ارزیابی سناریوهای مربوط به انتخابات آتی ایالاتمتحده، سفر وزیر انرژی جمهوری آذربایجان به ایالاتمتحده، ارزیابی سفر امیر قطر به پاریس، سرمایهگذاری ۳۵ میلیارد دلاری امارات متحده عربی در مصر، تلاش هند و یونان در جهت تعمیق سطح روابط دوجانبه، پرواز آزمایشی جنگندههای بومی نسل پنجم ترکیه، تلاش ایروان و بغداد در جهت توسعه سطح روابط سیاسی و اقتصادی و بررسی ابعاد استعفای نخستوزیر تشکیلات خودگردان فلسطین «محمد آشتیه» ازجمله مهمترین موضوعاتی هستند که در خلال گزارش پیش رو به آنها پرداخته شده است.
۱ ـ ارزیابی سناریوهای مربوط به انتخابات آتی ایالاتمتحده
در شرایطی که بحران غزه و رویکرد خصمانه رژیم صهیونیستی در مقابله با ساکنین این منطقه مبدل به مهمترین مسئله بینالمللی شده است، نوع و ماهیت رابطه واشنگتن با تلآویو و میزان تأثیرگذاری اقدامات این کشور بر سطح مناطق و حتی نظام بینالملل موجب شده است تا انتخابات آتی ایالاتمتحده مبدل به مسئلهای کلیدی و مهم در سال ۲۰۲۴ میلادی شود. در شرایط کنونی پیروزهای سلسله وار «دونالد ترامپ» در رقابتهای درونحزبی و تأکید مجدد وی مبنی بر شعار «نخست آمریکا»، حدم حمایت مالی از «ناتو» و ممانعت از ورود مهاجران به این کشور در کنار ضعفهای پرشمار «بایدن»، ابهامات پیرامون نتایج انتخابات ایالاتمتحده را بیشازپیش افزایش داده است. در چنین شرایطی، فارغ از رقابتهای درونحزبی در ایالاتمتحده، به نظر میرسد نتایج انتخابات پیش رو برای کشورهای حاضر در منطقه غرب آسیا و بهطور مشخص ج.ا.ایران دارای اهمیت اساسی است؛ زیرا میتواند یکی از عوامل اثرگذار در روند تحولات منطقه باشد. با عنایت به انگارههای مورداشاره، سناریوهای ذیل را میتوان بهعنوان محتملترین حالات ممکن برای انتخابات پیش رو مورداشاره قرار داد:
الف. سناریوی پیروزی جو بایدن
در قالب سناریوی مذکور این احتمال وجود دارد که بایدن با کمک همحزبیهای خود بتواند مجدد بر اریکه قدرت کاخ سفید تکیه بزند. نکته قابلتوجهی که دراینبین وجود دارد آن است که با توجه به شرایط موجود امکان تحقق چنین سناریویی اندک به نظر میرسد. ازجمله دلایلی که میتوان برای ادعای مورداشاره ذکر کرد آن است که بایدن از سال ۲۰۲۱ میلادی، به دلایلی همچون پیامدهای اقتصادی ناشی از بیماری همهگیر و واکنش نامطلوب نسبت به خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان محبوبیتش را در بین جامعه آمریکایی ازدستداده و به دلیل کهولت سن و رفتارهای غیرمتعارفش شانس اندکی برای پیروزی مجدد در انتخابات آتی دارد.
ب. سناریوی پیروزی نامزدهای جایگزین دموکرات
یک سناریوی دیگر میتواند پیروزی نامزدهایی جوانتر از حزب دموکرات همچون معاون اول وی یعنی خانم «کامالا هریس» و یا شخصی همچون «پیت بوتیجیج» (کهنه سرباز جنگ افغانستان، جوانترین نامزد ریاست جمهوری انتخابات سال ۲۰۲۰ میلادی و وزیر حمل نقل کنونی) باشد. البته به خاطر عملکرد نهچندان چشمگیر گزینه خانم هریس در سمت معاون اول رئیسجمهوری و محبوبیت نسبتاً پایین بوتیجیج، شانس پیروزی آنها در انتخابات چندان بالا نیست؛ مگر اینکه در ماههای منتهی به انتخابات، این افراد برگهای برنده جدیدی رو کنند که سبب تغییر جایگاه آنها در بین رأیدهندگان آمریکایی شود و یا حزب دموکرات کاندیداهای مؤثرتر و پرنفوذتری معرفی نماید.
پ. سناریوی برتری دونالد ترامپ
سناریوی سوم میتواند پیروزی ترامپ در انتخابات پیش رو باشد. چنانکه ترامپ بتواند از اتهامهای سیاسی و اقتصادی در دادگاههای متعدد ایالتی جان سالم به در ببرد و از دور رقابتها حذف نشود، شانس بالایی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری دارد. در صورت پیروزی وی در انتخابات، سیاست فشار حداکثری بر ج.ا.ایران و حمایت حداکثری از رژیم صهیونیستی مجدداً از سر گرفته خواهد شد. ضمن اینکه توسعه «پیمان ابراهیم» و آشتی دادن کشورهای عربی با تلآویو آنهم بدون حلوفصل منصفانه مسئله فلسطین بار دیگر در اولویت برنامههای واشنگتن قرار خواهد گرفت.
ت. سناریوی پیروزی «نیکی هیلی»
این سناریو ناظر بر پیروزی «نیکی هیلی» (فرماندار سابق ایالت کارولینای جنوبی و سفیر دولت آمریکا در سازمان ملل در دوران ترامپ) در انتخابات آتی است. هرچند محبوبیت اندک کنونی هیلی در بین رأیدهندگان جمهوریخواه امکان پیروزی او در برابر ترامپ را ضعیف میکند و احتمال بالایی وجود دارد که وی در قالب یک کاندیدای پوششی وارد این رقابتها شده باشد و در نهایت برای کنار زدن رقبای ترامپ به ائتلاف و همکاری با وی بپردازد، اما پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری بهعنوان نخستین زن رئیسجمهور این کشور میتواند تحولاتی در رویکرد دولت ایالاتمتحده ایجاد کند. هرچند وی در صورت پیروزی، تابع رویکردهای کلی حزب جمهوریخواه خواهد بود، اما بهاحتمالزیاد در دوران ریاست جمهوری وی شاهد یکهتازیهای دولت ترامپ و سیاستهای ملیگرایانه سرسخت نخواهیم بود. بااینوجود، در صورت تحقق این سناریو، فشار همهجانبه بر ج.ا.ایران، حمایت از رژیم صهیونیستی و توسعه پیمان ابراهیم و تلاش برای فاصله انداختن میان کشورهای عرب حوزه خلیجفارس و ج.ا.ایران افزایش مییابد و شاهد بالا گرفتن نسبی تنشها در منطقه خواهیم بود.
در نهایت باید گفت هرچند در مقطع کنونی نمیتوان با قاطعیت از نتایج انتخابات آمریکا و تحقق سناریوهای فوق سخن گفت، اما نکته واضح و مشخص آن است که نتایج انتخابات این کشور تأثیر مستقیم و مشخصی بر نظم امنیتی در منطقه، رویکرد کشورهای عرب منطقه نسبت به ایران و سطح فشار و تحریمهای ایالاتمتحده بر کشورمان دارد. درنتیجه، سیاستگذاران کشورمان با توجه به تجارب حاصل از رویکردهای هر دو دولت جمهوریخواه و دموکرات نسبت به ج.ا.ایران و منطقه، در مقطع کنونی باید به فکر تدابیری برای خنثیسازی تهدیداتی باشند که نتایج انتخابات آتی آمریکا میتواند برای ایران داشته باشد.
۲ ـ سفر وزیر انرژی جمهوری آذربایجان به ایالاتمتحده
در هفته گذشته «پرویز شهبازف»، وزیر انرژی جمهوری آذربایجان، ضمن سفر به واشنگتن، با مقامات بلندپایه حوزه انرژی در این کشور رایزنی نموده و به توافقاتی دست یافته است. شهبازف ضمن تأکید بر تمرکز جمهوری آذربایجان بر فعالیتهای توسعهای در حوزه انرژی اعلام نموده است که دو طرف برای توسعه همکاریها و مشارکت ایالاتمتحده در صنعت انرژی جمهوری آذربایجان توافق نمودهاند. در همین راستا، ملاحظات و جزئیات ذیل درباره این سفر و همکاریهای انرژی جمهوری آذربایجان با طرفهای غربی تقدیم میگردد:
- جمهوری آذربایجان در حال حاضر از طریق سه خط لوله گاز به اروپا متصل شده است: خط لوله قفقاز جنوبی (از جمهوری آذربایجان به ترکیه)، خط لوله تاناپ (از شرق تا غرب ترکیه) و تاپ (از مرز ترکیه ـ یونان تا ایتالیا). تنها چند ماه پس از حمله فدراسیون روسیه به اوکراین، جمهوری آذربایجان و اتحادیه اروپا به توافقی قابلتوجه دست یافتند که بهموجب آن صادرات گاز از جمهوری آذربایجان به اروپا تا پایان سال ۲۰۲۷ میلادی به ۲۰ میلیارد مترمکعب در سال رسانده شود. بااینهمه، روند افزایش صادرات گاز جمهوری آذربایجان به اروپا در دو سال گذشته بسیار کند پیش رفته است و در سال گذشته به ۱۱.۸ میلیارد مترمکعب رسیده است؛
- در جهت تحقق این توافق، یکی از موانع مهم پیش روی جمهوری آذربایجان نیاز به نوسازی و افزایش ظرفیت در مسیر خط لوله است که در حال حاضر بهطور مستقل توسط طرف آذربایجانی انجام نپذیرفته و برای افزایش آن نیاز به سرمایهگذاری سایر بازیگران ازجمله ایالاتمتحده خواهد داشت. ظرفیت اسمی خط لوله سوم (تاپ) تنها ۱۰ میلیارد مترمکعب در سال بوده است و بنا بر اظهار کنسرسیوم بهرهبردار خط، ممکن است تا پایان سال ۲۰۲۶ میلادی به ۱۱.۲ میلیارد مترمکعب برسد که این عدد با رقم ۲۰ میلیارد توافق شده فاصله قابلتوجهی دارد. باید توجه داشت که عملکرد ۱۱.۸ میلیارد مترمکعبی صادرات گاز در سال گذشته ناشی از مصرف بخشی از گاز در نقاط میانی و پیش از پایان خط لوله در ایتالیا است. اظهارنظرهای کارشناسی حاکی از این است که جایگذاری کمپرسورهای جدید و گرانقیمت، در کنار احتمال احداث یک خط لوله جدید در بخش اول (آذربایجان به ترکیه) الزامات فنی تحقق رکورد صادراتی موردتوافق برای ۲۰۲۷ خواهد بود که این مهم نیاز به سرمایهگذاری قابلتوجهی در زیرساخت دارد؛
- ملاحظات فنی جداگانهای نیز درباره توان استحصال این مقدار گاز صادراتی توسط جمهوری آذربایجان وجود دارد که طی آن به مسئله سوآپ نیز اشاره میشود. در واقع، جمهوری آذربایجان در سالهای اخیر اقدام به سوآپ گاز از طریق ایران مینمود که این سوآپ با توجه به نوسانات و عدم ثبات ترکمنستان در تأمین و همچنین سایر اختلافات، پشتوانه مناسبی برای صادرات آذربایجان محسوب نخواهد شد. شرکت بیپی البته تأکید کرده است که در سال جاری استحصال گاز را از میدان فراساحلی آذری-چراغ-گونشلی آغاز خواهد کرد و با توجه به هزینههای بالای حفاری در عمق چند کیلومتری دریای خزر، به نظر میرسد مقدار گاز حاصله حجم چشمگیری داشته باشد که توسط بهرهبردار توجیهپذیر دانسته شده و استحصال خواهد شد؛
- وزیر انرژی آذربایجان در این سفر همچنین درباره توسعه فعالیتها در حوزه انرژیهای تجدید پذیر و اجلاس جهانی تغییرات اقلیمی موسوم به COP-24 که آذربایجان ریاست دورهای آن را بر عهده دارد، با طرفهای آمریکایی تبادلنظر نموده است که مورد دوم اهمیتی ویژه برای جمهوری آذربایجان از منظر تصویر دیپلماتیک بینالمللی دارد.
درمجموع به نظر میرسد جمهوری آذربایجان برای نقشآفرینی گستردهتر در بازار انرژی اروپا با محدودیتهای ساختاری مواجه شده است و در حال حاضر، این افزایش نقش توافق شده نیازمند سرمایهگذاری زیرساختی کلان است. در همین راستاست که آذریها به دنبال جلب حمایت ایالاتمتحده برای توسعه همکاری در مسیر کریدور گازی جنوب هستند. با این حساب، پرسش بنیادین درباره امکانپذیری این مشارکت، نسبتی مستقیم با اهمیت راهبردی تأمین گاز از طریق خط لوله برای اروپا و مجموعه غرب دارد که درباره آن با توجه به پیشرفتهای اخیر در حوزه تولید، انتقال و ذخیرهسازی گاز مایع ملاحظات متعددی وجود دارد.
۳ ـ ارزیابی سفر امیر قطر به پاریس
«شیخ تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر سهشنبه این هفته، ۸ اسفند ۱۴۰۲، برای اولین سفر رسمی خود به فرانسه وارد پاریس شد. این سفر اولین دیدار امیر قطر از فرانسه پس از دیدار شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی با نیکلا سارکوزی رئیسجمهور سابق فرانسه در پاریس در سال ۲۰۰۹ است. علاوه بر روابط دوجانبه به نظر میرسد موضوع گفتگوهای امیر قطر با رئیسجمهور فرانسه بر موضوع جنگ غزه بهویژه سه محور آتشبس، تبادل اسرا و کمکهای بشردوستانه متمرکز باشد.
لازم به ذکر است چهار روز پیشازاین در روز جمعه ۴ اسفند یک دیدار دیگر در پاریس با حضور ویلیام برنز رئیس سیا، دیوید بارنیا رئیس موساد، کامل عباس رئیس اطلاعات مصر و محمد عبدالرحمن آل ثانی نخستوزیر قطر انجام شده بود که گفته میشود منجر به یک طرح کلی توافقنامه آتشبس و تبادل اسرا شد و در نشستی در دوحه در روز دوشنبه مورد بحث بیشتر طرفین قرار گرفت. بر این اساس این دیدار ممکن است در همین راستا و بهمنظور انجام مذاکرات سطح بالاتر در این رابطه باشد. این امر نشان میدهد ازآنجاکه آمریکا با حمایتهای یکجانبه از رژیم صهیونیستی خود عملاً یکطرف درگیری بوده است فرانسه اکنون بهعنوان یک میانجی که روابط متعادلتری از یکسو با رژیم صهیونیستی و سوی دیگر با فلسطینیها و اعضای محور مقاومت دارد ظاهر شده است.
در خصوص روابط دوجانبه طی سالهای اخیر دو کشور برای تعمیق روابط دیپلماتیک، فرهنگی و اقتصادی خود با قطر تلاش کردهاند که نمود بارز آن در ورزش و سرمایهگذاری قطر در فوتبال فرانسه دیده شده است. سرمایهگذاری قطر در فرانسه حدود ۳۰ میلیارد دلار در بخشهایی ازجمله املاک، خردهفروشی، حملونقل و ورزش است. فرانسه نیز سرمایهگذاری زیادی در زیرساختهای نفت و گاز قطر و سایر زمینهها ازجمله هوانوردی و امنیت انجام داده است. حجم مبادلات اقتصادی دو کشور در سال ۲۰۲۲ حدود ۴.۵ میلیارد دلار بود. در این دیدار قرار است یک مجمع اقتصادی به ریاست نخست وزیران دو کشور برگزار شود که فرصتهای سرمایهگذاری در تعدادی از بخشها ازجمله هوش مصنوعی، نیمههادیها، بیوتکنولوژی و مراقبتهای بهداشتی و همچنین پروژههای همکاری در حوزه حملونقل و گردشگری را بررسی خواهد کرد.
۴ ـ سرمایهگذاری ۳۵ میلیارد دلاری امارات متحده عربی در مصر
روز جمعه گذشته 4 اسفند 1402، صندوق سرمایهگذاری اماراتی «القابضه» یا «ای دی کیو» (ADQ) مستقر در ابوظبی، از برنامههای خود برای سرمایهگذاری 35 میلیارد دلاری در مصر خبر داد. طبق گزارش خبرگزاری رسمی امارات متحده عربی این صندوق امتیاز توسعه رأس الحکمه، منطقه ساحلی غرب اسکندریه را به مبلغ 24 میلیارد دلار به دست خواهد آورد و 11 میلیارد دلار نیز به دیگر پروژههای سرمایهگذاری در سراسر مصر اختصاص خواهد یافت. طبق اظهارات مصطفی مدبولی، نخستوزیر مصر که در گزارش خبرگزاری دولتی «الاهرام» مصر منعکس شده است این سرمایهگذاری 35 میلیارد دلاری ظرف دو ماه آینده به مصر خواهد رسید و بزرگترین سرمایهگذاری مستقیم خارجی در تاریخ مصر است.
سرمایهگذاری این صندوق امارتی در رأس الحکمه در ادامه سرمایهگذاریهای قبلی امارات در مصر در سالهای اخیر انجام میشود. در ژانویه، اپراتور بنادر امارات متحده عربی اعلام کرد ۳ میلیون دلار در پایانههای کشتیهای تفریحی دریای سرخ در مصر سرمایهگذاری کرده است. همچنین در سال گذشته با توجه به خصوصیسازی شرکتهای دولتی توسط مصر شرکتهای اماراتی سهام برخی از شرکتهای دولتی مصر را خریداری کردند و در همین رابطه در نوامبر گذشته قاهره بخشی از سهام شرکت تنباکوی خود را به یک شرکت سرمایهگذاری امارات متحده عربی فروخت.
این سرمایهگذاری بزرگ به دلایل مختلف برای اقتصاد بحرانزده مصر بسیار حائز اهمیت است. این کشور به دلیل کاهش گردشگری در طول همهگیری کووید ـ ۱۹ و همچنین افزایش قیمت کالاهای اساسی پس از حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، با کمبود ارز خارجی دستوپنجه نرم میکند. اخیراً نیز به دلیل حملات انصارالله یمن به کشتیهای مرتبط با رژیم صهیونیستی در دریای سرخ، حجم تجارت دریایی از مسیر کانال سوئز کاهش قابلتوجه داشته و درنتیجه درآمدهای ارزی مصر بیشتر کاهشیافته است. در همین رابطه صندوق بینالمللی پول در دسامبر ۲۰۲۲ اختصاص یک بسته حمایت مالی ۳ میلیارد دلاری به مصر امضا کرده بود اما پس از توقف تعهد مصر مبنی بر حرکت در جهت نرخ ارز انعطافپذیر و پیشرفت در فروش داراییهای دولتی اختصاص این بسته با موانعی روبرو شده است؛ بنابراین این سرمایهگذاری امارات میتواند به رفع بحران ارزی مصر کمک خواهد کرد.
این سرمایهگذاری بهگونهای به جنگ غزه نیز ارتباط مییابد. وضعیت اقتصادی مصر در کنار عدم اقدام جدی در قبال غزه میتواند حکومت السیسی را تضعیف و شرایط تقویت اخوان المسلیمن را در این کشور فراهم کند. در شرایطی که قطر بهعنوان حامی مهم اخوان المسلمین نقش فعالی در جنگ غزه ایفا کرده است این اقدام امارات میتواند بهعنوان اقدامی در جهت تقویت السیسی قلمداد شود. علاوه بر این با توجه به عادیسازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی به نظر میرسد رژیم صهیونیستی از طریق اهرم مالی امارات ضمن تقویت پیوندهای کشورهایی که روابط خود را این رژیم عادی کردهاند مصر را به سمت پذیرش برخی از برنامههای این رژیم برای دوران پس از جنگ غزه سوق میدهد.
۵ ـ تلاش هند و یونان در جهت تعمیق سطح روابط دوجانبه
طی روزهای گذشته به دعوت «نارندرا مودی» نخستوزیر هند، آقای «کیریاکوس میتسوتاکیس» نخستوزیر یونان بهمنظور تعمیق بیشتر سطح مشارکت راهبردی بین دو کشور و شرکت در اجلاس «رایسینا ۲۰۲۴» به هند سفر کرد. نکته قابلتوجهی که دراینبین وجود دارد آن است که سفر مذکور نخستین سفر رئیس دولت از یونان به هند پس از ۱۵ سال بوده است (آخرین سفر نخستوزیر از یونان به هند در سال ۲۰۰۸ میلادی انجام شده است). شایانذکر است که روابط هند و یونان در پی سفر مودی به یونان در اوت ۲۰۲۳ میلادی به سطح «مشارکت راهبردی» ارتقا یافت. در همین رابطه دو کشور روابط فیمابین را بر اساس ارزشهای فرهنگی مشترک، تعهد به تقویت رشد اقتصادی، همکاری در زمینههای امنیتی و دفاعی، کشتیرانی و دریایی تعریف کردند.
شایانذکر است که در خلال دیدار اخیر، نخست وزیران دو کشور ضمن انعقاد توافقنامه دفاعی و امنیتی، بر لزوم نهایی شدن پیمان مهاجرت و انتقال نیروی کار با هدف ممانعت از قاچاق انسان و مهاجرت غیرقانونی تأکید کردند. علاوه بر این، طرفین بر برقراری صلح در منطقه غرب آسیا بهعنوان «شرط ضروریِ» موفقیت کریدور اقتصادیِ «آی مِک» (IMEC) تأکید کردند. لازم به ذکر است که یونان در کریدور اقتصادی «هند ـ غرب آسیا ـ اروپا» یا کریدور «آی مِک» (IMEC) قرار دارد. از این کریدور بهعنوان یک مسیر اقتصادیِ آیندهنگر یاد میشود که هدف آن تقویت توسعه اقتصادی از طریق تقویت اتصال و یکپارچهسازی اقتصادی بین جنوب آسیا، خلیجفارس و اروپا است. معالوصف، مسیر پیشنهادی دالان میان هند و اروپا است که از کشورهای امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اردن، رژیم صهیونیستی و یونان میگذرد. بر اساس آمارهای موجود، مجموع تجارت دوجانبه دهلینو و آتن در سال 2022 میلادی 1.4 میلیارد دلار گزارش شده است که از این میزان حدود 838.5 میلیون دلار به صادرات و 613.5 میلیون دلار به واردات هند از مبدأ یونان اختصاص داشته است (224.9 میلیون دلار تراز تجاری مثبت به نفع هند). در خصوص اجلاس رایسینا نیز که از سال 2016 با همکاری «بنیاد تحقیقاتی آبزرور» (ORF) و وزارت امور خارجه هند برگزار میشود، میتوان چنین اظهار داشت که یک اجلاس چندجانبه است که به مهمترین موضوعات سیاسی پیش روی جامعه جهانی میپردازد. در واقع این اجلاس با حضور مقامات و رهبران جهانی در زمینههای سیاسی، تجاری، رسانه و جامعه مدنی همهساله در کشور هند برگزار میشود تا در خصوص طیف گستردهای از موضوعات مربوط به سیاست بینالمللی بحث و تبادلنظر کنند.
۶ ـ پرواز آزمایشی جنگندههای بومی نسل پنجم ترکیه
در هفته گذشته نخستین جنگنده بومی تولید شده توسط ترکیه با نام «کاآن» (ثبت ترکی استانبولی کلمه خاقان به معنی پادشاه) پرواز آزمایشی خود را با موفقیت در ۱۳ دقیقه و تا ارتفاع ۸ هزار پایی به انجام رساند که این پرواز موفقیتآمیز پیشرفت مهمی در صنایع هوانوردی نظامی ترکیه به شمار میروند. بنا بر مشخصات اعلامی توسط تولیدکنندگان این جنگنده (شرکت صنایع هوایی ترکیه) این جنگندههای بومی از نظر پیچیدگی فناوری و طراحی در زمره جنگندههای نسل پنجم محسوب میشوند. در ادامه به مهمترین ملاحظات راهبردی موجود درباره موضوع اشاره میشود:
- تفکیک میان نسل چهارم و پنجم جنگندهها توسط شرکت «لاکهید مارتین» مورد تأکید قرار گرفته است و بخش قابلتوجهی از آن ناشی از فناوریهای جدیدی است که در ارتقای توان رادار گریزی جنگنده به کار گرفته شده است. از این منظر، بسیاری از تولیدکنندگان رقیب لاکهید مارتین دستهبندی نسلی مذکور را معتبر ندانسته و معتقدند تفاوت ماهوی چندانی میان این جنگنده و نسل پیش از آن وجود ندارد؛
- ترکیه یکی از کشورهای عضو ناتو بود که توسط ایالاتمتحده آمریکا به پروژه ساخت F-35 دعوت گردید و در آن فعالیت داشت. با اینهمه، پسازاینکه ترکیه در سال 2019 میلادی اعلام نمود که قصد خریداری سامانه دفاع موشکی S-400 را از فدراسیون روسیه دارد، از سوی ایالاتمتحده از این پروژه دفاعی راهبردی حذف گردید و با این استدلال که وجود این سامانه روسی در سیستم پدافندی ترکیه موجب خواهد شد توانمندیهای رادار گریزی F-35 توسط روسیه مورد جاسوسی و بررسی قرار گیرند، از زمره کشورهای دریافتکننده این جنگنده بهطور رسمی کنار گذارده شد؛
- ترکیه با آزمایش موفقیتآمیز جنگنده «کاآن» مبدل به چهارمین کشوری میشود که موفق به طراحی و ساخت جنگندهای در این کلاس نسلی و فناوری شده است. اولین جنگندههای نسل پنجم در انتهای دهه 90 میلادی توسط لاکهید مارتین و بوئینگ طراحی گردید و با نام F22-A در سال 2005 در اختیار ارتش ایالاتمتحده قرار گرفت. دومین جنگنده از این نسل نیز مدلهایی از F-35 تولیدی توسط ایالاتمتحده بودند که در سالهای 2015 و 2016 عرضه شدند. پس از ایالاتمتحده، چین با مدلی از جنگنده چنگدو و روسیه با سوخو-57 به زمره کشورهای تولیدکننده جنگندههای نسل پنجم پیوستند. از آن زمان تاکنون، علاوه بر تلاشهای چین و روسیه برای طراحی و تولید جنگندههای جدید از این نسل، ترکیه و سوئد نیز کوشیدهاند تا به زمره دارندگان این ناوگان هوایی فناورانه و بدیع بپیوندند؛
- ترکیه پروژه تولید و طراحی جنگنده بومی را از سال 2010 میلادی کلید زده است و برنامه تولید این جنگنده به گزارش رویترز از سال 2017 میلادی با قراردادی 125 میلیون دلاری با کمپانی بریتانیایی BAE آغاز شده است. قرار است این جنگندهها تا سال 2028 میلادی به مرحله تولید عملیاتی و انبوه برسند و ناوگان هوایی نظامی ترکیه را بیشازپیش تقویت کنند. لازم به ذکر است که ترکیه در ماههای اخیر و در جریان مذاکرات الحاق سوئد به ناتو، موفق شد قراردادی برای دریافت 40 جنگنده F16 و 79 کیت مدرن سازی جنگندههای موجود خود منعقد کند. بر اساس آخرین آمار اعلامی در پایان سال 2023 ترکیه مجهز به 157 جنگنده F16 و 48 جنگنده F4 بوده است.
علیرغم اینکه تولید انبوه و رقابتی این جنگندهها از سوی ترکیه بنا بر اظهارات مقامات رسمی ترکیه دستکم تا نیم دهه آینده مقدور نخواهد بود، عبور موفقیتآمیز این جنگندهها از مرحله پرواز آزمایشی نقطه عطفی در صنایع هوانوردی نظامی ترکیه بهحساب میآید. به نظر میرسد با سرمایهگذاری در تولید بومی جنگندههای رادار گریز موسوم به نسل پنجم، ترکیه موفق شده است دوراهی پیشآمده درباره سامانه دفاع موشکی S-400 و جنگنده F-35 را تا حدی پشت سر بگذارد. از این منظر، جنگندههای بومی ترکیه در کنار صنایع پهپادی پیشرفته این کشور قادر خواهند بود موقعیت نظامی و قدرت ترکیه را در مناسبات بینالمللی بیشازپیش ارتقا دهند.
۷ ـ تلاش ایروان و بغداد در جهت توسعه سطح روابط سیاسی و اقتصادی
«واهاگن خاچاتوریان» رئیسجمهور ارمنستان با دعوت «عبدالطیف رشید» رئیسجمهور عراق، با همراهی یک هیئت تجاری روز دوشنبه ۲۶ فوریه (۷ اسفندماه) به بغداد سفر کرد. در این دیدار خاچاتوریان با رئیسجمهور عراق طرفین بر ارتقای سطح روابط تجاری در زمینههای انرژی، کشاورزی، فناوریهای پیشرفته بهویژه دیجیتالسازی، مدیریت الکترونیکی، آموزش فناوری و سایر زمینههای مرتبط و همچنین در زمینههای بهداشت، آموزش، علمی و فرهنگی تأکید نمودند. از سوی دیگر در دیدار رئیسجمهور ارمنستان با نخستوزیر عراق ضمن دعوت «سودانی» از شرکتهای ارمنستانی و سرمایهگذاران این کشور بهمنظور مشارکت در پروژههای توسعهای عراق علیالخصوص پروژه جاده توسعه به دنبال فعال نمودن پروازهای مستقیم بغداد ـ ایروان است.
سفر مذکور ازآنجهت حائز اهمیت مینماید که پس از حلوفصل منازعات ارمنستان با جمهوری آذربایجان در خصوص «منطقه قرهباغ» و به ثبات رسیدن اوضاع امنیتی در این کشور، ایروان در پی گسترش سطح تعاملات اقتصادی و سیاسی خود با کشورهای غیراروپایی برآمده است. شاهد مثال انگاره مورداشاره آن است که رئیس انجمن دوستی ارمنستان اخیراً چنین اظهار داشت که است که اولویتهای سیاست خارجی جمهوری ارمنستان بر موضوعاتی همچون توسعه سطح تعاملات اقتصادی و سیاسی با کشورهای حاضر در منطقه غرب آسیا و حاشیه خلیجفارس علیالخصوص با کشور عراق متمرکز شده است. شایانذکر است که در عراق نزدیک به ۲۰ هزار ارمنی زندگی میکنند (عمدتاً در مناطق مرکزی عراق) و تبادلات تجاری دو کشور در سال ۲۰۲۲ میلادی حدود ۲۵۰ میلیون دلار گزارش شده است که نسبت به سال ۲۰۲۱ میلادی تقریباً ۲۷% افزایش یافته است.
با عنايت به مطالب فوقالذکر میتوان چنین اظهار داشت که با توجه به اینکه کشور آذربایجان توانسته است از طریق توسعه روابط با کشورهای عربی سرمایهگذاران کشورهای عربی در تمامی حوزههای علیالخصوص در حوزه انرژی جذب نماید به نظر میرسد کشور رقیب آذربایجان در منطقه قفقاز یعنی ارمنستان نیز به دنبال جذب سرمایهگذاران و جلبتوجه کشورهای غرب آسیا و خلیجفارس است. در حال حاضر عراق با تعریف کردن پروژه جاده توسعه به دنبال اتصال خلیجفارس به اروپا از طریق این پروژه است سبب شده است تا توجه کشورهای عربی و اروپایی را به خود جلب نموده است. کشور ارمنستان با استفاده از این گذاره و در نظر گرفت فرصتهای پیشروی کشور عراق به دنبال تعمیق روابط سیاسی و اقتصادی با کشور عراق بهعنوان کانون جذب سرمایهگذاران است تا بتواند از این رهگذر، ظرفیتهای خود را برای سرمایهگذاران به نمایش بگذارد و در رقابت سرمایهگذاری کشورهای عربی در قفقاز بیبهره نماند. ازاینرو در صورت تعمیق روابط بین دو کشور ارمنستان و عراق، ج.ا.ایران میتواند از این ظرفیت استفاده نماید و حلقه واسط میان کشورهای عربی و منطقه قفقاز واقع شود. در صورت عدم استفاده از ظرفیتهای پیش رو ترکیه به دلیل اتصال به جاده توسعه میتواند در این زمینه رقیب جدی ایران قرار گیرد.
۸ ـ بررسی ابعاد استعفای نخستوزیر تشکیلات خودگران فلسطین «محمد آشتیه»
«محمد آشتیه» نخستوزیر تشکیلات خودگردان فلسطین استعفای خود را در تاریخ ۲۶ فوریه ۲۰۲۴ میلادی (۷ اسفندماه) تقدیم رئیس تشکیلات خودگردان کرد که مورد موافقت «محمود عباس» واقع شد. آشتیه پس از تقدیم استعفای خود تأکید کرد: به مقابله با رژیم اشغالگر ادامه میدهیم و تشکیلات خودگردان نیز به مبارزه برای تشکیل کشور فلسطین در این سرزمین ادامه خواهد داد. وی اظهار داشت که وضعیت جاری در غزه ضرورت حاکمیت تشکیلات خودگردان در کل سرزمین فلسطین را میرساند. در این راستا وزیر توسعه اجتماعی دولت تشکیلات خودگردان با اشاره به اینکه دولت با دشواریها و چالشهای زیادی، بهویژه با تداوم جنگ اسرائیل در غزه، کرانه باختری و قدس روبرو بود که منجر به ظهور یک گرایش بینالمللی برای حمایت از ایجاد تشکیلات ملی واحد در تمام سرزمین فلسطین در غزه، کرانه باختری و قدس شد این روند و وحدت موضع بینالمللی بر ضرورت گشودن مسیر سیاسی جدید برای پایان دادن به اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی و ایجاد کشور مستقل فلسطین متمرکز است، در ادامه وی اظهار داشت که دولت فنسالار میتواند بر هر موضوع بحثبرانگیز پیرامون وضعیت موجود در نوار غزه فائق آید و بر اختلافات فلسطینیها غلبه کند.
لازم به ذکر است که یکی از اعضای حماس در واکنش به استعفای آشتیه چنین اظهار کرد که حماس به تغییرات پیش رو در دولت خودگردان توسط محمود عباس رئیس دولت خودگردان فلسطین اهمیتی نمیدهد و حماس خواهان تشکیل یک دولت ملی فلسطینی با اجماع همه جناحها است. همچنین حماس به دنبال تشکیل یک دولت با وظایف مشخص و یک دوره زمانی موقت است. این استعفای در بحبوحه تحولات غزه صورت پذیرفته است که طبق برآوردهای موجود این استعفا، نتیجه فشارهای آمریکاست که برای اولین بار توسط رئیس شورای امنیت ملی آمریکا مطرح شد وی از محمود عباس خواسته بود تا اصلاحاتی را در داخل حکومت انجام داده و انتخابات پارلمانی یا ریاستی برگزار نماید. لازم به ذکر است که رژیم صهیونیستی مشارکت جنبش «حماس» در مدیریت آینده غزه را کاملاً رد میکند و بارها رهبران و فرماندهان این جنبش را به سرکوب، ترور یا دستگیری تهدید کرده است قابلذکر است، موضوع اداره نوار غزه در مرحله پساجنگ، گره مهمی در مذاکرات جاری برای آتشبس طولانی در غزه ایجاد کرده است. همچنین به یکی از موارد اختلافی تلآویو و واشنگتن تبدیلشده است.
با عنایت به مطالب فوقالذکر میتوان چنین اظهار داشت که با توجه به اظهارات جو بایدن مبنی بر اینکه دوشنبه هفته آینده احتمال حصول آتشبس موقت در صورت همکاری حماس وجود دارد. از سوی دیگر حماس اعلام کرده است که خواهان تشکیل یک دولت ملی فلسطینی با اجماع همه جناحها است و تشکیل دولت فنسالار به رهبری محمود عباس نمیتواند خواستههای حماس را برآورده نماید. با توجه به فشار جامعه جهانی بر ایالاتمتحده بهعنوان حامی جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه و ناکامی این رژیم در کسب دستاورد مورد انتظار پس از گذشت حدود ۵ ماه از این جنگ، ایالاتمتحده با فشار بر تشکیلات خودگردان و اصلاحات مدنظری در تشکیل دولت جدید به دنبال کسب یک دستاورد برای خروج آبرومندانه رژیم صهیونیستی از باتلاق غزه است.