به رغم پیچیدگی منحصر به فرد سیاست های تحریمی غرب علیه ایران و حتی احتمال روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، اما اگر پزشکیان یک تیم قدرتمند دیپلماتیک داشته باشد می تواند مذاکرات را از سربگیرد و در چارچوب بده بستان که الزامات تحقق یک توافق است، به نتایج خوبی برای اقتصاد و امنیت ایران دست یابد.
روی کار آمدن یک شخصیت اصلاح طلب سه سال پس از حاکمیت نامزد اصولگراها در مسند ریاست جمهوری، فرصتی تازه به موافقان مذاکره با غرب داده است تا دوباره وارد عرصه گفتگو با اروپا و آمریکا شوند. در دوره ریاست جمهوری شهید رئیسی آنچه بیش از مذاکره با غرب اهمیت داشت، تقویت روابط ایران با همسایگانش و همچنین با روسیه و چین بود. اما راهبرد اصلاح طلب ها متفاوت است و با توجه به اینکه رئیس شورای راهبری دولت چهاردهم، شخص محمد جواد ظریف است این گمانه زنی قوت گرفته است که احتمال دارد همان رویکرد دوت روحانی در دولت پزشکیان تکرار شود.
با این حال فارغ از صحت و سقم این گمانه، باید ارزیابی کرد که آیا اساساً فرصتی برای دولت پزشکیان وجود دارد که بخواهد از طریق شروع مذاکرات، از غرب امتیاز بگیرد و موجب تعلیق و یا لغو تحریم ها شود؟
واقعیت امر آن است که امروز، تصور دستیابی به توافق هستهای و یا حتی احیای برجام که در روزهای اخیر باقری کنی، سرپرست وزارت خارجه بر آن تأکید دارد، به مراتب دشوارتر از سال ۲۰۱۵ است که برجام به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسید. در هشت سال گذشته اعتماد بین جمهوری اسلامی ایران و غرب به ویژه آمریکا به پایین تر حد خود رسید و در این فضا غرب تحریم های جدیدی اعمال کرد و در همین راستا جمهوری اسلامی نیز در حوزه هسته ای به دستاوردهای بزرگتری دست یافت.
لذا رفع همین دو نکته برای بازگشت به شرایط شروع مذاکرات، بسیار سخت و البته زمان براست. دور از انتظار خواهد بود که فکر کنیم تهران مایل باشد از دستاوردهای جدید هسته ای خود دست بکشد و در عین حال غرب هم تا اقدامی در این جهت نبیند، اندکی از تحریم هایش کم نمی کند. ضمن اینکه در ماه های اخیر بحث تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران نیز در اروپا مطرح شده است (کاری که کانادا آن را اجرایی کرد). بنابراین امروز بیش از هر زمان دیگری در تاریخ 45 ساله جمهوری اسلامی ایران، مواضع دو طرف از هم فاصله دارد.
نکته دیگر اینکه ایران در حال حاضر تحت شدیدترین و البته پیچیده ترین شکل تحریم هاست. بخشی از این تحریم ها یکجانبه از سوی آمریکا و یا کشورهای اروپایی اعمال شده و برخی در چارچوب قطعنامه های سازمان ملل. برداشته هر تحریمی، نیازمند شفاف سازی، گفتگو های طولانی مدت و ایجاد یک فضای اعتماد فیمابین است. در واقع برای درک بهتر شرایط تحریمی کشور می توان آن را به کلاف درهمی تشبیه کرد که اکنون سر آن مشخص نیست که حتی بتوان برای شروع، قدمی برداشت. در همین حال در اکتبر 2025، قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که توافق ۲۰۱۵ را تایید کرده، منقضی می شود و این به معنای از دست دادن یک اهرم فشار غرب علیه جمهوری اسلامی است. به بیان دیگر در اکتبر 2025 توانایی غرب برای نگه داشتن ایران تحت فشار با تهدید به بازگرداندن تحریمهای بینالمللی که در سال ۲۰۱۵ لغو شدند، از بین خواهد رفت. اما آیا غرب اجازه می دهد کار به آن مرحله برسد؟
در این راستا پزشکیان می تواند راه های جدیدی را به غرب ارائه دهد. اگرچه تصریح شد که برداشتن تحریم های در هم تنیده علیه ایران بسیار سخت است اما معطل ماندن و کاری نکردن، به مراتب بدتر از پذیرش آن شرایط است. پزشکیان باید راهبردی ارائه دهد تا غرب را متقاعد سازد وارد عرصه مذاکره شود پیش از آنکه غرب بخواهد اقدامی در جهت جلوگیری از دست دادن اهرم فشارش صورت دهد. بهترین زمان برای شروع کار، نشست های در حاشیه برگزاری اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر است. در آن بازه زمانی باید تیم دیپلماسی دولت پزشکیان در فعال ترین وجه خود وارد عمل شود. استفاده از ظرفیت روابط دوستانه با چین و روسیه، کمک بزرگی به ایران خواهد کرد.
در این این راستا پزشکیان باید این احتمال در نظر بگیرد که ممکن است در انتخابات اکتبر آمریکا، ترامچ به قدرت برسد، شخصی که در دوره اولش نخستین کاری که کرد خروج از برجام بود. با این حال ترامپ نشان داده اهل گفتگو است. او برای تحقق منافع ملی آمریکا حتی با رهبر کره شمالی هم دیدار کرد. لذا این سناریو که ترامپ رویکرد سختی خواهد داشت، ترمزی در مسیر فعالیت های ایران خواهد بود.
مسئله مهم دیگر اینکه توافق به معنای بده بستان است. اگر قرار است فشار تحریمی از روی ایران کم شود و برجام احیا گردد، تهران نیز باید برخی از خواسته های غرب را عملیاتی سازد.