مشروطه هرگز شکست نخورد، اساساً نهضتها هیچگاه شکست نمیخورند و همیشه اثرگذار هستند، انرژی که مشروطه در بین نیروهای اجتماعی آزاد کرد، تاثیرگذاری خود را دارد؛ بنابراین نباید اصل را بر مرگ نهضت ها گذاشت، بلکه اصل بر تداوم و زنده بودن آنها است.
دکتر موسی نجفی رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به مناسبت ۱۴ مرداد سالروز نهضت مشروطیت ایران بیان داشت؛ سالها پیش در صفحه اول روزنامهای قدیمی نوشته بود که هفته آینده عکس رهبر اصلی مشروطه را چاپ می کنیم، در حالی که برای دیدن وی کنجکاو شده بودم، هفته بعد دیدم تنها تصویر یک قاب عکس چاپ شد، و این درست ترین پاسخ بود، مردم و جامعه ایران مهمترین جهت دهنده انقلاب بودند که به رهبران هویت دادند.
در دوران مشروطه برای نخستین بار در تاریخ ایران رهبران با مردم هویت پیدا کردند، در صورتی که قبل از این برعکس بود، مردم با رهبرانشان با رؤسای ایل قاجار، قزلباشها و … شناخته میشدند.
دستاورد اصلی مشروطه این است که هر کسی بعد از این انقلاب روی کار آمد، مجبور بود عملکرد خود را برای مردم توجیه کند. میراث مشروطه همان انرژی آزاد شدهای است که شرایطی را فراهم کرد که در آن هم «شیخ فضل الله نوری» بتواند اظهار نظر کند، هم «آخوند خراسانی» بتواند دیدگاههای خود را بنویسد؛ بنابراین می توان گفت جامعه ای که حرکتی ندارد، آخوند خراسانی و شیخ فضل الله هم نخواهند داشت.
در زمان مشروطه نشاط در جامعه در سطح بالایی بوده است، ما میتوانیم با آگاهی و درسهایی که از این انقلاب گرفتیم بازهم بعد از ۱۱۶ سال تاریخ را دوباره مرور کنیم و بنویسیم. ملتی که از تاریخ خود عبرت نگیرد، مجبور به تکرار تاریخ می شود، اگر در خودتان احساس ناامیدی می کنید رضا خانی می آید که ثمره ناامیدی و ضعف یک ملت است ۰
در مشروطه تحولاتی عمیق در فرهنگ سیاسی ایرانیان اتفاق افتاده است، مشروطه به ما درک مدنی داد، این درک مدنی شعار سیاسی جناح ها نیست، بلکه به معنای «ضرورت قانونمندی» است، از این رو باید به درک مدنی جهت قانونی داد تا از مسیر خود خارج نشود. تاریخ همیشه پشت سر ما نیست، گاهی از ماجلوتر است؛ زیرا یک وجه تحولات زمانی و یک وجه نظری و اندیشه ای هم دارد؛ وقتی یک انقلاب انرژی بالای اجتماعی را آزاد می کند، مردم احساس نمی کنند که در فشار هستند، در حالی که اگر این انرژی جمع، برنامه ریزی و مدیریت شود، کشورها را می سازد در غیر این صورت انرژی به هدر می رود.
موجی که در مشروطه ایرانی آزاد شد، هنوز هم آزاد است، حتی از موج مشروطه، انقلاب اسلامی پدید آمد، اما یکی از آسیب های انقلابها نداشتن برنامه برای آینده است، اگر انقلاب برای آینده برنامه نداشته باشد، نیروهای آن هدر می رود و دیگران برای آن برنامه ریزی می کنند. نداشتن برنامه برای آینده، نیروها را دچار گریز از مرکز می کند، پروسه مشروطه که قرار بود برای ایران پربارتر باشد در اثر استحاله به پروژه رضاخانی تبدیل گشت۰
زمان مشروطه در اصفهان نارضایتی هایی وجود داشت و مردم انتقادات زیادی داشتند، اما مرحوم «حاج آقانورالله نجفی» در کتابی با عنوان «مقیم مسافر» به عنوان یک مقام مسئول و یک عالم دینی به انتقاداتی که از ایشان شده بود و در واقع به تاریخ پاسخ داد. در مقطع فعلی نیز باید پاسخ به تاریخ را از تمام مسئولان طلب کرد، البته پاسخگویی فقط دادن آمار وارقام نیست؛ مشروطیت ایران موجی از آزادیخواهی است، البته به صورتی که مشروطهخواهان آزادی را از نگاه عدالت نگاه کردند.
مشروطه هرگز شکست نخورد، اساساً نهضتها هیچگاه شکست نمیخورند و همیشه اثرگذار هستند، انرژی که مشروطه در بین نیروهای اجتماعی آزاد کرد، تاثیرگذاری خود را دارد؛ بنابراین نباید اصل را بر مرگ نهضت ها گذاشت، بلکه اصل بر تداوم و زنده بودن آنها است.