ما را در قبال شبکههای اجتماعی داشتهاند.
ملزومات حکمرانی مجازی قدرتمند
این پژوهشگر حوزه سواد رسانه در پاسخ به این سؤال که چگونه میتوان در حکمرانی مجازی موفق عمل کرد و مدیران شبکههای اجتماعی دنیا را نسبت به عملکردشان در کشور پاسخگو کرد، گفت: اصولاً هرچه زمان میگذرد، فناوریگریزپذیرتر میشود و امکان کنترل تولید و انتشار محتوا محدودتر میشود، به نظر میرسد ما به یک نظام چندلایه نیازمندیم که این نظام چندلایه در پایینترین سطح خودش نیاز به این دارد که مردم با سواد رسانهای آشنا شوند و خانوادهها بتوانند از خودشان محافظت کنند و از آرامش روانی و امنیت اقتصادی بهرهمند شوند.
لسانی افزود: در لایه بالاتر و دوم نیز ما نیازمند یکسری تشکلهای حقوقی و مطالبهگر هستیم که در حوزههای داخلی و خارجی بتوانند بر اساس صلاح و منافع کاربران، یکسری کمپینهایی ایجاد کرده و به حکمرانی سایبری یا مجازی کمک کنند. در لایه سوم که در حوزه اقتصاد فناوری است نیز نیاز داریم که شرکتهای فناوری مان سودده باشند و این حوزه سرمایهپذیر باشد و در لایههای بالاتر و لایه چهارم نیز ما در داخل کشور باید یک بازار رقابتی داشته باشیم؛ این بازار رقابتی از برندها و نشانهایی تشکیل میشوند که بتواند از کف، برای مردم عملاً جذابیت و اعتبار داشته باشد و بتواند در بازارهای جهانی نیز بازار خود را پیدا کند.
وی تأکید کرد: این چهار لایه در کنار یکدیگر میتواند سواد رسانهای را شکل دهد و فضائی را ایجاد کند که کشور در مسیری باشد که هم توسعه فناوری داشته باشد و هم رقابت متنوع در بازار داشته باشد و از سوی دیگر کشور در حوزه امنیت داده و اطلاعات خوداتکا شده و اطلاعاتش به خارج از مرزها نرود.
چرا اینستاگرام با ایران تعامل نمیکند؟
این کارشناس فضای مجازی در مورد پاسخگوکردن مالکان شبکههای اجتماعی نیز گفت: فضای فناوری دو سو دارد، یکسو شرکتهایی هستند که ارائه خدمت میکنند و یکسو کشورهایی هستند که درب خود را رو به این شرکتها باز میکنند و اجازه گسترده شدن آن سکو را در جغرافیای خود میدهند. در زمان شروع رشد اینستاگرام از سالهای 90 یا 91 که شروع مخاطبپذیری این سکو در ایران بود، ما خیلی راحت امکان تعامل را باز کردیم، اما امروز این سکو یک غول فناوری است که شروط خود را میخواهد تحمیل کند و در این زمینه شاید بازار ایران را یک بازار اقتصادی برای خود نمیبیند، بنابراین به همین دلیل در تعاملاتی که با حاکمیت لازم است داشته باشد، منصفانه و پایاپای قدم به معامله نمیگذارد.
موانع سه لایه حکمرانی مجازی در کشور
لسانی در پاسخ به این سؤال که موانع حکمرانی مجازی در کشورمان چه مواردی هستند، اظهار داشت: اگر در قالب یک هرم متصور شویم، از رأس به کفِ این هرم، مهم است که فهم و شناخت تصمیمگیران و تصمیمسازان از جریانات آینده و پیش روی فضای مجازی دقیق و عمیق باشد؛ باید بدانیم فضای مجازی به چه سمت و سویی حرکت میکند و مسئولین نیز باید نسبت به ماهیت و سیر این فضا آگاه باشند و مبتنی بر آن پایههای حکمرانی مجازی کشور را مستقر کنند.
وی افزود: موضوع دیگری که در حکمرانی مجازی مهم است، این است که تصمیمات و سیاستهای کلان فضای مجازی را نباید به یک درگیری سیاسی، حزبی و باندی تبدیل کرد؛ اصولاً هیچ کشوری پایههای حکمرانی خود را مبتنی بر دعوای حزبی نمیگذارد. همه شاهد بودند که در جلسه استماع کنگره آمریکا از مدیرعامل اجرائی «تیک تاک»، هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا حاضر بودند و به صورت متفق اذعان داشتند که این اتفاق کمتر میافتد که این دو حزب وحدت نظر جامع داشته باشند، اما راجع به تیک تاک این وحدت نظر وجود داشت. بنابراین تصمیمات پایهای برای استقرار حکمرانی مجازی را نباید تبدیل به برگهای مقطعی در رقابتهای سیاسی و حزبی مبدل کرد و این مانع دومی است که باید به آن دقت داشت.
این پژوهشگر حوزه سواد رسانه ادامه داد: مانع سومی که در حکمرانی مجازی باید به آن اشاره کرد، این است که وجهه ایجابی و تجویزی را در این حوزه لحاظ کنیم؛ نیاز به وجهه سلبی و آنچه نباید انجام شود در استفاده از خدمات و سکوها پررنگ است، اما وجهه ایجابی نیز لازم است و باید بتوان جذابیتی ایجاد کرد که یک سکو بتواند در اکوسیستم فناوری کشور نقش ایفا کند، سکوها نیاز به مشوق، حمایت و سرمایهگذاریهایی دارند که این حوزه در سطح خرد مثل استارتاپها و شرکتهای دانش بنیان و در سطح کلان خود در فضای تبادل اطلاعات در جامعه بتوانند وجهه ایجابی خود را نیز ایفا کنند؛ این اتفاق میتواند برای سکوهای داخلی و همچنین سکوهای خارجی بیفتد تا امکان فعالیت در کشور را داشته باشند. بنابراین در این سه لایه موانعی وجود دارد که باید رفع شود و فضای مجازی در کشور ما تبدیل به یک حوزه دارای کارکرد برای رشد و توسعه ملی شود.