مردم ایران قوت و قدرت و اقتدار خود را در صحنههای بسیاری نشان دادهاند. اصل انقلاب اسلامی و براندازی نظام پهلوی از یک ملت ضعیف برنمیآید.
این روزها کشور در حالی درگیر برگزاری دور دوم انتخابات ریاست جمهوری است که در دور اول، شاهد مشارکت نسبتا کمتری نسبت به دوره های قبلی بودیم. موضوعی که بلافاصله مورد توجه رسانه های بیگانه قرار گرفت و از این منظر خواستند جمهوری اسلامی ایران را فاقد مشرعیت مردمی نشان دهند. به نظر می رسد محور رسانه ای عبری- غربی در تلاش هستند با کم جلوه دادند مشارکت مردم در انتخابات، دوگانه مردم-حکومت را نشان دهند. این رویکرد دارای خطای محاسباتی است و در نوع خود نشان از رفتار دوگانه آنها با مردم سالاری دینی و یا دموکراسی است. به طوری که با این رفتار محور رسانه ای عبری- غربی باید کشورهای مختلف پادشاهی که در طول عمر خود حتی یک بار در آنها انتخابات برگزار نشده را فاقد مشروعیت دانست و غرب مدعی دموکراسی با آنها قطع همکاری کند،اما امروز رابطه آمریکا با عربستان در بالاترین سطح ممکن قرار دارد.
نکته دوم نیز در ارزیابی رفتار دوگانه غرب با دموکراسی در ایران توجه به این موضوع است میزان مشارکت هیچ گونه ارتباطی ب به فاصله گرفتن مردم از حکومت را ندارد و اصولا طرح آن به معنای عدم شناخت از مقوله انتخابات می باشد. از این رو انتخابات هم به نوعی تایید مسیر در پیش گرفته شده از گذشته است و هم به نوعی اعتراض و نارضایتی از مسیر قبلی است. اگر رفتار و عملکرد مسئولان قبلی نتواند رضایت عمومی را کسب کند، قطعا با رای منفی مردم روبرو خواهد شد. اتفاقی که در سال 84، سال 92، سال 1400 و … اتفاق افتاد.
از طرفی با اینکه در دورههای اخیر حضور کمرنگتری نسبت به گذشته پای صندوقهای رأی داریم اما رفتارهای جمعی مردم نشان از قوت و انسجام درونی دارد. گویا این استعداد صندوق است که تحلیل رفته، نه مردم. در طی سال مراسمات منظم، مکرر، گسترده و فراگیر، حضور و حیات مردم را ثابت میکنند. راهپیماییهای سالگرد پیروزی انقلاب، راهپیمایی روز قدس، مراسم بزرگداشت محرم و صفر، پیادهروی اربعین و شادپیمایی عید غدیر و جشنهای نیمه شعبان و گردهمایی زیارتی میلیونها نفری ایام خاص در مشهد، قم، شیراز و ری و فرهنگ مستمر و معتبر دهها میلیون نفری زیارت در طی سال به عنوان سنتی رایج و دائم، همچنین همایشهای مردمی بزرگی مانند تشییع پیکر شهید حاجقاسم سلیمانی یا در همین خرداد پرحادثه تشییع پیکر شهدای خدمت از جمله شهید عزیز ابراهیم رئیسی و جنب و جوش مردم در آیینها و مراسمات پرشمار ملی و مذهبی دیگر همگی نشان از پویایی و پایایی مردم ایران دارد و دلیل روشنی بر زندگی و زایندگی و شادی و نشاط و باور و امید آنان است.
بخش دیگری از حضور مردم را میتوان در فضای مجازی نیز رصد کرد. حضور پررنگ مردم در فضای مجازی و تلاش برای نقشآفرینی در آن، فصل مهمی از شکلدهی به جامعه انسانی و ایرانی امروز است که البته کمتر به آن پرداخته شده است. میلیونها نفر روزانه ساعات قابل توجهی از فرصتهای خود را صرف این جهان جدید میکنند و خود را متناسب با امکانات این فضا معرفی میکنند و نقشهای اجتماعی مطلوب خود را بر عهده میگیرند.
مردم ایران قوت و قدرت و اقتدار خود را در صحنههای بسیاری نشان دادهاند. اصل انقلاب اسلامی و براندازی نظام پهلوی از یک ملت ضعیف برنمیآید. اداره کشور با وجود فتنههای بسیار و درگیر شدن با یک جنگ تمامعیار به مدت 8 سال و سپس ورود به مرحله جنگ نرم چندوجهی از سوی دشمن تنها از مردمی قهرمان و توانمند برمیآید. نباید فراموش کرد تمام رفتارهای ملت ایران زیر سایه فشارهای سنگین دشمنیهای برخی کشورهای متخاصم شکل میگیرد. بخش زیادی از توان مردم صرف خنثیسازی این ناسازگاریها و ستیزهگریهای غیرانسانی کشورهای غربی و وابسته به غرب میشود. ملتی که دهها سال در برابر تمام توطئهها و نقشهها میایستد و قدرت منعطف و راهگشای او تمام بنبستها را کنار میزند و افقگشایی میکند و سبز میشود یک استثنا در تاریخ است. با همه این احوال چرا صندوقها با استقبال این ملت بزرگ مواجه نمیشود؟! این سؤالی است که باید پاسخ روشنی برای آن داشته باشیم.
روزنامه وطن امروز در گزارشی تحت عنوان “ماجرای مشارکت” نوشته است: “به نظر میرسد در چند دهه اخیر ما دچار نوعی خطای راهبردی در توسعه فرهنگ انتخابات از سوی نامزدهای انتخاباتی شدهایم؛ خطایی که به تدریج به بدنه رأی سرایت و نهاد انتخابات را از مسیر خود دور کرد. نتیجه این انحراف، تبدیل شدن انتخابات به امری کوتاهقد، کوتاهمدت، قشری و تکراری و کمثمر شد. گویا به تدریج به فقری کیفی و مفهومی از انتخابات دچار شدیم. آزمون انتخابات برای ما تبدیل به رویدادی دفعی و روزمره و بیمعنی شد.”.
در ادامه این روزنامه آورده است: “چنین به نظر میرسد که برخی جریانات رقابت برای مردم را تبدیل به رقابت با مردم کردند و انتخابات را نه برای تقویت نظام که برای رویارویی با نظام و ایجاد دوقطبی با آن به کار بستند. رقابتهای انتخاباتی بویژه پس از ۷۶ بیش از آنکه پیرامون حل مساله شکل بگیرد، تبدیل به رقابتی غریزی با محوریت افراد و تیمها شد که شکل رقابتهای داربی پایتخت را تداعی میکرد. انگار سهم مردم از انتخابات یک هیجان حدود یک ماهه است که در نقطه صندوقها تحریککنندگی آن به اوج میرسد و رقابت شدید بر سر امکان محدود، عدهای را سرکوب میکند و عدهای را سرافراز. این تقلیل برد و باخت صندوق انتخابات به چیزی شبیه مسابقه ورزشی باعث شد هر بار عدهای از مردم از شگفتانههای پیروزی آسیب ببینند و عدهای از غافلگیریهای شکست. یعنی صحنه انتخاب کمکم ماهیت خود را از دست داد.”
مردم در انتخاباتهای مکرر مدعیان را آزمودند و دیدند به محض پایان انتخابات بخش زیادی از امکانها و ارتباطات به ظاهر شفاف و نزدیک انتخاباتی به کلی از بین میرود و مسؤولان نه تنها از دسترس خارج میشوند و وعدههای خود را فراموش میکنند که حتی نسبت خود با مردم را نیز از یاد میبرند و با ایستادن بر بام قدرت نگاهی از بالا به پایین به مسائل مردم دارند و حتی آشکارا آنان را به شکلهای مختلف تحقیر و توبیخ میکنند.”
مراقبت از صندوق یعنی محافظت از عهد ملی و تعهد ایمانی و اعتماد عمومی. صندوقها هر چه پرتر شد، برخی مسؤولان بیشتر دچار سوءتفاهم شدند و آن را از معنی خالی کردند. مردم اجازه نمیدهند صندوق رای پله خودبرتربینی عدهای شود. مردم نسبت به آفریدن صندوق پاسخ میخواهند.
علی لطیفی