با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
جو بایدن به یک استراتژی برای خاورمیانه نیاز دارد. حداقل این چیزی است که تعدادی از تحلیلگران در نشریات مختلف از جمله مطلب حاضر در مورد آن بحث کرده اند. این اتهام که یک دولت “راهبردی برای فلان موضوع ندارد” اغلب منعکس کننده تفاوت های ایدئولوژیک نویسنده با مقامات کاخ سفید در آن زمان است نه فقدان واقعی یک استراتژی. این انتقاد در واقع بیان این مطلب است که دولت، سیاست مورد علاقه من را دنبال نمی کند.
در ادامه این مطلب آمده است: به نظر من، بایدن برای خاورمیانه استراتژی دارد. یعنی او و مشاورانش مشکلات منطقه ای، تلاقی آنها با منافع واشنگتن، منابع در دسترس آمریکا و هزینه های دنبال کردن انواع سیاست ها را بررسی کرده اند. نتیجه ی این تلاش ها، یک استراتژی است که می تواند به عنوان “عمل گرایی بی رحمانه” توصیف شود. جای تعجب نیست که چرا فعالان حقوق بشر و ستیزه جویان از اوضاع گلایه دارند.
عمل گرایی بی رحمانه شاید در سیاست های دولت بایدن در سوریه و یمن واضح تر باشد. بر اساس اظهارات رئیس جمهور در دوران نامزدی اش برای ریاست کاخ سفید، می توان انتظار داشت که او نقش فعال تری در سوریه داشته باشد. اینطور نبود که بایدن و هریس در سال 2020 طرحی مفصل برای مقابله با جنگ داخلی سوریه ارائه کنند، اما زمانی که بایدن به عنوان نامزد ریاست جمهوری در مورد این موضوع صحبت کرد، رویکرد قوی ای در این زمینه به نمایش گذاشت. بایدن، دونالد ترامپ را به دلیل درک نکردن محیط ژئوپلیتیک مورد حمله قرار داد و گفت که قصد ترامپ برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه به نفع اسد و ایران است و همچنین اسرائیلی ها را برای امنیت خود به روس ها وابسته می کند. البته، به ندرت پیش می آید که لفاظی های دوران انتخابات یک فرد با سیاست های عملی اش پس از پیروزی در انتخابات همسو بماند.
به جای رویکرد جنگ طلبانه در قبال سوریه که بایدن در زمان مبارزات انتخاباتی از خود نشان داد، او ظاهراً به این نتیجه رسیده است که تنش زدایی به بهترین وجه در خدمت مجموعه ای از اهداف ژئواستراتژیک واشنگتن است که هم مربوط به درگیری سوریه و هم به صورت گسترده تر با جنگ داخلی در ارتباط است. این رویکرد، مبتنی بر اذعان ضمنی این موضوع است که رئیس جمهور بشار اسد پیروز شده و هیچ کس نمی تواند در مورد آن کاری انجام دهد. تیم بایدن ظاهراً بر این باور است که با کنار آمدن با این واقعیت، ایالات متحده شانس بیشتری برای ارائه ی کمک بیشتر به مردم سوریه که به آن نیاز دارند، کمک به لبنانیهای فقیر، تغییر روابط با روسیه که اکنون باید بیش از هر موضوع دیگری به مسئله ی اوکراین بپردازد و جدا کردن سوری ها از ایران دارد.
به منظور رسیدن به این اهداف، زمانی که ملک عبدالله، پادشاه اردن با رئیس جمهور سوریه تماس گرفت یا وزیر خارجه امارات با او در دمشق در اوایل نوامبر دیدار کرد، دولت بایدن انتقاد شدیدی به این موضوع نکرد یا اصلاً انتقادی نکرد. به نظر می رسد طرح رهبر اردن برای احیای حاکمیت و وحدت سوریه با دیدگاه کلی بایدن همسویی دارد، اگرچه کاخ سفید طرح پادشاه اردن را رسماً تأیید نکرده است.
بنا به گزارش ها، دیپلمات های آمریکایی در تلاش برای استفاده از خط لوله گاز عربی برای ارسال گاز مصر به لبنان از طریق اردن و سپس سوریه شرکت داشتند. آنان تلاش داشتند به لبنانی هایی که با مشکل برق به صورت متناوب مواجه بودند، امداد رسانی کنند.
این موضوع باعث شده است که اعضای کنگره از هر دو حزب که به دنبال پاسخگویی اسد در قبال جنایات جنگی هستند، بسیار متعجب شدند که چرا دولت بایدن در حالی که کشورهای عربی از جمله مصر، الجزایر، بحرین، عمان، لبنان و تونس به علاوه ی امارات متحده عربی و اردن به بازسازی سوریه مشغول هستند، بیکار نشسته است.
نیازی نیست با آنچه دولت در سوریه انجام می دهد موافق باشید تا تأیید کنید که یک استراتژی اساسی در این زمینه وجود دارد. عملگرایی بیرحمانه بایدن در سوریه در جستجوی راههایی برای افزایش جریان کمکها، تأمین منافع آمریکا در مبارزه با تروریسم، مقابله با اشاعه ی تسلیحات هسته ای، حصول اطمینان از امنیت اسرائیل و البته حقوق بشر است. آیا این استراتژی علت اصلی مشکلات را درمان می کند؟ خیر. آیا در مورد دلایل دولت بایدن برای اتخاذ این استراتژی می توان تردید کرد؟ بله حتما. هر ناظر عینی باید بپذیرد که اسد هرگز با حسن نیت با موضوع کمک ها برخورد نکرده است و اغلب در راستای کنترل مخالفان خود و حفظ ظرفیت هایش برای ادامه سیاست های بدخیمش عمل کرده است. البته شاید استراتژی بایدن استراتژی بدی باشد، اما او یک راهبرد دارد.
یمن مکان دیگری است که عملگرایی بی رحمانه بایدن در آن آشکار است. هنگامی که سنا به بسته تسلیحاتی 650 میلیون دلاری برای سعودی ها رای داد، خشم بسیاری در میان گروه های حقوق بشر و اعضای مترقی کنگره ایجاد شد. دولت گفت که این فروش در زمینه ی سلاح های دفاعی بوده است، اما مخالفان این معامله شاکی بودند. آنها یک نکته را مطرح می کنند و می گویند: اینکه چه چیزی یک سلاح دفاعی است، اغلب به این بستگی دارد که این سوال را از چه کسی بپرسید.
حوثیها می گویند که حملات موشکی و پهپادی آنها به خاک عربستان اقدامی در راستای دفاع از خود در برابر حملات سعودی ها است. سعودیها که مسئول مصائب یمن به شمار می روند، مدعی هستند که حملات هوایی آنها در یمن نیز دفاعی است. این ابهام به عمل گرایی بی رحمانه بایدن کمک می کند. مهم اینکه، حتی منتقدان اصلی تلاشهای جنگی عربستان سعودی مانند سناتور کریس مورفی به بسته تسلیحاتی رای دادند، زیرا آنطور که او ادعا کرد، تسلیحات ارسالی به عربستان سعودی به این کشور کمک میکند تا از خود دفاع کند.
البته باید توجه داشت که قطع ارائه ی تسلیحات به سعودی ها نمی تواند جنگ یمن را متوقف کند. این اقدام ممکن است بعد از مدتی کار را سخت تر کند، اما درگیری یمن با اقدام کنگره پایان نخواهد یافت. سیاست دولت بایدن بر این واقعیت استوار است که تغییر سیاست های ریاض بسیار سخت است.
از زمان قتل جمال خاشقچی، مداخله در یمن، افشای سایر موارد نقض حقوق بشر عربستان سعودی و انقلاب «شیل» در ایالات متحده، دیدگاه تحلیلگران سیاست خارجی واشنگتن و اعضای کنگره این است که فرصتی برای تغییر روابط آمریکا و عربستان وجود دارد. اینکه ریاض بیشتر از آنچه آمریکا به عربستان نیاز دارد، به واشنگتن محتاج است، اهرمی در اختیار ایالات متحده قرار می دهد. اما واقعیت این است که روابط ایالات متحده و عربستان سعودی پیچیده تر از این ها است. این دو کشور، هر یک برای چیزهای مختلف و اغلب در زمان های متفاوت به یکدیگر نیاز دارند.
درگیری در یمن وحشتناک است و با مداخله عربستان در سال 2015 بدتر شده است. با این حال، وقتی صحبت از عربستان سعودی به میان میآید، بایدن مسئله دیگری برای نگرانی دارد که با سیاست داخلی و منافع ملی خودش در هم تنیده است: جریان آزاد نفت و توانایی سعودیها برای تأثیرگذاری بر قیمت آن و میزان پولی که آمریکایی در پمپ بنزین میپردازند. تحلیلگران درباره ثبات شبه جزیره عربستان و تهدیدات آبراه های استراتژیک مانند تنگه مندب و دریای سرخ ناشی از پیروزی حوثی ها، به ویژه با توجه به ارتباط آنها با ایران، ابراز نگرانی کرده اند. همه اینها مهم است، اما فروش تسلیحات در راستای نیاز به جلب کمک عربستان است. بایدن مایل است عربستان سعودی نفت بیشتری تولید کند، زیرا او به دلیل تورم و قیمت بالای گاز، به لحاظ سیاسی مشکلات بسیاری مواجه است.
برای فعالان آب و هوا، این سیاست بزدلانه است است، و تا حدی هم همینطور است، اما به همان اندازه که چشم انداز انرژی در حال تغییر است، به آن سرعت که همه دوست دارند و باور دارند، این تغییر اتفاق نمی افتد. تا زمانی که یک تغییر فرهنگی در ایالات متحده رخ ندهد که در آن آمریکاییها دیگر باور کنند که صاحب حق الهی نیستند که با ماشین های شاسیبلند پر از بنزین ارزان تردد کنند، عربستان سعودی کشور مهمی باقی خواهد ماند.
هیچ چیز آموزنده یا قهرمانانه ای در مورد عمل گرایی بی رحمانه بایدن وجود ندارد، اما سیاست خارجی اغلب تصمیماتی است که از نظر اخلاقی خاکستری هستند. با این حال، بایدن و تیمش را در جایی که اعتبار لازم است، اعتبار دهید. آنها برخلاف منتقدان خود درگیر تفکر استراتژیک هستند.
نویسنده:استیون کوک
اشتراک گذاری
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.