شورای آتلانتیک، اندیشکده مشهور آمریکایی این تحلیل را به ایران پس از رئیسی اختصاص دادهاست.
آتلانتیک با اشاره به شوک سانحه هوایی هلکوپتر رئیس جمهور ایران اضافه میکند: « بعید است که مسیر استراتژیک ایران چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی تغییر دهد.»
اما با این وجود، مرگ رئیسی خلأ قدرتی را در ایران ایجاد میکند. در اصل 131 قانون اساسی ایران، محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهور باید قدرت را در دست بگیرد. اما بعید است مخبر تأثیر معناداری داشته باشد یا به دنبال جانشینی رئیسی باشد.
این اندیشکده آمریکایی با اشاره به جایگاه ابراهیم رئیسی و احتمال جایگزینی او برای رهبری اضافه کرد:«با شکسته شدن این طرح، شورای نگهبان احتمالاً در مورد افرادی که به آنها اجازه مبارزات انتخاباتی می دهد سختگیرانه تر خواهد بود و مصمم است که اطمینان حاصل کند که رئیس جمهور بعدی می تواند از انقلاب در زمان تحولات داخلی و منطقه ای دفاع و محافظت کند.»
آتلانتیک پیش بینی میکند که رئیس جمهور بعدی ایران کسی خواهد بود که ویژگیهای مشابهی با رئیسی داشته باشد.
این اندیشکده آمریکایی گزینه جایگزین رهبری بعد از رئیسی را مجتبی خامنهای فرزند آیتالله خامنهای معرفی کردهاست.
آتلانتیک در بخش پایانی تحلیل خود اشاره کرد: « مرگ رئیسی مطمئناً غیرمنتظره است، اما بعید است که تأثیر خاصی داشته باشد. تغییر معنادار در جهت گیری استراتژیک ایران رخ نخواهد داد.»
شورای آتلانتیک؛ مرگ ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران در سانحه سقوط هلیکوپتر در روز یکشنبه ممکن است خاورمیانه و کل جهان را شوکه کرده باشد، اما بعید است که مسیر استراتژیک ایران را چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی تغییر دهد.
اما با این وجود، مرگ رئیسی خلأ قدرتی را در ایران ایجاد میکند. در اصل 131 قانون اساسی ایران، محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهور باید قدرت را در دست بگیرد. اما بعید است مخبر تأثیر معناداری داشته باشد یا به دنبال جانشینی رئیسی باشد. در عوض، تا زمانی که قانون اساسی رعایت شود، پس از انتخابات ظرف پنجاه روز پس از اعلام مرگ رئیسی، جانشین وی جایگزین خواهد شد.
برای رژیم، دور جدید انتخابات ریاست جمهوری شرایط سختی را ایجاد کرده است. شورای نگهبان فکر می کرد که رئیسی می تواند جایگزین مناسبی برای آیت الله خامنهای و رهبری ایران باشد.
با شکسته شدن این طرح، شورای نگهبان احتمالاً در مورد افرادی که به آنها اجازه مبارزات انتخاباتی می دهد سختگیرانه تر خواهد بود و مصمم است که اطمینان حاصل کند که رئیس جمهور بعدی می تواند از انقلاب در زمان تحولات داخلی و منطقه ای دفاع و محافظت کند.
اما حذف بیشتر نامزدهای اصلاح طلب احتمالاً شور و شوق را سرکوب می کند و تضمین می کند که بسیاری از ایرانیان انتخابات را نه باز، نه عادلانه و نه آزاد می بینند. در نتیجه، دلیل خوبی برای شک و تردید وجود دارد که رای گیری منجر به مشارکت بالایی شود، به ویژه با توجه به تاریخ اخیر. در انتخابات مجلس در اسفند ماه سال جاری، مقامات از مشارکت کم سابقه تاریخی زیر 41 درصد خبر دادند. در روزهای آینده حدسهای زیادی مبنی بر حضور مجتبی خامنهای، فرزند رهبر فعلی، بدون رئیسی به مقام رهبری زیاد خواهد بود.
شاید. واقعیت این است که برای چنین اظهاراتی خیلی زود است. این احتمال وجود دارد که هر کسی که جانشین رئیسی به عنوان رئیس جمهور شود، فردی باشد که دارای مشخصات مشابهی است: خودی رژیم، اعتبار مذهبی، و فوق محافظه کار.
انتقاد دیرینه به مجتبی این است که وی فاقد صلاحیت های مذهبی کافی برای خدمت در مقام رهبری است. این واقعیت که با روی کار آمدن او مسئله جانشینی سلسلهای ایجاد میشود – که در مواجهه با انقلاب 1979 که در آن شاه ایران به نفع یک رهبر با اعتبار مذهبی بیعیب و نقص سرنگون شد – نیز علیه او کار میکند. با این حال، اگر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصمم به ایفای نقش برجستهتر و تأثیرگذارتر در زمان رهبری بعدی باشد، مجتبی ممکن است از حمایت کافی برخوردار شود. با توجه به سالها ارتباط نزدیک مجتبی با سپاه و نزدیکی به دستگاه امنیتی ایران، این میتواند به نفع مجتبی باشد.
رئیسی برای عده ای از ایرانیان رئیس جمهوری فداکار و انقلابی بوده است که آنها را عزادارکرده. زیرا مرگ او فرصتی غیرمنتظره را برای کسی تضمین میکند تا سطحی از قدرت و نفوذ را خیلی زودتر از آن چیزی که انتظار داشت به دست آورد.
مرگ رئیسی مطمئناً غیرمنتظره است، اما بعید است که تأثیر خاصی داشته باشد. تغییر معنادار در جهت گیری استراتژیک ایران تنها از سوی مقام معظم رهبری می تواند حاصل شود و جایگاه او هنوز خالی نیست.
https://www.atlanticcouncil.org/blogs/new-atlanticist/what-comes-after-ebrahim-raisi/
منبع: شورای آتلانتیک
ترجمه و تلخیص: دنیای تحلیل