استاد فرهنگ و ارتباطات پایههای مشارکت سیاسی را تا لحظه انتخابات لحظهای و به مثابه یک نماگر خواند و تصریح کرد: اگر زمینههای مشارکت اقتصادی، اجتماعی، رسانهای و فرهنگی مردم بیشتر شود مشارکت افزایش پیدا خواهد کرد.
اشاره: اختلاف نظرسنجی در انتخابات مختلف، از جمله دوره چهاردهم انتخابات ریاست جمهوری میتواند به دلایل مختلفی رخ دهد، نظرسنجیها تلاش میکنند نگرشها و تمایلات افراد در یک جامعه را اندازهگیری کنند، اما به دلیل محدودیتهای مختلف، همیشه دقیق نیستند، در ایران و سایر کشورها، عواملی متعددی میتوانند بر دقت نظرسنجیها تأثیر بگذارند، از جمله این عوامل نمونهگیری است، اگر نمونهگیری به درستی انجام نشود و نمونهای که از جامعه گرفته شده بازتاب دهنده کل جامعه نباشد، نتایج نظرسنجی میتواند دچار انحراف شود.
برخی افراد ممکن است به دلایل مختلف، از جمله ترس از بیان عقاید واقعی خود، به صورت غیرصادقانه به سؤالات نظرسنجی پاسخ دهند و رأیدهندگان ممکن است در آخرین لحظهها تصمیم خود را تغییر دهند و این تغییرات در نظرسنجیهای قبل از انتخابات منعکس نشوند، در برخی موارد، فضای سیاسی و رسانهای محدود میتواند بر روی دسترسی مردم به اطلاعات و در نتیجه بر روی نتایج نظرسنجیها تأثیر بگذارد و تفاوت در روشها و تعداد نظرسنجیهای انجام شده میتواند منجر به نتایج متفاوت شود؛ در دوره چهاردهم انتخابات ریاست جمهوری ایران که اختلافات نظرسنجی نیز دیده شد و برخی از نظرسنجیها نتوانستند به درستی رفتار رأیدهندگان را پیشبینی کنند، این اختلاف نظرسنجیها و آمار نیاز به آسیب شناسی را می طلبد تا این اختلاف نظرسنجی ها به حداقل برسد.
در این راستا خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی گفتوگویی را عبدالکریم خیامی استاد فرهنگ و ارتباطات انجام داده که در ادامه خواهد آمد:
رسا ـ در تمام دنیا نظرسنجیها با اختلاف کم محقق میشود چرا در ایران این اتفاق نمیافتد؟
ابتدا باید نکتهای در مورد مقوله پیمایش و نظرسنجی عرض کنم، در رویدادهای مختلف به ویژه در انتخاباتها و یا در سایر مناسبتهای سالیانه هر چند سال یکبار پیمایشهای بسیار خوب و دقیقی در کشور انجام میشود، در انتخابات مجلس شورای اسلامی که در اسفند ماه برگزار شد یا انتخابات ریاست جمهوریها و مجلسها در همه سالهای گذشته پیشبینیهای خیلی دقیقی درباره میزان مشارکت و سبد رای هر یک از نامزدها به انجام رسید و پیشبینیهایی ارائه شده در بسیاری از مواقع درست بوده است.
افزایش دقت نظرسنجی ها در دهه ها اخیر
دهههای گذشته و در دهه ۳۰ و ۴۰ خارجیها آمدند و برای ما نظرسنجی کردند در یک مقطع زمانی آلمانیها برای سازمان رادیو تلویزیون نظرسنجی انجام دادند و در مقطع دیگر فرانسویها نظرسنجی انجام دادند و در دهه ۴۰ و ۵۰ آرام آرام کسانی مانند مرحوم اسدی و دیگر بزرگواران و اساتید مانند آقای دکتر ساروخانی و پژوهشگران ایرانی وارد عرصه انجام پیمایش شدند و حاضر شدند این کار را متناسب با جامعه ایرانی انجام دهند.
آنچه که در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم پیش آمد باعث نشد این ظرفیتهای بزرگی که در کشور داریم و فراوان پیشبینیهای دقیق و درستی که داشته اند را یک دفعه مواجه با یک مشکل عمیق و پایدار بدانیم؛ نه این یک مشکل موردی بوده و دلایلی داشته است؛ دفاع از موسسات و مراکز نظرسنجی که دهها سال خوب درخشیدند لازم است در عین حال اشکالاتی به برخی از موسساتی که معتبر نیستند وارد است که بیشتر به انگیزههای دیگری فعالیت شان را مدتی شروع کردند.
مراکز معتبر و موسسات معتبر نظرسنجی درباره نظرسنجیهای دوره اول چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری اختلافاتی داشتند و باعث شد نهایتاً پیشبینی میزان مشارکت با آنچه رخ داد فاصله بگیرد، سرعت بسیار بالای تغییرات در سازمان رای وجود داشت و ما با انتخابات معمولی مواجه نبودیم؛ از لحظه شهادت آیت الله رئیسی رضوان الله تعالی علیه با فاصله چند ساعت بر اساس قانون اساسی بحث انتخابات زود هنگام مطرح شد و با فاصله بسیار اندکی ثبت نام نامزدها شروع شد و بلافاصله بحث بررسی صلاحیتها و بعد بلافاصله تبلیغات آغاز شد و تبلیغات انتخابات شروع شد و یک فاصله چند ماهه را به فاصله چند روزه تبدیل کرد، این کارها باعث شد که سازمان رای، سبد آرا یا آرایش آراء مردم را به سرعت تغییر دهد و مردم مستمراً در معرض اتفاقات، مواضع و تبلیغات جدید قرار گیرند و باید زود تصمیم گیرند و طبیعی است که به دلیل سرعت بسیار عجیب، تغییرات و تبلیغات و رویدادها و موضع گیریهای گوناگون و سرعت بالای موضعگیری شخصیتها، رهبران و ذینفوذان مدام رای مردم تغییر کند؛ نظرسنجیهای این چند روز نشان داد که گاهی اجرای یک پیمایش در یک روز با اجرای پیمایش با حذف همان روز دو نتیجه متفاوت دارد و به دلیل سرعت بالای تعقییر نظرات جامعه نظرسنجی ها متفاوت است.
به نظر میرسد تغییراتی در سبد رای رخ خواهد داد
در ساعات پایانی تبلیغات انتظار بسیار بالایی نسبت به اصولگرایان در جامعه مخاطب شکل گرفت که اجماعی بنا شود البته کنار رفتن آقایان قاضی زاده هاشمی و زاکانی شوک خیلی جدی نبود، چون سبد رای این دو بزرگوار زیاد نبود ولی انتظاری در بخشی از جامعه ایجاد شده بود که آقایان قالیباف و جلیلی بناست ائتلاف کنند و یکی از آنها انصراف دهند و مشخص نکرده بودند این انتظار تا صبح جمعه ۸ تیر ماه برقرار بود و وقتی دیگر این انتظار محقق نشد، به نظر میرسد تغییراتی در سبد رای رخ خواهد داد.
عموم نظرسنجی از عصر روز پنجشنبه ۷ تیر تا ۸ صبح جمعه ۸ تیر نشان داد این اتفاق باعث شده بخشی از کسانی که میخواستند رای به یکی از این دو نامزد ریاست جمهوری دهند یا رای شان را تغییر دادند یا اساساً شرکت نکردند و این مطلب تقریبا قابل اثبات است، چون اگر چه میزان مشارکت درست پیش بینی نشده بود ولی میزان رای آقایان پزشکیان، جلیلی و قالیباف به صورت قابل قبولی تعیین شد و در مورد عدد مطلق رأی پیش بینی های درستی صورت گرفت؛ این شوک، مطالبه و انتظار یک دفعه پاسخ نمیدهد و بخشی از کسانی که آماده بودند به یکی از طرفین رای دهند به نظر میرسد یا رای سفید دادند یا رایشان را تعقییر دادند و برخی ناراحتیها از عدم اجماع و دلسردی از رای آوری نامزد مورد نظر باعث تعقییر سبد آراء شد.
درباره فاصله اعداد نظرسنجی مشارکت به آنچه رخ داد باید توجه شود، سه دسته افراد نسبتاً بزرگی نسبت به انتخاباتهای گذشته ریاست جمهوری داشتیم؛ یک دسته کسانی بودند که برای رای دادن یا ندادن مردد بودند و احتمال شرکت نکردن و شرکت کردن آنها محل تردید بود، دسته دوم کسانی که گفته بودند شرکت میکنیم ولی مردد میان نامزدها بودند و دسته سوم که متاسفانه عددش بالاست پاسخگو نبودند، بعد از حوادث، آسیبها و فتنههای ۱۴۰۱ یک دستهای از افراد هستند که پاسخ نمیدهند؛ یعنی عدم پاسخگویی را دارند و پژوهشگران پیمایشها در مواجه با این افراد با عدم پاسخ مواجه میشوند.
می توان تا حد قابل قبولی نتیجه انتخابات را پیش بینی کرد
این افراد دسته بزرگی هستند که اگر در یکی از این دو دسته قرار بگیرند فرمولهایی وجود دارد که بتوانیم تا حد قابل قبولی نتیجه انتخابات را پیش بینی کنیم، ولی عدم پاسخگویی وقتی عددش از یه جایی بالاتر شد، تحلیل و پیشبینی قدری دشوارتر میشود، خصوصاً درباره مقوله مشارکت، شاکله ترتیب رای نامزدهای محترم و حتی حدود عدد و رقم در نظرسنجی درست درآمده بود و قابل قبول بود.
رسا ـ عدم شناخت درست افکار عومی سبب عدم برنامه ریزی درست در جامعه میشود؟ ما چگونه میتوانیم این معضل جبران کنیم؟
درباره افکارسنجی واقعیت این است که به درستی و به اندازه کافی از روشهای کیفی در کنار روش پیمایش استفاده نکرده ایم و هنوز بلوک بندی پیشین جامعه هدف دستهبندی شده است و متغیرهای جمعیت شناختی برای دسته بندی مخاطبان و برای نمونه گیری ناکافی به نظر میرسد، ما برای طراحی پرسشنامههای دقیقتر و حتی بهبود شیوههای اجرای نمایشها نیاز به نزدیکتر شدن به ذهنیت جامعه داریم و رسیدن به ذهنیت جامعه با صرف روشهای کمی مقدور نیست، ما بایستی گروه متمرکز، روشهای پدیدارشناسی، مصاحبههای عمیق، مشاهدههای میدانی، مشاهدههای مشارکتی و امثالهم را که فراوانند به استخدام در بیاریم و اعمال کنیم.
آسیب شناسی فوری درباره افکار سنجیها نیاز است
برخی از صاحب نظران اکنون صحبت از بخشی از جامعه میکنند و نامهای مختلفی مثل جامعه خاموش، جامعه دوم یا جامعه پنهان و امثالهم به کار میببرند این حرف البته تازه نیست، اما به نظر میرسد که با تغییرات نسلی ذهنیت بخشی از جامعه را نتوانستیم با روشهای کمی کشف و پیدا کنیم؛ لذا به صورت ساده باید عرض کنیم که آسیب شناسی فوری درباره افکار سنجیها نیاز است و مقوله افکارسنجی را نباید مساوی مقوله نظرسنجی پیمایشی در نظر گرفت این یک خطای راهبردی است؛ یعنی فهم افکار عمومی را اگر کسی مساوی نظرسنجی پیمایشی گرفت یک اختلال و اشتباه راهبردی است.
ما نیاز داریم که روشهای کیفی پژوهش را در کنار روشهای پیمایشی به کار گیریم و از دادههای فضای مجازی استفادههای درست و علمی شود و استفاده از ظرفیت دادههایی که در فضای مجازی وجود دارد باید به درستی صورت گیرد و استفاده صحیح از نظرسنجیها میتواند افکار عمومی را هدایت کند.
رسا ـ چه راهکارهایی میتوان برای بالا بردن مشارکت استفاده کرد؟
گام اول این است که نه اندازه گیری که فهم افکار عمومی گام نخست برای هر نوع برنامهریزی اجتماعی فراگیر است؛ مشارکت سیاسی معلول و علت دیگر انواع مشارکتها است و این دو تاثیر و تاثر متقابل دارند، مشارکت سیاسی نمیتواند به صورت کاریکاتوری چیزی جدای از مشارکت اجتماعی، مشارکت اقتصادی و مشارکت فرهنگی هنری و رسانهای باشد؛ یعنی اگر در عرصه هنر میزان مشارکت عام مردم خصوصاً هنرمندانی که فقط هنرمندان خاص مد نظر نیست و مشارکت رسانهای در تولید محصولات، محتواهای رسانهای و توزیع آن مشارکت اجتماعی از سطح محلات گرفته تا رویدادها و آیینها، مشارکت اقتصادی بیشتر نشود، مشارکت در انتخابات بیشتر نخواهد شد.
رهبر معظم انقلاب فرمودند جهش تولید با مشارکت مردم است و در ماه چهارم سال هنوز به صورت دقیق معلوم نیست مردم به چه شیوهای باید مشارکت کنند و آیا مشارکت اقتصادی مخصوص سرمایهگذاران یا صاحبان بنگاهها و شرکت تولیدی است و مردم تماشاگرانند و مشارکت اقتصادی مردم فوق العاده ضعیف است و هنوز سیاستهای اصل ۴۴ عمدتا پیاده نشده و عموم مردم به هر دلیلی مزه مشارکت اقتصادی را در عرصه اقتصاد نچشیده اند؛ زمانیکه مشارکت اقتصادی، هنری، فرهنگی، رسانهای و دیگر مشارکتها پایین بیاید میزان مشارکت سیاسی نیز پایین خواهد آمد؛ رسانهها باید بتوانند اقشار مختلف مردم را بازنمایی کنند و اگر طیفهای گوناگون جامعه و اقشار بازنمایی نشوند این مشارکت پایین خواهد آمد.
مشارکت سیاسی تا لحظه انتخابات لحظهای است
پایههای مشارکت سیاسی تا لحظه انتخابات لحظهای است و به مثابه یک نماگر کار میکند و به اصطلاح فقط یه نماگر متعلق به لحظه خاص نیست؛ لذا اگر زمینههای مشارکت اقتصادی و اجتماعی و رسانهای و فرهنگی مردم بیش از این فراهم کنیم خواهیم دید مشارکت افزایش پیدا خواهد کرد.
ما بخشی از جامعه را درست نشناختیم و آن نسل سن پایین است؛ درست است که رای گیری از سن ۱۸ سال شروع میشود ولی شخصیت مشارکت طلب یا انضباط طلب از سالهای قبل از این سن آغاز میشود و نوجوانها و جوانها نیاز به شناخت بیشتر دارند و ما نمیتوانیم با اینها ارتباط بگیریم؛ ما میتوانیم ارتباط بگیریم ولی شناخت مان ناقص است و ارتباط ما در خیلی از موارد صوری و ناپایدار است.
میزان مشارکت مطلوب نیست و ما در مواجهه صوری و تشریفاتی به صرف اینکه جمعیت مهم است بایستی عبور کنیم و بتوانیم ارتباطات موثر دو سویه و همدلانه تری با افرادی که مشارکت نکردند ایجاد کنیم که لازمه اش این فهم است که مطالعات ما برای فهم کمی و کیفی این جامعه ناقص است.