با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
همه چیز با تصمیم جنجالی دولت برای افزایش قیمت گاز مایع شروع شد، تصمیمی که بهای گاز مایع را دوبرابر می کرد و این همان بهانه و نقطه انفجار خشم مردمی بود که زخم کهنه آنها سر باز کرده بود و دیگر حتی سیاست مشت آهنین که درسال2011 موفق شده بود این بار اثری نداشت و این کشور19 میلیونی وارد یک دوره خشونت شد.
این همه ماجرا نیست و نا آرامی های قزاقستان فقط منوط به افزایش قیمت حامل انرژی و سوخت نیست و عوامل مختلف دیگری در شکل گیری این تنش ها و درگیری ها دخیل بوده اند. بحران قزاقستان همچنان در حال طی شدن است و این یعنی تحلیل و نتیجه گیری کاری سخت و دشوار خواهد بود چرا که ممکن است عوامل جدیدی به آن اضافه شوند.
اعتراضات مردمی در قزاقستان پدیده ای نادر و کم سابقه است، این کشور که از جمهوری های مستقل پس از فروپاشی شوروی است زیر سایه حکومت نظربایف و پس از او توکایف همواره کشوری با ثبات بوده است و شکل گیری چنین نا آرامی ها و بحران هایی درآن کم سابقه بوده است و اگر هم اتفاقی افتاده است سیاست مشت آهنین و برخورد قاطع دولت مانع از گسترش آنها به نقاط مختلف کشور شده است.
ماجرا از آنجا شروع میشود که دولت برای افزایش درآمدها و مدیریت مصرف سوخت تصمیم به افزایش قیمت گاز مایع میگیرد موضوعی که قیمت سوخت را تقریبا دو برابر کرد، اعتراضات از منطقه مانگیستاو به ویژه مناطق کمتر برخوردار آن شروع میشود، همان شهری که در سال2011 نیز شروع کننده اعتراضات به دولت نظربایف بود اما در آن سال نیروهای نظامی اعتراضات را سرکوب و تعدادی از شهروندان نیز کشته شدند. اما اعتراضات ژانویه2022 به سرعت، به دیگر مناطق کشور کشیده شد و شهر آلماتی بعنوان بزرگترین شهر این کشوربرای اولین بار شاهد تظاهرات هزاران نفری بود.
نکته مهم و شاید غافلگیرکننده برای دولت آنجا بود که حتی بعد از اعلام لغو تصمیم افزایش قیمت سوخت و استعفای دولت، اعتراضات به اتمام میرسد و مردم به خانه های خود باز میگردند، اما اینگونه نشد و این همان لحظه غافلگیری و شوک به دولت توکایف بود، موضوعی که شاید حتی سرویس امنیتی قزاقستان هم فکرش را نمیکرد. مردم از عملکرد دولتمردان نیز ناراضی هستند و این اعتراضات در راستای اصلاحات گسترده تری است و تظاهرات روز چهارشنبه و تلاش مردم برای پایین کشیدن مجسمه نظربایف یکی از وجوه آن بود، شاید دلیل امتناع دولت برای استفاده از نام نور سلطان در اعلامیه های رسمی و صرفا بیان کلمه پایتخت همین خشم مردم و ترس دولت از بر افروخته تر شدن آن است.
با ثبات ترین حکومت پس از شوروی چگونه ناآرام شد؟
برای پاسخ به این پرسش باید موارد متعدد داخلی و خارجی را در قزاقستان در نظر گرفت و بررسی کرد.
از جمله عوامل مهم داخلی میتوان به طرح اولیه برای آینده که نظربایف پس از استقلال این کشور که آنرا بلافاصله پس از استقلال اعلام کرد اشاره کرد، بر اساس این طرح جوانان قزاقستانی برای ساخت آینده کشور به کشورهای پیشرفته تر بورس تحصیلی شدند و در دانشگاه های کشورهای مختلف مانند سنگاپور و البته بیشتر آنها در دانشگاهای اروپای غربی مشغول تحصیل شدند. این گروه پس از بازگشت به کشور و مشاهده ساختار بسته سیاسی بدنبال تغییر و ایجاد یک دموکراسی غربی بوده و هستند و همواره تلاش کرده اند که کشور را از استبداد برهانند، بنابراین یکی از دلایل مهم این نا آرامی ها بازگشت این نخبگان به کشور و تلاش آنها برای تغییر است.
در کنار این مسئله باید به ساختار فاسد سیاسی و فساد گسترده در بین حاکمان و هم چنین افزایش شکاف اقتصادی و مصائب حاصل از آن نیز اشاره کرد موضوعی که در سال2011 منجر به اعتراضات محدودی شد ولی در سال2022 با توجه به همه گیری کرونا این مشکلات اقتصادی و بعضا کمبود ماد غذایی و تامین نشدن برق مناط مختلف بر این نارضایتی ها و ایجاد حس ناکارامدی طبقه حاکمان دامن زده است و خواسته مردم دیگر فراتر از اقدامات نمایشی دولت و حکومت است و خواسته اصلی آنها در این روزها اجازه انتخاب رهبران مناطق است، موضوعی که فعلا در ید قدرت رئیس جمهور است و انتخاب رهبر هر منطقه با انتصاب از سوی رئیس جمهور است و معمولا افرادی در راس قدرت هستند که از دهه 90 میلادی در ساختار قدرت حضور داشتند و در واقع گردش نخبگان حاکم به صورت ملموس شکل نگرفته است و مردم این روزها به دنبال شکستن این حلقه هستند.
اما در رابطه با عوامل خارجی موضوع به این سادگی ها نیست، قزاقستان همواره تلاش کرده است که نقش متوازنی در معادلات منطقه ای ایفا کند و علی رغم آنکه طولانی ترین مرز زمینی با روسیه را دارد و پیوند نزدیکی با این کشور نیز دارد،رسعی کرده است که همکاری کشورهای دیگری مانند ایالات متحده و چین را نیز به عنوان متعادل کننده روابط با روسیه داشته باشد. سرمایه گذاری کلان ایالات متحده در صنعت نفت و گاز قزاقستان منجر شده که این کشور بسیار کمتر از دیگر کشورهای خود کامه مورد انتقاد دولت آمریکا قرار بگیرد و به نوعی مصونیت دارد.
در کنار این موضوع قزاقستان در سالهای اخیر روابط خود با چین را گسترش داده است و سعی در الگو برداری از این کشور کرده است، مدل توسعه بالا به پایین یا آمرانه که نمونه موفق آن چین است یک الگوی بسیار مناسب برای قزاقستان بود و این کشور سعی در پیاده سازی آن داشت ولی خلا بزرگ این مدل همانطور که اعتراضات مردمی نشان داد عدم شناخت کافی رفتار مردم هرچند با کنترل گسترده الگوی رفتاری است چرا که سرکوب و سانسور بخش زیادی از مردم، قدرت شناخت و تحلیل آنها را کاهش میدهد و این موضوع بالاخره روزی گریبان حاکمان را خواهد گرفت و این موضوع در این مدل توسعه به خوبی قابل تشخیص و شناسایی نیست.
در کنار افزایش روابط قزاقستان با چین که بخصوص با روی کار آمدن توکایف بیشتر شده است، اقداماتی علیه نفوذ روسیه در این کشور انجام شده است. در واقع پس از الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه با روش جنگ هیبریدی، نظربایف این ترس را داشت که این موضوع درباره مناطق شمالی کشورش تکرار شود به خصوص که برخی از نمایندگان دوما بارها به این موضوع اشاره کرده بودند که بخشی از قزاقستان به روسیه الحاق شود، بنابراین او پایتخت را به شهر شمالی تری انتقال داد مهاجرت اجباری برای جمعیت روس ساکن مرزهای مشترک با روسیه را عملیاتی کرد و استفاده از زبان روسی را نیز محدود کرد. این اقدامات در کنار نزدیک ترشدن به چین برای روسیه چندان خوشایند نبود.
بر همین اساس برخی تحلیگران معتقدند که شکل گیری این نارامی ها با هدایت روسیه بوده است وآنها با استفاده تجربه اوکراین و بلاروس به دنبال متنبه کردن دولت قزاقستان بوده اند. واکنش سریع روسیه و استفاده از بند4 پیمان امنیت جمعی آنهم برای اولین بار درباره یک مسئله داخلی تا حدی به این گمانه زنی قوت می بخشد و همینطور موضع گیری دولت روسیه که درباره قزاقستان با آمریکا هیچ گفتگویی در کار نخواهد بود.
حضور نیروهای صلحبان روسیه میتواند به ثبات و حفظ حکومت دولت مستقر قزاقستان کمک کند و روسیه را بعنوان یک کشور حامی ثبات دیگر کشورها معرفی کند، همچنین جایگاه پیمان امنیت جمعی در صورت موفقیت در قزاقستان ارتقا خواهد یافت و روسیه به هم پیمانان و دولت های متبوع خود درکشورهای مختلف این پیام را میرساند که حامی آنهاست و در صورت نیاز از هیچ گونه کمکی خودداری نخواهد کرد، پس این ناآرامی و بحران به نفع روسیه خواهد بود و منجر به افزایش نفوذ و حضور این کشور در قزاقستان خواهد شد و هم چنین قدرت چانه زنی آنها در برابر چین به عنوان متحد فعلی و رقیب استراتژیک در آینده افزایش خواهد داد، چراکه چین نیز به دنبال افزایش نفوذ در آسیای مرکزی و بخش هایی از اوراسیا است و این یعنی نزدیک شدن به خطوط قرمز روسیه مسئله ای که وارثان تزار بارها نشان داده اند درباره اش با هیچ کس شوخی ندارند.
از سویی دیگر موافقت دیگر اعضای پیمان امنیت جمعی با ارسال نیرو و تجهیزات به قزاقستان را میتوان اینگونه در نظر گرفت که آنها نیز پیش بینی چنین رخدادی را برای خود دارند و حضور نیروهای نظامی پیمان امنیت جمعی میتواند اهرم قدرتمندی برای حفظ حکومتهای آنان باشد و مشروعیت لازم را با حضور در قزاقستان به دست آورده است و آنها با خیال آسوده تری به حکومت خود ادامه میدهند.
از طرف دیگر روسیه معتقد است که طرف های غربی پشت پرده این نا آرامی ها هستند و به دنبال یک مدل جدید از انقلابهای رنگی در حیات خلوت روسیه هستند تا بتوانند قدرت امتیاز گیری بیشتری از این کشور را بخصوص در نشست آتی امنیتی که پیش رو دارند، داشته باشند، هرچند موضع گیری ملایم و محتاطانه دولت ایالات متحده که حمایت خود از نهادهای قانونی در قزاقستان را اعلام کرد تا حدی این نظر را کم رنگ میکند ولی روسیه معتقد است که غرب به دنبال محدود کردن و افزایش فشارهای سیاسی به این کشور است و اینگونه موضع گیری ها صرفا یک ژست سیاسی و تظاهر است، بخصوص که این احتمال میرود، اعتراضات به دیگر کشورهای منطقه نیز کشیده شود. لذا تحلیلگرانی که این نگاه را دارند معتقدند تصمیم توکایف به درخواست کمک از نیروهای پیمان امنیت جمعی تصمیمی درست، صحیح و به موقع بوده است و منجر به خنثی شدن طرح تروریستها و وابستگان آنان خواهد شد.
باید به انتظار نشست و دید که بالاخره این طوفان سرانجامش چیست و خسارات تا چه حد خواهد بود و در جنگ رسانه ای نیز غربی ها پیروز میشوند یا روسها…؟
اشتراک گذاری
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.