به تازگی حزب کارگر انگلیس توانست در انتخابات پارلمانی این کشور پیروزی قابل توجهی را علیه حزب محافظهکار به دست آورد و به سلطه بیش از یک دهه ای این حزب در پارلمان انگلیس و قبضه قدرت در دولت این کشور خاتمه دهد. در این راستا، دیدگاه های مختلفی در مورد نوعِ رویکرد دولت جدید انگلیس در رابطه با کشورمان مطرح می شود.
انگلستان به تازگی شاهد برگزاری انتخابات پارلمانی در این کشور بوده است. انتخاباتی که در قالب آن، حزب کارگر این کشور توانست پس از گذشت بیش از یک دهه، حزب محافظه کار را شکست دهد و مسوول تشکیل دولت در انگلیس شود. در شرایط کنونی، “کییر استارمر” رهبر حزب کارگر به سِمت نخست وزیری انگلیس رسیده و البته که کابینه وی نیز از حزب کارگر خواهد بود.
حزب کارگر در شرایطی توانسته حزب محافظه کار را شکست دهد که بسیاری بر این باورند اوج گیری نارضایتیها در انگلستان از عملکرد این حزب و دولتِ برآمده از آن در مواجهه با موضوعاتی نظیر برگزیت، مدیریت بحران کرونا، اوج گیری چالش های اقتصادی در انگلیس، تشدید اختلافات داخلی در حزب محافظه کار و غیره، از جمله مهمترین دلایلی بوده اند که موجب شکست آن در برابر حزب کارگر شده اند.
با این حال، باید توجه داشته باشیم که به زعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران، سیاست خارجی دولت انگلیس در عین تجربه ثبات و تداوم برخی روندهای ثابت، در بعضی موضوعات نظیر مسائل مرتبط با ایران می تواند برخی تغییرات را نیز تجربه کند. در این راستا، اینطور به نظر می رسد که دولتِ کییر استارمر مواضع تندتری را در قیاس با دولت محافظه کار پیشین در انگلیس در رابطه با کشورمان اتخاذ کند.
موضوعی که به طور خاص می تواند در 3 حوزه نمودهای عینی خود را به نمایش بگذارد. حزب کارگر انگلیس در سال های گذشته بارها و بارها نسبت به برنامه اتمی ایران ابراز نگرانی کرده و تاکید داشته که این برنامه باید تعطیل شود. از این رو، برخی ناظران و تحلیلگران معتقدند که به احتمال فراوان سطح فشارهای دولت جدید انگلیس به کشورمان در رابطه با پرونده هسته ای ایران افزایش خواهد یافت و در این زمینه دولت جدید این کشور همراهی های بیشتری را برای اعمال تحریم های اقتصادی علیه ایران با دیگر قدرت های غربی انجام خواهد داد. در عین حال، نباید فراموش کنیم که حزب کارگر در سال های گذشته پیوندهای مستحکم تری را نیز با رژیم اشغالگر قدس و لابیهای متحد آن برقرار کرده و در این رابطه افشاگری های زیادی نیز انجام شده است. معادله ای که آن هم در تهاجمیتر شدنِ سیاست های انگلیس علیه ایران به ویژه در حوزه برنامه اتمی کشورمان بی تاثیر نخواهد بود.
دوم اینکه در مساله نفوذ منطقه ای کشورمان نیز حزب کارگر به واسطه پیوندهای نزدیک و تنگاتنگ خود با صهیونیست ها، به احتمال فراوان بیش از گذشته با صهیونیست ها و دستورکارهای منطقه ای آنها همکاری خواهد داشت و البته که رویه های تهاجمی تری را علیه محور مقاومت نیز در پیش می گیرد. توجه داشته باشیم که انگلیس اکنون چهارمین صادرکننده عمده تسلیحات و مهمات به اراضی اشغالی در بحبوحه جنگ غزه است و انتظار می رود این موضوع در دولت جدید این کشور به شدت تقویت شود.
و در نهایت سوم اینکه انتظار می رود که دولت جدید انگلیس دعاوی بی پایه حقوق بشری خود علیه کشورمان را نیز تا حد زیادی تقویت کرده و افزایش دهد. این حزب در سال های اخیر نیز ادعاهای زیادی را در این رابطه علیه کشورمان مطرح کرده است. حتی برخی تحلیلگران بر این باورند که هیچ بعید نیست در دوره حضور حزب کارگر در قدرت شاهد آن باشیم که دولتِ برآمده از این حزب در انگلستان بر شدت تلاش های خود جهت گنجاندن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان های تروریستی انگلستان نیز بیفزاید و این مساله را به یک دستورکار فوری برای خود تبدیل کند.
به طور کلی، اغلب ارزیابی ها به این مساله اشاره دارند که دولت جدید انگلیس از حزب کارگر، بر شدت خصومتهای انگلستان علیه ایران خواهد افزود. موضوعی که نیازمند برنامه ریزی و آمادگی های لازم در کشورمان برای مقابله با جوسازی ها و اقدامات منفی و غیرسازنده این دولت است.