- چتمهوس، رسانه رسمی سلطنتی بریتانیا این تحلیل را به سومین نشست پلنوم چین اختصاص دادهاست.
- چتمهوس این تحلیل را بر پایه یک گزاره مهم بنا کردهاست؛ اینکه برای درک اقتصاد چین، باید به شکاف بین آنچه سیاست گذاران چینی می گویند و آنچه انجام می دهند، توجه داشت.
- این رسانه بریتانیایی موارد مهم پرداخته شده در این نشست را دو دوسطح دسته بندی کردهاست؛ طرح یکپارچه پنج حوزه پکن و استراتژی جامع چهارجانبه.
- تحلیگر این گزارش در خصوص بحث های عمیق و اندیشه ای چینیها گفت: «اگر منصف باشیم، بسیاری از این شعارها واقعاً منعکس کننده تفکر عمیق در مورد سیاست هستند. وقتی مقامات پکن در مورد «فلسفه توسعه جدید»، «مدرنیزاسیون چین»، «توسعه با کیفیت بالا»، «نیروهای تولیدی با کیفیت جدید» یا «اقتصاد بازار سوسیالیستی با استانداردهای بالا» صحبت میکنند، اینها اشاره به اهداف واقعی دارد.»
- اما اظهار داشت که طرح این بحث ها باعث یک عدم شفافیت شده و این عدم شفافیت دو دلیل دارد؛ دلیل اول؛ یک مشکل اعتماد غیرقابل انکار در اقتصاد چین وجود دارد که به نظر نمیرسد سیاستگذاران مستقیماً با آن مواجه باشند. و دوم، انتظارات برای سومین پلنوم امسال که مستقیماً با سیاست های اقتصادی از سال 2013 سر و کار داشت، کاملاً خوش بینانه بود.
- و اشاره میکند که با وجود شعارهای مطرح شده، اقتصاد چین شاهد کاهش رشد تولید ناخالص داخلی به 4.7 درصد در سه ماهه دوم سال است. و این نشان دهنده شکاف عمیق میان آنچه سیاسامداران چینی میگویند و آنچه انجام میدهند، است.
- و در ادامه به جایگاه بخش خصوصی در اقتصاد چین اشاره کرده و تصریخ میکند که توجه به جایگاه بخش خصوصی یکی از نشانه های اصلاحطلبی در چین بوداست.
- با این حال، آنچه اتفاق افتاد، آن انتظارات را به چالش کشیده: نرخ رشد تولید خصوصی در سالهای پس از 2013 سقوط کرد ه و در سالهای اخیر تقریباً همگرایی کاملی بین نرخهای رشد شرکتهای خصوصی و شرکتهای دولتی وجود داشته است.
- در نتیجه این کاهش تدریجی «موجو» بخش خصوصی در چند سال گذشته به عنوان یکی از دلایل اصلی رکود فعلی اقتصاد چین بسیار قابل توجه است.
- چتم هوس بخش پایانی این نقدو بررسی را به چالشهای ژئوپولیتیک اختصاص دادهاست. و اشاره میکند که؛ مقامات به دلیل ترس از افزایش بدهی عمومی به سطوحی که ثبات مالی را تهدید می کند، تمایلی به ارائه حمایت مالی از خانوارها ندارند، تمرکز بیوقفه بر تولید و فناوریهای پیشرفته، بیشتر برای موقعیت استراتژیک چین مفید است تا احساس رفاه خانوادهها. هدف اصلی این حمایت افزایش توان تولیدی چین است.
- و بحث خود را اینطور به پایان میرساند؛که آنچه چینیها انجام میدهند، بسیار بیشتر از آنچه میگویند حائز اهمیت است. تحلیلگر چتمهوس به نوعی تلاش میکند تا نشان دهد که تا چه اندازه بحثهای نظری و بیانیههای حزب کمونیست چین از اعتبار ساقط شده و آنچه بیش از هرچیزی اهمیت دارد، عملکرد این حزب در فضای داخلی و خارجی است.
چتم هوس؛ برای درک اقتصاد چین، باید به شکاف بین آنچه سیاست گذاران چینی می گویند و آنچه انجام می دهند، توجه داشت. بیایید آن را “مشکل نوع 1” بنامیم. اما گاهی اوقات آنها اصلاً چیز زیادی نمی گویند، و این یکی ممکن است “مشکل نوع 2” نامیده شود.
سومین پلنوم هفته گذشته، یک نشست پنج ساله در سطح بالا که در مواردی سیگنالهای مهمی از استراتژی بزرگ اقتصادی پکن ارائه کرد و اهمیت زیادی به «طرح یکپارچه پنج حوزه» پکن یا «استراتژی جامع چهارجانبه» قائل شد اما بیانیه پلنوم درشعار طولانی و مفصل و در عمل کوتاه بود.
عدم وضوح
اگر منصف باشیم، بسیاری از این شعارها واقعاً منعکس کننده تفکر عمیق در مورد سیاست هستند. وقتی مقامات پکن در مورد «فلسفه توسعه جدید»، «مدرنیزاسیون چین»، «توسعه با کیفیت بالا»، «نیروهای تولیدی با کیفیت جدید» یا «اقتصاد بازار سوسیالیستی با استانداردهای بالا» صحبت میکنند، اینها اشاره به اهداف واقعی دارد.
فقط تکرار مداوم آنها به درک کسی از نحوه شکل گیری سیاست کمک نمی کند. حتی مجموعه کامل تصمیماتی که دیروز منتشر شد و ترجمه انگلیسی آنها بیش از 17000 کلمه است، نکات زیادی را ارائه نمی دهد. این عدم شفافیت به دو دلیل به ویژه اکنون مایه تاسف است. اول، به این دلیل که یک مشکل اعتماد غیرقابل انکار در اقتصاد چین وجود دارد که به نظر نمیرسد سیاستگذاران مستقیماً با آن مواجه باشند. و دوم، انتظارات برای سومین پلنوم امسال، اولین پلنوم که مستقیماً با سیاست های اقتصادی از سال 2013 سر و کار داشت، کاملاً خوش بینانه بود.
بانک خلق چین تسهیلاتی برای تامین مالی خرید مسکن فروخته نشده ارائه کرد. الزامات پیش پرداخت برای خرید خانه آرام شد. یک طبقه از نرخ وام مسکن رها شد. تعدادی از شهرها کاهش محدودیت های خرید را اعلام کردند. و شی خود بر لزوم جستجوی « اشتغال کامل و با کیفیت » به عنوان هدف اصلی سیاست اقتصادی تاکید کرده است.
حداقل تا کنون، به نظر می رسد هیچ یک از این تلاش ها کارساز نبوده است. قیمت ملک برای خانه های موجود در 70 شهر چین در ماه گذشته 7.9 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش یافت که یک کاهش بی سابقه بود. و اعتماد خانوار همچنان بسیار کم است: نرخ رشد سالانه خرده فروشی در ماه ژوئن تنها 2 درصد بود، حتی کمتر از ایالات متحده. در همین حال، شرکت ها سپرده های بانکی نقدینگی خود را به نفع سپرده های مدت دار با بازده بالاتر کاهش داده اند و تمایل آنها برای اختصاص سرمایه جدید به پروژه ها کم است.
اینها پسزمینه اخبار اخیر مبنی بر کاهش رشد تولید ناخالص داخلی به 4.7 درصد ناامیدکننده در سه ماهه دوم است. اما حتی اگر شفافیت بیشتری در مورد جهت گیری سیاست داشتیم، باز هم خطر یک مشکل نوع 1 وجود داشت.
بخش خصوصی عقب مانده
این نوع مشکل پس از آخرین پلنوم سوم که سیاست اقتصادی را در دل خود داشت، در اواخر سال 2013 به طور کامل نمایان شد. نقش در تخصیص منابع در سرتاسر اقتصاد چین.
این به نظر یک ارتقاء برای بخش خصوصی بود، که نقش آن در اقتصاد قبلاً صرفاً “اساسی” توصیف شده بود. در نتیجه، پلنوم واکنش خوش بینانه ای را در غرب به دنبال داشت: به نظر می رسید مسیر اصلاح طلبی چین مشخص شده است.
با این حال، آنچه اتفاق افتاد، آن انتظارات را به چالش کشید: نرخ رشد تولید خصوصی در سالهای پس از 2013 سقوط کرد و در سالهای اخیر تقریباً همگرایی کاملی بین نرخهای رشد شرکتهای خصوصی و شرکتهای دولتی وجود داشته است. و این به ندرت نشانه ای از تعهد به پویایی بخش خصوصی است.
این کاهش تدریجی «موجو» بخش خصوصی در چند سال گذشته مهم است که به عنوان یکی از دلایل اصلی رکود فعلی اقتصاد چین در نظر گرفته شود. از زمانی که رئیس جمهور شی در سال 2014 تعهد خود را به ” امنیت ملی همه جانبه ” اعلام کرد ، نقش دولت در اقتصاد تهدیدی است که ابداعات بخش خصوصی را تحت الشعاع قرار می دهد.
این کاهش تدریجی «موجو» بخش خصوصی در چند سال گذشته مهم است که به عنوان یکی از دلایل اصلی رکود فعلی اقتصاد چین در نظر گرفته شود. و اگرچه ماههای اخیر نشانههایی از سیاستهای فعالتر را نشان دادهاند، برخی دیگر به جهت دیگری اشاره میکنند. به عنوان مثال، ترازنامه کل بانک مرکزی از پایان سال گذشته منقبض شده است. نرخ رشد اعتبارات ارائه شده به اقتصاد در حال حاضر کمتر از هر زمان دیگری در حافظه اخیر است.
چالش های ژئوپلیتیک
آنچه که به همه اینها اضافه می شود یک رویکرد دفاعی استثنایی برای مدیریت اقتصاد است و بهترین راه برای توضیح این موضوع در چارچوب چالش های ژئوپلیتیکی است که پکن خود را با آن مواجه می بیند.
مقامات به دلیل ترس از افزایش بدهی عمومی به سطوحی که ثبات مالی را تهدید می کند، تمایلی به ارائه حمایت مالی از خانوارها ندارند، که شی آن را عنصر اصلی امنیت ملی می داند. و سیاست پولی از ترس اینکه در صورت کاهش نرخ بهره بیش از مقادیر نمادین، ممکن است سرمایه بیشتری از کشور خارج شود، همچنان سفت و سخت است.
تمرکز بیوقفه بر تولید و فناوریهای پیشرفته، بیشتر برای موقعیت استراتژیک چین مفید است تا احساس رفاه خانوادهها. هدف اصلی این حمایت افزایش توان تولیدی چین در تلاش برای تقویت خوداتکایی این کشور و مصون نگه داشتن آن از خطر تحریم ها یا سایر اشکال جنگ اقتصادی است. از آنجایی که چین در حال حاضر بیش از نیمی از رباتهای صنعتی جهان را نصب کرده است ، تمرکز بیوقفه بر تولید و فناوریهای پیشرفته، بیشتر برای موقعیت استراتژیک چین مفید است تا احساس رفاه خانوادهها.
در مجموع، پلنوم سوم به نظر فرصتی از دست رفته است تا به خانوارهای چینی در مورد موقعیت اقتصادی خود اطمینان خاطر بدهد. با این حال، برای یک رهبری وسواس امنیتی، ممکن است این موضوع نبوده باشد. در هر صورت، تداوم مشکلات نوع 1 و نوع 2 به این معنی است که ما فقط باید به تماشای آنها ادامه دهیم تا ببینیم چه میکنند نه اینکه چه میگویند.
https://www.chathamhouse.org/2024/07/chinas-third-plenum-watch-what-they-do-not-what-they-say
منبع: چتم هوس
ترجمه و تلخیص: دنیای تحلیل