راه دشوار تفاهم سیاسی در فرانسه

نتیجه انتخابات پارلمانی در فرانسه به نظر می‌رسد این کشور و اروپا را در شوک رضایتمندانه‌ای فرو برده است. راست‌های افراطی به رهبری مارین لوپن که در مرحله اول انتخابات رتبه نخست را کسب کرده بودند، در مرحله دوم به جایگاه سوم سقوط کردند و ائتلاف چپ گراها بیشترین کرسی ها را از آن خود کردند. حالا باید منتظر ماند و دید که تحولات فرانسه به چه سمتی پیش می‌رود.

نتیجه انتخابات پارلمانی در فرانسه به نظر می رسد هم این کشور و هم اروپا را در شوک رضایتمندانه ای فرو برده است. راست‌های افراطی به رهبری مارین لوپن که در مرحله اول انتخابات رتبه نخست را کسب کرده بودند، در مرحله دوم به جایگاه سوم سقوط کردند و ائتلاف چپ گراها بیشترین کرسی ها را از آن خود کردند. حالا باید منتظر ماند و دید که تحولات فرانسه با ترکیب جدید نیروهای سیاسی به چه سمتی پیش می رود. در همین باره گفت و گو کرده ایم با «بهرام قاسمی»، سفیر پیشین ایران در فرانسه.

 همواره یک ترس و نگرانی نسبت به قدرت گرفتن راست های افراطی در اروپا وجود داشته است. با توجه به موفقیت های اخیر راست ها در انتخابات پارلمان اروپا، میزان نفوذ و قدرت راست ها در اروپا چقدر است؟

من تصور می کنم از دیر باز در جوامع مختلف جریانات راست گرا و راستگرایان افراطی با جهان بینی خاص تحت  نام ها و عناوین و واژگان متفاوت حضور و ظهور داشته اند و این موضوع تنها مساله و معضل اروپای امروز نیست، لیکن به دلیل ماهیت و ارزش های اروپایی ، تجربه دیرپای دموکراسی و حضور احزاب و وجود نوعی از شفافیت در نگاه و نگرش و باید ها و نباید ها در مانیفست احزاب اروپایی به قاعده تفاوت ها و تفرق ها ناچار باید در تاباندن  نور کافی و شفاف سازی  دقیق به شهروندان و افکار عمومی به داوری نهاده شود.

در اروپا این نوع از جهان بینی با در صد های های متفاوت و کمیت و کیفیت های مختلف در همه کشور های اروپا وجود دارند . با فراز و نشیب های افزاینده و یا کاهنده . فقر ، نا برابری ، تبعیض، قوم گرایی و تورم و گاه تحقیر و سخت تر از آن احساس حقارت و مهم تر مساله ‌و روند صعودی مهاجرت  با کشتار و جنگ  در اوکراین و سوریه و عوارض ناشی از بر آمدن اتحادیه اروپا و……. همه در ایجاد و رشد نسبی آین  نوع از تفکر و در هر کجا به تناسب قدمت و سالیانی که بر تشکیلات انان گذشته است وجود دارد.

این راستگرایی مطرح امروز در اروپا  در ریشه ها و علل با آن چه در مناطق پیرامونی ما در جریان است از شباهت های بسیار برخوردارند . اما فرانسه و خانم مارین لوپن در اروپا از اصالت و قدمتی بیشتر برخوردار است و هر از گاهی و با هر انتخاباتی خبر ساز می شوند ، اما در دیگر کشورهای اروپای قدیم و جدید هم در دو دهه اخیر یا کمی بیشتر  شاهد بر آمدن احزاب راست پوپولیستی بسیاری بوده ایم از اطریش تا یونان و ایتالیا و اسپانیا که برخی از انان یا به قدرت رسیده اند یا در ائتلافی با احزاب دارای اکثریت در دولتی مشارکت و  سهمی برده اند و برخی نیز در پس به قدرت رسیدن  در مکانیزم پیچیده اروپا از مواضع تهاجمی و آرمان گرایانه خود به عقب باز گشته اند.

 بعد از موفقیت راست های افراطی در انتخابات پارلمان اروپا، مکرون رئیس جمهوری فرانسه تصمیم گرفت پارلمان این کشور را منحل کند. به نظر شما او چرا چنین اقدامی کرد و ایا به اهداف مد نظر خود رسید؟

ظاهرا با برتری یافتن راست افراطی در کنار راست های اروپایی در انتخابات پارلمان اروپا آقای مکرون با محاسباتی انحلال پارلمان و انتخابات زود رس را گریز ناپذیر می انگاشت ، البته گفته های نه چندان جدی و ناموثقی هم بیان شده است که او حتی پیش از انتخابات پارلمان اروپا در این مسیر و در جهت انحلال پارلمان  در اندیشه و تکاپو  بوده  است و از وضعیت خود در پارلمان  نگران بوده است و ادامه کار دولت خود  را دشوار می دانسته است . اما اکنون وضعیت کاملا پیچیده و به کلافی سر در گم بدل شده است . برتری و کسب ۱۸۰ کرسی توسط چپ گرایان “جبهه جدید مردمی” از یک سو و کسب ۱۶۰ کرسی توسط ائتلاف میانه در کنار حزب  آقای مکرون و برخورداری راست افراطی “اجتماع ملی “از ۱۴۰ کرسی، آقای مکرون را در شرایطی سخت و دشوار و تاریخی قرار داده است گویی دست ناخجسته تقدیر او را چندان خوش اقبال  نخواسته است ، اما باید  باز صبر کرد .

عدم پذیرش استعفای «گابریل آنال» نخست وزیر، از سوی مکرون خود بار معنایی بسیاری دارد . بطور سنتی گفتگوی احزاب در فرانسه چندان آسان نیست . در هر صورت رییس جمهور باید دولت جدیدی را معرفی کند ، روزها و هفته های آینده در سرنوشت آتی فرانسه دوران  مهمی به شمار  می اید .فعلا وضعیت فرانسه به حلقه ای افسون شده می ماند .اما راه گریزی ناگزیر پیدا خواهد شد .و تاریخ در این نقطه متوقف نخواهد ماند . بدست آوردن اکثریت کرسی ها توسط چپگرایانی که برای دور کردن مارین لوپن به میدان آمدند حالا باید در یک تفاهم با پرزیدنت مکرون به یک ائتلاف دست یابند و احزاب چپ فرانسه عمدتا با اقلیت ها و مهاجرین و … ارتباطی گسترده دارند و از حمایت انان در انتخابات نیز بهره مند بودند و بی شک با میزان کرسی های خود تفاهم با انان چندان ساده و آسان نخواهد بود .اگر چه انان نیز چون حزب یا گروه اجتماع ملی در درون خود  با شکاف های بسیار مواجه اند. هر چه هست نگاه اروپا و جهان با دقت  به فرایند در پیش روی پاریسی ها چشم دوخته است.

قاسمی
در یک هفته میان دور اول و دوم انتخابات فرانسه چه اتفاقی افتاد که راست های افراطی از رتبه نخست در مرحله اول به رتبه سوم سقوط کردند؟

چرایی بظاهر افول راست افراطی در مرحله دوم خیلی روشن است ،از وحشت بر آمدن آنها و بدست آوردن احتمالی اکثریت توسط خانم لوپن  بسیاری از مرددین به رای دادن به مراکز رای گیری هجوم آوردند تا مانع کسب آرای بیشتر اجتماع ملی گردند. حضور و مشارکت مردم در این انتخابات نسبت به انتخابات در  دوره های پیشین از رشد بالایی برخوردار بوده است . نگرانی و  ترس، مردم و بخصوص چپ گرایان را برای رای دادن تحریک کرد و اجتماع ملی را  تا سقوط به مرحله سوم  همراهی کرد و بخش مهمی از اروپا و دیگر کشور ها را از نگرانی و ترس راستگرایان رهانید . فرانسه و تاریخ پر از ماجرای آن به عنوان تنها قدرت برتر سیاسی اتحادیه اروپا  از دیر باز همواره در مقاطعی الگو و الهام بخش دیگر کشورهای اروپایی و حتی روسیه قدیم و دیگر نقاط جهان پیش از انقلاب بوده است.

با توجه به ترکیب جدید نیروهای سیاسی در فرانسه فکر می کنید چه روندی پیش روی سیاست در این کشور است؟ آیا مکرون مجبور می شود یک نخست وزیر چپ گرا معرفی کند؟

به هر حال باید یک تفاهم و ائتلافی صورت پذیرد.  بعید است مکرون قصد ی برای کنار رفتن از قدرت داشته باشد. تا سال ۲۰۲۷ سمت ریاست جمهوری فرانسه را خواهد داشت . باید منتظر مذاکرات دشوار و سخت او با احزاب بود. عدم پذیرش استعفای نخست وزیر می تواند نشانه ای باشد و یا گویای هیچ نشانه ای نیز نباشد اما او سعی وافری خواهد داشت تا پست نخست وزیری را حتی الامکان در اختیار داشته باشد و حساب و وام خود  به  چپ گرایان را با دادن چند وزارت خانه راضی نماید ، این بهترین وضعیت برای او خواهد بود .  فعلا اکثریت فرانسوی ها و دیگر کشور های اروپایی با پس زدن خانم لوپن خرسندند، اگرچه روسیه ناخرسند و قلب کیف با ضربان آرام تری روز های فعلی را سپری خواهد نمود  اگر چه روزگار امروز روسیه با برآمدن خانم لوپن روزگار امید بخش تر و زیباتری می توانست باشد، احتمال رسیدن به تفاهم در این وانفسای مرد افکن  می تواند هم سخت و هم زمان بر باشد و شرایطی بحرانی  و تیره را برای مدتی بر فراز آسمان نیلگون فرانسه و فضای اروپا چیره گرداند .

همزمان با انتخابات پارلمانی در فرانسه، انتخابات ریاست جمهوری در ایران را هم شاهد بودیم. به نظر شما نتیجه این دو انتخابات تاثیر محسوسی در روابط میان دو کشور خواهد داشت؟

این بحران و سرگشتگی ناشی از انتخابات پارلمانی فرانسه  را یک مساله داخلی دولت و ملت فرانسه می دانم و تصورم از سیاست ایران آن است که با هر دولتی که توسط مردم آن کشور برگزیده شود می تواند همکاری کند ، البته  این تحولات در فرانسه چیزی نیست  که تاثیر زودهنگامی داشته باشد و مستقیما در کوتاه مدت ما مربوط شود و موضوعی نیست که سیاست فرانسه را نسبت به ایران به این دلیل تغیر دهد. البته ما سالیانی است که تنها به ظاهر  از روابط بر خورداریم ، مانند بسیاری دیگر از کشور های اروپایی ، نه همکاری های افتصادی -تجاری و فنی و فرهنگی گذشته را داریم و نه حتی آمد و شدی حتی در سطوح بسیار پایین. باید روزی این شرایط تغیر کند و من امیدوارم با پایان یافتن این بحران در فرانسه و با توجه به انتخابات ایران و آغاز بکار ریاست جمهوری جدید ایران، دولت فرانسه در محیطی واقع بینانه فرایندی  خردمندانه را برا ی بهبود شرایط آغاز نماید. دولت جدید ایران نیز سخن های پر شمار و مهمی در مورد ارتباط با دیگر کشور ها را بیان و عیان کرده است. بی تردید امروز ایران در انتظار حرکت و تحولی از سوی اروپا و بخصوص فرانسه  خواهد ماند . پیشینیان گفته اند تا خرد وجود دارد به  ستیز و جدل  نیازی نیست .

دیدگاهتان را بنویسید