در دهههای اخیر، با گسترش استفاده از شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، الگوهای رفتاری و سبک زندگی افراد به طور چشمگیری تغییر کرده است. این تغییرات، بهویژه در حوزه باروری و تصمیمگیریهای مرتبط با فرزندآوری، تأثیرات قابلتوجهی بر جای گذاشته است.
شبکههای اجتماعی به یکی از ارکان اصلی زندگی روزمره انسانها تبدیل شدهاند و تأثیرات عمیق و چندلایهای بر جنبههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی گذاشتهاند. در این میان، یکی از حوزههایی که بهشدت تحتتأثیر این پلتفرمها قرار گرفته، باروری و تصمیمگیریهای مرتبط با آن است. گسترش سبکهای زندگی مدرن، ایدهآلسازی خانوادههای کوچک و نمایش زندگیهای بهظاهر بینقص در این شبکهها، همگی عواملی هستند که میتوانند تمایلات و نگرشهای افراد را نسبت به فرزندآوری تغییر دهند. این گزارش به بررسی اثرات منفی شبکههای اجتماعی بر میزان باروری، رفتارهای باروری، و تحولات مرتبط با این موضوع در جامعه معاصر میپردازد. هدف از این بررسی، شناسایی و تحلیل عواملی است که ممکن است به کاهش تمایل به فرزندآوری و تغییرات در الگوهای باروری منجر شوند.
کاهش چشمگیر میزان باروری در ایران
تغییرات در میزان باروری در ایران طی دهههای اخیر بسیار چشمگیر بوده است. چنانچه در طول سه دهه گذشته میزان باروری از ۶.۹ فرزند در سال ۱۳۶۳ به ۱.۷ فرزند در سال ۱۳۹۲ کاهشیافته است. هر چند در دهه ۹۰ متوسط باروری روند افزایشی بسیار کمی داشت؛ ولی مجدداً در اواخر دهه آغاز به کاهش نمود و در سال ۱۳۹۹ میزان باروری به ۱.۷۱ فرزند رسید.
این روند روبهکاهش در سالهای آینده میتواند تهدیدهایی چون کاهش جمعیت، کمبود نیروی کار، سالخوردگی، مشکلات بیمه تأمین اجتماعی، برهمخوردن نسبت سنی و… را در پی داشته باشد. از همین رو پژوهشگران سعی داشتهاند تا عوامل تبیینکننده آن را بررسی کنند.
نقش رسانهها و فضای مجازی در تغییر رفتارهای باروری
یکی از مهمترین ویژگیهای عصر جدید، فضای مجازی و رسانهها هستند که همه جنبههای زندگی انسان را تحتتأثیر قرار دادهاند و دراینبین رفتار بارداری زنان و بهتبع آن والدشدن نیز مستثنی نبوده است. این رسانهها به گسترش نگرشهای نوگرایانه همچون ایده کوچککردن خانواده، کاهش ارزش کودکان، آیندهنگری، ترویج مفهوم پیشگیری، تبلیغ روشهای مدرن پیشگیری و.. میپردازند.
در این زمینه پژوهشهای بسیاری صورت گرفته و نتایج نشان میدهد بین دینداری و رفتار باروری زنان رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد و با افزایش میزان دینداری زنان، رفتار باروری و فرزندآوری آنها بهبود پیدا میکند. از طرفی بین مصرف رسانهای زنان و رفتار باروری آنها ارتباط معکوس و معنیداری وجود دارد و میزان باروری زنان بر اساس سطح تحصیلات آنان و همسرانشان تفاوت معنیداری داشته است. همچنین وضعیت تحصیل زنان و همسرانشان، نوع شغل، خاستگاه اجتماعی زنان و همسرانشان و میزان درآمد بر نگرش آنها نسبت به تنظیم خانواده تا حد زیادی تأثیرگذار است.
یافتههای پژوهشهای متفاوت نشاندهنده این امر است که بین میزان استفاده از رسانهها و شبکههای اجتماعی خارجی و شبکههای ماهوارهای و گرایش به فرزندآوری رابطه معنادار و معکوس وجود دارد؛ اما بین استفاده از رسانههای داخلی و گرایش به فرزندآوری رابطه معناداری وجود نداشته است..
سبک زندگی مدرن و گرایش به کاهش فرزندآوری
یافتهها نشان میدهد میان سرمایه اجتماعی و سبک زندگی سنتی و گرایش به فرزندآوری رابطه مثبت و معنادار ولی با سبک زندگی مدرن رابطه منفی داشته است. شیوع سبک زندگی کمتحرک مبتنی بر فناوری با کاهش سلامت کلی باروری مرتبط است. مدتزمان طولانی تماشای صفحهنمایش و کاهش فعالیت بدنی به چاقی کمک میکند که میتواند بر باروری در مردان و زنان تأثیر منفی بگذارد. تأخیر در والدشدن، ناشی از عوامل اجتماعی و اقتصادی، میتواند بر باروری تأثیر بگذارد، زیرا سن یک عامل مهم در سلامت باروری است. فناوریهای کمک باروری ممکن است برای لقاح ضروری باشند، اما میزان موفقیت با افزایش سن کاهش مییابد.
همانطور که تکنولوژی همچنان در حال تکامل است، تأثیر آن بر باروری عمیق و چندوجهی است. درحالیکه پیشرفتها در فناوریهای مراقبتهای بهداشتی فرصتهای جدیدی را برای غلبه بر ناباروری ارائه میدهند، تغییرات اجتماعی و سبک زندگی ناشی از فناوری میتواند چالشهایی را ایجاد کند. ایجاد تعادل بین استفاده از فناوری برای سلامت باروری و توجه به معایب احتمالی آن بسیار مهم است.
ملاحظات اخلاقی و اجتماعی در انتخابهای فرزندآوری
در زندگی مدرن امروزی، آرزوهای شغلی، تحصیلات و ثبات مالی اغلب در اولویت بالاتری نسبت به تشکیل خانواده قرار میگیرند. پلتفرمهای رسانههای اجتماعی با نمایش نسخههای ایدهآل و بینقص از زندگی خانوادگی، نهتنها انتظارات و فشارهای اجتماعی پیرامون باروری را تشدید میکنند، بلکه به یک بستر برای چشموهمچشمی و تقلید تبدیل میشوند. بسیاری از افراد، با مشاهده زندگیهای بهظاهر کامل و موفق دیگران در این رسانهها، ممکن است تحتتأثیر قرار بگیرند و احساس کنند که باید بهسرعت خود را با این استانداردهای غیرواقعی تطبیق دهند. این امر میتواند به اتخاذ تصمیمات باروری بر اساس توقعات اجتماعی و رقابت با دیگران منجر شود، نه بر اساس نیازها و شرایط شخصی خود. چنین روندی، فشار روانی و ناراحتی عاطفی را برای افرادی که با چالشهای باروری مواجه هستند، افزایش میدهد و ممکن است آنها را به مقایسه ناعادلانه و تقلید از دیگران وادار کند.
نقش شبکههای اجتماعی در تصمیمات فرزندآوری
رویکرد شبکههای اجتماعی میتواند انتخابهای فرزندآوری، کوانتوم باروری، زمان و فاصله فرزندآوری را تغییر دهد و بهطورکلی هنجارهای اجتماعی در مورد تعداد کودکان در یک خانواده تغییر کرده است. بهگونهای که سرمایهگذاری والدین روی تمایل به داشتن به چند فرزند یا انتخاب بیفرزند بودن از نظر اجتماعی پذیرفته شده است و دیگر مانند گذشته بیفرزندی امری ناپسند شناخته نمیشود.
شبکهها و گروههای اجتماعی تصمیم درباره زمانبندی فرزندآوری را نیز تحتتأثیر قرار دهد؛ برای مثال، اگر زوجین، مشاهده کنند که سایر زوجین در شبکه اجتماعی (مثلاً چهرهها، بلاگرها، دوستان و آشنایان و حتی افراد فامیل) در فاصله کوتاهی به اولین فرزند خود رسیدهاند. ممکن است متقاعد شوند تا تصمیم به فرزندآوری را زودتر از برنامه در نظر گرفته شده عملی نمایند. در مقابل زوجینی که مشاهده میکنند سایر افراد شبکه بالاتر از سن ۳۰ یا حتی ۴۰ سالگی شروع به والدین شدن میکنند، ممکن است بر تأخیر والدین شدن آنها تأثیرگذار باشد.
جمعبندی
هرچه میزان مواجه با رسانهها بیشتر باشد به همان نسبت میزان تغییر نگرش و الگوهای رفتاری افراد نیز متناسب با محتوای آن رسانهها بیشتر میشود و رسانهها این قابلیت را دارند که تمام ابعاد زندگی مخاطبان خود را تحتتأثیر قرار دهند. ازآنجاکه میزان استفاده از رسانههای جمعی در دنیای امروز گسترش فراوان یافته بهتبع تأثیر آن هم در زندگی اقشار مختلف جامعه بیشتر شده است. یکی از جنبههایی که به نظر میرسد در طی چند دهه اخیر تحت نفوذ رسانهها قرار داشته ایدههای این رسانهها در مورد ابعاد مطلوب خانواده، کیفیت زندگی،گسترش مفهوم پیشگیری و کنترل فرزندآوری و تنظیم خانواده است که سبب کاهش و تغییر در میزانهای باروری گردیده است.
در کشورهای درحالتوسعه، تغییرات جمعیتی بهویژه در حوزه تنظیم باروری، نتیجهٔ انتشار ایدهها و دانش مرتبط از طریق رسانههاست. افزون بر این، نظریه نوگرایی نیز تأثیر رسانهها بر الگوهای رفتاری و سبک زندگی را تأیید میکند. در فرایند نوسازی و شهرنشینی و با گسترش رسانههای جمعی، تغییرات قابلتوجهی در شیوههای رفتاری و سبک زندگی شهروندان رخداده که یکی از مهمترین این تغییرات، تحولات در میزان باروری و فرزندآوری است.
مهسا زحمتکش