برخلاف ترس بسیاری از تحلیلگران، ایران از مزایای ماندن به عنوان قدرت آستانه هستهای، به جای تبدیلشدن به یک قدرت هستهای اعلامشده، آگاه است. از نظر مقامات ایرانی، صرف داشتن توان ساخت تسلیحات هستهای، نه تنها در برابر حملات نظامی گسترده بازدارندگی ایجاد میکند، بلکه اهرم فشار بیشتری را در مذاکرات با ایالات متحده و سایر مخالفان فراهم میسازد.
افزایش تنشهای اخیر میان اسرائیل و ایران، نگرانیهایی را در غرب پیرامون تغییر بالقوه استراتژی هستهای تهران برانگیخته است.
از صبر استراتژیک به بازدارندگی فعال
روز ۱۴ آوریل، ایران در تلافی حمله اسرائیل به کنسولگری خود در سوریه، برای اولینبار در عملیات نظامی مستقیمی، بیش از ۳۰۰ پهپاد و موشک بالستیک به سمت اسرائیل شلیک کرد. با توجه به زرادخانه هستهای اعلامنشده و احتمالاً قابلتوجه اسرائیل، تحلیلگران این حرکت را نشانهای از عزم ایران برای تبدیلشدن به یک قدرت هستهای اعلامشده تفسیر کردهاند.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) آستانه ساخت بمب اتم را حدود ۴۲ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۲۰ درصدی تعریف میکند. آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدعیست که ایران ۱۲۱ کیلوگرم اورانیوم با این سطح غنیسازی در اختیار دارد -که برای تولید تقریباً سه بمب کافی است. با وجود تأکید ایران مبنی بر عدم تلاش برای ساخت تسلیحات هستهای، مسئولان آژانس و دولتهای غربی مدعیند این کشور همچنان تنها بازیگریست که بدون داشتن برنامه هستهای نظامی، اورانیوم را در این سطح غنیسازی میکند.
به احتمال زیاد، حفظ وضعیت خود به عنوان یک کشور آستانه هستهای در راستای استراتژی تهران با توجه به شرایط فعلی باشد. این با استراتژی کلان جدید فعال و پیشگیرانه ایران، در مقایسه با رویکرد قبلی صبر استراتژیک، همخوانی دارد.
در حالی که پیش از این، ایران از تلافی مستقیم علیه اسرائیل به دلیل خرابکاریها و ترورهای مخفیانه آن، از جمله ترور دانشمندان هستهای و نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، خودداری میکرد، اکنون تصمیم گرفته رویکرد جدیدی را اتخاذ کند. به گفته حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، «از این پس اگر اسرائیل به منافع، داراییها، شخصیتها و شهروندان ما در هر کجا حمله کند، با ضدحملهای از درون جمهوری اسلامی ایران مواجه خواهد شد».
شکست توافق برجام و خرابکاریهای مخفیانه اسرائیل در ایران طی سالهای اخیر، تهران را بر آن داشته تا با کنارگذاشتن سیاست صبر استراتژیک، دیگر تمایلی به جنگ در سایه با اتکا به متحدان غیردولتی منطقهای خود نداشته باشد.
رویدادهای اخیر، مانند عملیات موشکی اواسط ژانویه ایران به پاکستان در پاسخ به حمله تروریستی گروه جیشالعدل به بندر چابهار و عملیات پهپادی و موشکی اواسط آوریل به اسرائیل، نشاندهنده تغییر موضع ایران و تمایل جدیدش به اتخاذ اقداماتی قاطعانهتر است. به نوشته محمد جمشیدی، معاون رئیسدفتر ابراهیم رئیسی در پلتفرم اکس، «دوران صبر استراتژیک ایران به پایان رسیده است».
اخیرا کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی و مشاور امورخارجی رهبری در گفتوگو با شبکه الجزیره اظهار داشت: «در صورتی که رژیم صهیونیستی جسارت کند و به تاسیسات هسته ای ایران لطمه بزند، سطح بازدارندگی ما متفاوت خواهد شد. ما تصمیمی برای تولید بمب هستهای نداریم اما اگر موجودیت ایران تهدید شود، ناچاریم دکترین هستهای خود را تغییر دهیم. اخیرا مقامات نظامی هم اعلام کردند که اگر رژیم اسرائیل بخواهد به تاسیسات هسته ای حمله کند، تجدید نظر در دکترین و سیاستهای هستهای ایران و عدول از ملاحظات اعلامی گذشته محتمل و قابل تصور است».
با این حال، برخلاف ترس بسیاری از تحلیلگران، ایران از مزایای ماندن به عنوان قدرت آستانه هستهای، به جای تبدیلشدن به یک قدرت هستهای اعلامشده، آگاه است. از نظر مقامات ایرانی، صرف داشتن توان ساخت تسلیحات هستهای، نه تنها در برابر حملات نظامی گسترده بازدارندگی ایجاد میکند، بلکه اهرم فشار بیشتری را در مذاکرات با ایالات متحده و سایر مخالفان فراهم میسازد. علاوه بر این، میتواند امکان کاهش تنشهای منطقهای و بهبود روابط دوجانبه با همسایگان مهم را نیز تقویت کند؛ فرآیندهایی که از مارس ۲۰۲۳ و به دنبال آشتی میان عربستان سعودی و ایران با میانجیگری چین در جریان بوده است.
گزینه ژاپن؛ قدرت آستانه هستهای و مزایای بازدارندگی آن
مقامات ایرانی به روشنی معتقدند که دستیابی به سلاح هستهای برای بازدارندگی در برابر حمله مستقیم اسرائیل ضروری نیست، زیرا توانایی تلآویو برای حملهای بزرگمقیاس به ایران بدون حمایت ایالات متحده، به دلیل محدودیتهای ژئوپلیتیکی، با مشکل مواجه است.
از زمان حملات ۷ اکتبر حماس، هم ایالات متحده و هم ایران از ورود به یک درگیری مستقیم و بزرگمقیاس شدیداً اجتناب کردهاند. از هفتم اکتبر تاکنون، تهران و واشنگتن توانستهاند نسبتاً با موفقیت با تنشهای منطقهای کنار بیایند.
پس از عملیات تلافیجویانه ایران به اسرائیل، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران به ایالات متحده اطمینان داد که ایران قصد هدف قرار دادن پایگاههای آمریکایی در منطقه را نداشته و واشنگتن نیز بر موضع عدم مشارکت در عملیات تهاجمی اسرائیل علیه ایران تأکید کرد.
از دیدگاه ایران، حمله ۱۹ آوریل اسرائیل به پایگاه هوایی اصفهان تلاشی آشکار برای خرابکاری بود. به گفته رسانههای ایرانی، این حادثه مشابه عملیاتی که گفته میشود توسط اسرائیلیها در ژانویه ۲۰۲۳ انجام شد، با استفاده از پهپادهای کوچکی انجام گرفت که گمان میرود از داخل خاک ایران به پرواز درآمده باشند. مقامات ایرانی اعلام کردند که سیستم دفاع هوایی کشور با موفقیت این پهپادها را در نیمه راه رهگیری و منهدم کرد.
ایران در پاسخ به تهدیدهای آمریکا و اسرائیل در منطقه، ترکیبی از استراتژیهای موازنه داخلی و خارجی را به کار گرفته که تاکنون به طور مؤثری امنیتش را حفظ کرده است. از نظر موازنه داخلی، ایران مانند سایر کشورهای آستانه هستهای مانند ژاپن، به تأسیسات غنیسازی و بازفرآوری تکیه میکند. اصطلاح «قدرت آستانه هستهای» به کشورهایی اشاره دارد که در صورت وجود تهدیدی برای موجودیتشان، میتوانند در مدتزمان نسبتاً کوتاهی زرادخانه هستهای را ایجاد کنند. ایران با حفظ توانایی برای گریز هستهای سریع، بدون اینکه واقعاً این کار را انجام دهد (سیاستی که به «گزینه ژاپن» معروف است)، همچنان معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای را رعایت میکند. علاوه بر این، ایران بر قدرت نظامی متعارف و بهرهبرداری از داراییهای استراتژیک ژئوپلیتیکی خود نیز تکیه میکند. از نظر موازنه خارجی، تهران شبکهای از شرکا و متحدان را در سراسر خاورمیانه ایجاد کرده که هدف مشترکی برای مقابله با هژمونی آمریکا و اسرائیل دارند. سیاستمداران ایرانی این مؤلفههای داخلی و خارجی را به هم مرتبط دانسته که تعادل باثباتی برای حفظ امنیت و منافع ایران ایجاد میکند.
دکترین دفاعی ایران بر مبنای مفهوم بازدارندگی فعال است؛ به این معنی که اگر بازدارندگی به تنهایی شکست بخورد، یک اقدام مقابلهای از پیش تعیینشده انجام میگیرد و بنابراین، از اقدامات بیشتر بازیگران متخاصم جلوگیری میشود. در این راستا، عملیات موشکی تلافیجویانه اخیر ایران نشاندهنده تغییر عمدهای از این دکترین به سمت تسلیحات هستهای نیست، بلکه مرحله جدیدی در رویکرد جاری بازدارندگی فعال را نشان میدهد. تأکید اسرائیل بر محدود نگهداشتن دامنه درگیری و تعهد آمریکا به عدم دخالت در درگیریهای نظامی با ایران، نشان میدهد که تاکنون این دکترین در بازدارندگی از اقدامات نظامی گستردهتر علیه ایران مؤثر بوده است.
ایران به عنوان یک قدرت آستانه هستهای، ابهام راهبردی در مورد تواناییهای هستهای خود را حفظ کرده و میتواند از این موضوع به عنوان برگ برنده سیاسی استفاده کند. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران از ژوئن ۲۰۲۳ به مدت چند ماه میزان غنیسازی اورانیوم خود را تا ۶۰ درصد را کاهش داد، اما این روند در نوامبر ۲۰۲۳ معکوس شد و میزان تولید اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی آن به ۹ کیلوگرم در ماه افزایش یافت. آخرین گزارش این آژانس نشان میدهد در حالی که ایران از ابتدای سال ۲۰۲۴ با همان سرعت به غنیسازی اورانیوم ادامه داده، همچنین حدود ۳۱.۸ کیلوگرم از ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی خود را به غنای پایینتر رقیق کرده که باعث کاهش ۶.۸ کیلوگرمی کل ذخایر آن شده است.
این نوسانات در تولید و ذخایر اورانیوم غنیشده نشان میدهد که مذاکرات و توافقات پنهانی بین ایران و ایالات متحده ممکن است در ماههای اخیر رخ داده باشد. با وجود جنگ جاری غزه، ایران توانست در سه ماهه اول سال ۲۰۲۴ حدود ۱.۵۶ میلیون بشکه نفت در روز صادر کند که بالاترین حجم صادرات از اواخر سال ۲۰۱۸ به شمار میرود. در حالی که ایران در این مدت توانسته بر روشهای مختلف دورزدن تحریمها تسلط یابد، به نظر میرسد دولت بایدن تمایلی به اعمال تحریمهای سختگیرانه ثانویه که مانع بیشتری برای فروش نفت ایران ایجاد کند، ندارد.
بازدارندگی در برابر بلوک آمریکا-اسرائیل
در حالی که جنگ غزه فرصتهای جدیدی برای ایران جهت تأثیرگذاری بر پویایی قدرت منطقهای فراهم ساخته، اما قدرت آستانه هستهای هزینه اضافی برای ایران نداشته است. بلکه در صورت افزایش فشارهای خارجی، اهرم فشار قابل توجهی برای تهران فراهم میکند. بنابراین، تواناییهای هستهای ایران هم به عنوان بازدارنده و هم به عنوان ابزار چانهزنی عمل میکند. در حال حاضر، تهران ایالات متحده و اسرائیل را به عنوان اصلیترین تهدیدات خارجی خود میبیند. در نتیجه، استراتژیهای امنیتی منطقهای خود را با در نظر گرفتن این دو قدرت هستهای شکل میدهد. به عنوان بخشی از این رویکرد، تهران سعی دارد با اجرای سیاست همسایگی و آغاز اقدامات اعتمادسازی مانند گسترش روابط دیپلماتیک دوجانبه، نگرانیهای امنیتی را در میان همسایگان عرب خود کاهش دهد.
ایران به دنبال تقویت روابط خود با همسایگان، خروج از انزوای سیاسی و تا حدودی رفع مشکلات توسعه اقتصاد عقبمانده خود است. اقتصاد این کشور تحت فشار تحریمها قرار داشته و نیاز به احیا دارد. در این راستا، تهران همچنان از هزینههای مادی و نسبی اعلام خود به عنوان یک قدرت هستهای آگاه است. با توجه به مزایای متعددی که ایران میتواند از باقیماندن به عنوان قدرت آستانه هستهای به دست آورد، تردیدهای تحلیلگران در مورد افزایش تولید اورانیوم غنیشده تهران احتمالاً بیجا است.
با این وجود، این احتمال وجود دارد که ایران به یک قدرت هستهای تبدیل شود؛ اقدامی که پیامدهای شدیدی به دنبال خواهد داشت و این احتمال زمانی بیشتر میشود که ایران تهدیدی علیه امنیت خود حس کند که با استفاده فعلی از بازدارندگی فعال نمیتوان آن را به طور مناسب مدیریت کرد. اگر ایالات متحده و اسرائیل به طور مشترک حمله نظامی قابل توجهی را علیه تأسیسات کلیدی هستهای و نظامی ایران انجام دهند، میتواند استراتژی بازدارندگی فعلی تهران را غیرقابلاجرا، ناکارآمد و غیرقابلدوام کند. در ۱۸ آوریل، سرلشکر احمد حقطلب، فرمانده سپاه حفاظت و امنیت تأسیسات هستهای اعلام کرد که اگر اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران حمله کند، ممکن است تهران استراتژی هستهای خود را به طور جدی مورد بازنگری قرار دهد.
برای جلوگیری از وقوع چنین سناریویی، بازیگران کلیدی منطقه میتوانند چندین گام بردارند. اولین و مهمترین اقدام، از سر گیری مذاکرات دیپلماتیک درباره برنامه هستهای ایران و تعیین قوانین شفاف برای جلوگیری از گریز هستهای آن، در ازای کاهش دامنه و تأثیر تحریمهای اقتصادی است که به سود همه طرفهای ذینفع خواهد بود. دوم و به عنوان گامی تکمیلی، تشویقکردن کشورهای همسایه، به ویژه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برای توسعه روابط دیپلماتیک و اقتصادی سازنده با ایران موجب میشود تمایل تهران به غنیسازی بیشتر اورانیوم و درگیریهای نظامی کوچکمقیاس کمرنگ شده و تعهد اولیه ایران برای ایفای نقش به عنوان یک بازیگر مسئول منطقهای را پررنگ میسازد. در نهایت، به هر اندازه که در حال حاضر، حلوفصل درگیری اسرائیل و فلسطین در میانه جنگ غزه بعید به نظر برسد، گامی حیاتی برای کاهش خطر تشدید تنشها بین اسرائیل و ایران و همچنین کاهش بحران امنیتی داغی خواهد بود که در حال حاضر خاورمیانه را درگیر کرده است.