این درحالی است که کمپین اصلاحطلبان از خبرهای شورای راهبری راضی نیست و فضای توئیتر و تریبونها را پر کردهاند از این نارضایتی. نارضایتی آنان بیشتر بازمیگردد به این سخن پزشکیان که «دوست دارم از تمامی دولتها در کابینه داشته باشم»، هرچند شادمانه خبر دادند که «قرار شده است از ابقای برخی وزیران دولت رئیسی چشمپوشی شود» و «براساس رایزنیها و بررسی پاسخ استعلام از نهادهای نظارتی، رئیسجمهور و معاونان ایشان به این جمعبندی رسیدهاند که فقط به آن استعلاماتی توجه کنند که مستند است»!
«دولت چهاردهم رفته رفته در حال شناختن مسئوالن خود در مناصب مختلف است و رفته رفته پس از جمع بندی نظرات باید منتظر اعلام کابینه چهاردهم از سوی رئیس جمهور و معرفی آن به مجلس باشیم.
اما نکته ای که در این میان بسیار قابل تامل، بحث و بررسی است نوع نگرش به چینش کابینه است. چنانکه شخص رئیس جمهور با توجه به خاستگاهی که از آن بالا آمده و پایگاه رایی که بخش عمده ای از آرا خود را از آنها دارد می بایست منطبق بر شعارها و اظهارنظرهایی که باعث شد تا این بخش به واسطه آن شعارها به او رای دادند پایبند باشد و نفراتی را برای کابینه خود انتخاب کند که به طور مشخص به نوع نگاه دکتر پزشکیان و شعارهایش بخورند و جامعه نیز به لحاظ نگرشی و عقبه عملکردی پذیرای آنها باشد.
این درست که رئیس جمهور نام دولت خود را دولت وفاق ملی گذاشته است. اما وفاق ملی بدین معنا نیست که هر کسی با هر گرایشی بخواهد داخل در دولت شود و آنطور که می خواهد امور را پیش برده و عمل کند. قدر مسلم عقبه مسعود پزشکیان و جریان برخاسته از آنها جریان اصلاحات است و مشخصا رئیس جمهور نیز نه اینکه بخواهد همه نفرات خود را از میان اصلاح طلبان برگزیند، اما آنچه مسلم است سیاست و روح حا کم بر دولت باید بر مبنای همان گرایش اصالح طلبانه باشد و نفراتی انتخاب شوند که با این دیدگاه مشکلی نداشته باشند.»
جملات فوق از تیتر صفحه نخست«آرمان ملی» روزنامه اصلاح طلب است که به خوبی گواه آن است که این جبهه دولت و تمام دستگاههای آن را سهم دانسته و از ظهور و بروز ر احزاب و شخصیتها ممانعت به عمل میاورد و مسلم است که چنین رویکردی بر خلاف موضع صریح و شعارهای دولت است.
ابقای برخی وزیران دولت رئیسی
این درحالی است که کمپین اصلاحطلبان از خبرهای شورای راهبری راضی نیست و فضای توئیتر و تریبونها را پر کردهاند از این نارضایتی. نارضایتی آنان بیشتر بازمیگردد به این سخن پزشکیان که «دوست دارم از تمامی دولتها در کابینه داشته باشم»، هرچند شادمانه خبر دادند که «قرار شده است از ابقای برخی وزیران دولت رئیسی چشمپوشی شود» و «براساس رایزنیها و بررسی پاسخ استعلام از نهادهای نظارتی، رئیسجمهور و معاونان ایشان به این جمعبندی رسیدهاند که فقط به آن استعلاماتی توجه کنند که مستند است»! تا اینجای کار نوعی جرزنی و بهانهجویی دیده میشود.
اگر قرار است مستندبودن استعلام نهادهای نظارتی را شورای راهبری و معاونان رئیسجمهور تشخیص دهند، این دیگر چه استعلامی است و چه نهاد نظارتی؟! دیگر اینکه وقتی ستون سخنان رئیسجمهور در کارزار تبلیغاتی، «عمل به قانون» بود، استعلام از نهادهای نظارتی، که عمل به قانون است، چرا باید برای دولت، مسئله شود و رئیسجمهور و معاونانش به این نتیجه برسند که مستقل از این استعلامها کار خودشان را پیش ببرند؟! بهویژه بخشی از سخنان رئیسجمهور که به شکل نارسا و قدری مبهم از «نمیگذارند عالمان را انتخاب کنم» سخن گفته بود، این ابهام را به وجود آورد که در پشتصحنه شورای راهبری تحرکاتی فراتر از یک شورای راهبری است. کدام عالم را چه کسی مانع شده است؟
بهتر است یا شخص رئیسجمهور یا شورای راهبری بگویند دقیقاً چه کسی یا کسانی را برای کدام وزارتخانه یا جایگاه درنظر داشتهاند و چه نهاد یا شخصی مانع شده است، چون خبرهای دیگر حاکی است چنین ادعاهایی واقعیت ندارد. انتصاب معاون اول دولت اصلاحات و وزیران و دوستان قدیمی آقای رئیسجمهور از همان دولت اصلاحات، نشان میدهد دست او بسته نبوده است. اگر قرار باشد مثل بقیه از «نمیگذارند» حرف بزنیم، چرا آمدیم و چه فرقی با احمدینژاد و روحانی داریم که «نمیگذارند» را باب کردند.
انتقادها به شورای راهبری دولت
اکنون آنچه در عمل دیده میشود، انتصاب شماری از دوستان و ثروتمندان همسو با دولت جدید، برای معاونتهای انتصابی است. برخی وزیران نیز که گویا دقیقاً همانهایی شدهاند که شورای راهبری میخواسته است. یقیناً دعوا بر سر آن وزارتخانههایی که شخص وزیر نسبت به راهبرد دولت اهمیت کمتری دارد، نیست. پس این همه غرولند شورای راهبری بر سر چیست؟ آیا یک نمایش زودهنگام برای داشتن «صندوقچه ذخایر استراتژیک بهانهجویی برای عدمالفتحهای احتمالی دولت» است؟! وقتی رئیس شورای راهبری میگوید: «اعضای محترم شورای راهبری نگرانی خود را نسبت به برخی شایعات (حضور برخی وزیران خارج از اولویتهای شورا) بیان کردند»، این یعنی شورای راهبری، خود را شورای انتصاب فرض کرده است!
وقتی یک عضو این شورا تهدید میکند که اگر وزیر صمت دولت رئیسی، وزیر نیروی دولت پزشکیان شد، «بهواسطه حمایت کامل مشاور عالی آقای رئیسجمهور است و مسئولیت وضعیت آینده برق را آقای مشاور پیشاپیش از طریق این حمایت پذیرفتهاند»، این خودش تهدید بخشی از دولت از طرف یک عضو شورای راهبری و فرصتی برای انداختن تمامی مشکلات کشور و دهها وزارتخانه دیگر که مصرف برق در آنها اصولی است، به گردن آن وزیر نگونبخت اضافهشده از دولت قبل است! شورای راهبری در سناریوی تبلیغی که شوی هالیوودی ظریف به آن ارتقا داد، قرار بود به «جوانان» و «کسانی که قبلاً وزیر نبودهاند» و «زنان و اقلیتها» و شایستگان و کارشناسان بها بدهد، اما آنچه از اخبار شنیده میشود گواهی است بر اینکه سفره بین دوستان قدیمی که نه جوانند و نه بدون سابقه وزارت، درحال تقسیمشدن است.
این از اول هم معلوم بود که چنین امکانی را آسان به افراد ولو شایسته که خارج از دایره قدرت و دوستان باشند، نمیدهند. آنچه باقی میماند این است که دقیقاً مشخص کنند از فهرست وزیرانی که فردا عرضه میشود، کدامیک انتخاب اول شورا بوده است، کدامیک انتخاب رئیسجمهور از چند انتخاب شورا و بالاخره دقیقاً کدام وزیر عالم و متخصص را نهادهای نظارتی نگذاشتند و اگر کس دیگری هم مانع شده باید مشخص شود، وگرنه بهتر است در همین آغاز کار، نسبت بساط «نگذاشتند» با صدق و خلوص و راستی مشخص شود.