گروهک منافقین باتوجه به خط ابلاغی از سوی رژیم صهیونیستی و آمریکا ذیل کیس “دولت ضعیف” تمام ظرفیت خود را برای اختلاف افکنی و ایجاد دو قطبی کاذب و نفرت پراکنی بکار گرفتهاند.
بعد از اخراج گروهک تروریستی منافقین از عراق، کشور آلبانی با فشار آمریکا مجبور به پذیرش تروریستهای این گروهک از بین دو گزینه “پذیرش زبالههای اتمی آمریکا و اروپا یا پذیرش زبالههای انسانی یعنی اعضای منافقین” شد. از بهمن 1396 که مقر اشرف 3 با بودجه و حمایتهای دولت سعودی و آمریکا افتتاح شد، «تروریسم روانی» با پوششهای مختلف در فضای مجازی، ماموریت اصلی سالمندان این گروهک و جلادهای هشتگ ساز قرار گرفت.
بدین ترتیب حدود 2 هزار تروریست منتقل شده به اشرف 3، با ایجاد گروهها، کانالها، صفحات و هزاران اکانت در بسترهای مختلف فضای مجازی با پوشش اصناف، سلطنت طلب، انقلابی، دانشجوی معترض، فعال حقوق بشر، زندانی سیاسی و هوادار منافقین، از جانب آمریکا و اسرائیل ماموریت یافتند تا بجای تمرکز را بر «تروریسم روانی» گذاشته و با اکانتهای مجازی و پوششی سناریوی سیاه نمایی، جاسوسی مجازی، دعوت به آشوب، اغتشاش و خرابکاری، آتش زدن مقرهای نظامی و… را پیش ببرند.
آنها در انتخاباتهای گوناگون با کمک این اکانتهای مجازی سناریوهای خود را به با تمام توان به اجرا گذاشتند، به طور مثال در جریان انتخابات 96 با استفاده از ظرفیتهای داخلی خود و این اکانتها، خط متهم کردن برخی نامزدها مثل شهید رئیسی و متهم کردن نظام را پیش گرفتند، در انتخابات 1400 برای اولین بار به طور جدی با تمام ظرفیت خود، خط تخریب را عملیاتی کردند و یا همین چند ماه قبل در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی دیدیم که ماموریت انتخاباتی منافقین، تحریم انتخابات بود و با استفاده از این ظرفیتشان در فضای مجازی این خط را پیش بردند.
اما رویکرد منافقین در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری چیست؟
این گروهک باتوجه به خط ابلاغی از سوی رژیم صهیونیستی و آمریکا ذیل کیس “دولت ضعیف” تمام ظرفیت خود را برای اختلاف افکنی و ایجاد دو قطبی کاذب و نفرت پراکنی بکار گرفتهاند.
این گروهک با ایجاد حدود 800 اکانت در پوشش نیروهای وفادار به انقلاب، در صفوف نامزدهای مختلف نفوذ و از زبان آنها به تخریب گسترده کاندیداها میپردازند. از سوی دیگر با ادبیات هتاکانه و توهینآمیز خطاب به نامزدهای طیف سیاسی دیگر، سعی در نفرت پراکنی و مستندسازی علیه جریان انقلابی میکنند تا به این ترتیب فضای بیاخلاقی و دوقطبیسازی کاذب را گسترش میدهند.
این اکانتهای بدون هویت اینستاگرامی و توییتری که سابقه ایجاد آن به ماه می میلادی ختم میشود، ویژگیهای بارزی دارند از جمله اینکه، تعداد دنبالکنندههای آنها محدود بوده، آیدی و بیو غیرطبیعی دارند، از تصاویر پروفایل مذهبی و شخصیتهای انقلابی استفاده میکنند، رویکرد کامنتنویسی آنها مشخص و تمرکزشان بر تخریب و حمله و تهمت علیه نامزدهای طیفهای مختلف سیاسی است.
پیش از این نیز همین خط به عنوان تاکتیک رژیم صهیونیستی با ایجاد صدها اکانت توییتری برای انتخابات ریاست جمهوری 1403 عنوان شده بود با این تفاوت که تولید محتوای اکانتهای وابسته به رژیم صهیونیستی با استفاده از هوش مصنوعی انجام میشود ولی در منافقین محتوا نویسی توسط نفرات این گروهک تروریستی انجام میشود.
آنچه مشخص است حرمت شرعی موضوع تخریب و تهمت علیه نامزدهای تمام طیفهای سیاسی میباشد که به طور صریح از جانب رهبر انقلاب با کلیدواژه لجن پراکنی ممنوع تعیین تکلیف شده و این ایجاد نفرت و اختلاف و تهمتها تنها برای طراحان آن منفعت دارد و در تضاد کامل با مشی دینی و اخلاقی ما است.
به نظر میرسد مقابله با این موضوع نه تنها تکلیف حامیان نامزدها و دوستداران نظام و ایران است، بلکه مطالبه افکار عمومی از خود نامزدهای انتخاباتی نیز هست که در برابر تخریبها موضع صریح اتخاذ نمایند تا مرز بین هواداران واقعی نامزدها و اکانتهای وابسته به منافقین و اسرائیل مشخص و فاصلهگذاری لازم انجام شود.