اسناد و شواهد مختلف حاکی از این هستند که تجاوز نظامی صهیونیست ها به رفح، قماری خطرناک برای آن ها است که می تواند کابوس های بزرگی را برایشان محقق کند.
جنگ غزه از منظر نرخ کشتار غیرنظامیان به مرگبارترین جنگ قرن بیست و یکم تبدیل شده است. اکنون از هر 10 فلسطینی، 9 نفر از بحران گرسنگی رنج می برد و البته که بیش از 85 درصد ساکنان نوار غزه نیز آواره شدهاند. این ها تنها جلوه های محدودی از پروژه جنایت و نسل کشی هستند که صهیونیست ها در نوار غزه و در بحبوحه جنگ افروزی خود علیه این منطقه برجا گذاشته اند.
با این حال، به تازگی مقام های ارشد سیاسی و نظامی رژیم اشغالگر قدس از اراده خود جهت حمله زمینی به شهر رفح در جنوب نوار غزه و در مجاورت با مرز مصر خبر داده اند. گزاره ای که کابینه جنگی صهیونیست ها نیز با آن موافقت کرده است.
به تازگی ارتش اسرائیل شهر رفح را در چندین نوبت هدفِ حملات هوایی و توپخانه ای قرار داده با این حال، هشدارهای جدی در مورد حمله زمینی صهیونیست ها به شهر رفح به ویژه از منظر بین المللی مطرح می شود. در این راستا، رژیم اشغالگر قدس به طور خاص با 4 چالش جدی و محوری در جریان حمله زمینی به شهر رفح رو به رو است.
یک: رژیم صهیوستی و خلق فاجعه بزرگ انسانی در رفح
شهر رفح از ابتدای جنگ غزه تاکنون، میزبان صدها هزار آواره فلسطینی بوده و اکنون بر اساس برخی گزارشها، شمار آوارگان در این شهر به عدد یک میلیون نفر رسیده است. معادله ای که عملا تمرکز جمعیتی در این شهر را به نحو غیرقابل کنترلی بالا برده است. حال در این وضعیت حمله زمینی صهیونیست ها به رفح می تواند یک فاجعه بزرگ انسانی را خلق کند و با توجه به سابقه قتل و عام و کشتار صهیونیست ها در نوار غزه، موجب مرگ هزاران فلسطینی بیگناهی دیگر شود.
اساسا به همین دلیل هم بوده که شاهد بودیم که آژانس امداد و کاریابی ملل متحد برای آوارگان فلسطینی موسوم به “آنروا” به صراحت نسبت به هرگونه حمله زمینی به نوار غزه هشدار داده و تاکید کرده که این حمله به یک رویداد کاملا مرگبار علیه مردم فلسطین تبدیل خواهد شد.
معادله ای که با اعتراضات گسترده دیگر نهادهای حقوق بشری و مدنی نیز همراه شده و کاملا مشخص است که هرگونه حمله زمینی اسرائیل به رفح، حتی از همین حالا که این اقدام انجام نشده، صورت حساب های سنگینی را روی دستِ اشغالگران صهیونیست قرار داده و از ظرفیت های بالایی جهت ایجاد چالش های بزرگتر برای آن ها در ادامه راه برخوردار است.
دو: ایجاد شواهد و اسناد جدید برای دیوان بین المللی دادگستری علیه صهیونیست ها
دیوان بین المللی دادگستری اخیرا و در پیِ شکایت دولت آفریقای جنوبی از رژیم اشغالگر قدس به دلیل ارتکاب به نسل کشی در نوار غزه، اقدام به صدور یک حکم موقت کرده و به صورت ضمنی نسل کشی صهیونیست ها را در غزه تایید کرده و به این رژیم اعلام کرده که ظرف یک ماه کلیه اقداماتی را که برای جلوگیری از وقوع نسلکشی در نوار غزه انجام داده را به این نهاد قضایی بین المللی گزارش دهد.
حال، حمله خونین صهیونیست ها به شهر رفح که میزبان بیش از یک میلیون آواره فلسطینی است، می تواند بیش از هر زمان دیگری مُهر تاییدی بر آشکار شدن پروژه نسل کشی صهیونیست ها در نوار غزه باشد. معادله ای که روند صدور احکام قضایی علیه اشغالگران صهیونیست را به نحو قابل توجهی تسریع خواهد کرد و سطح فشارهای بین المللی علیه صهیونیست ها را که پس از حکم موقت اخیر دیوان افزایش یافته، چندین برابر بیشتر خواهد کرد. معادله ای که نه فقط برای رژیم اشغالگر قدس، بلکه برای دولت آمریکا نیز به عنوان اصلی ترین حامی مادی و تسلیحاتی و سیاسی صهیونیست ها حامل چالش های جدی است.
کما اینکه همین فشارها نیز سبب شده تا جو بایدن رئیس جمهور آمریکا به صراحت در مورد اقدام نظامی اسرائیل علیه شهر رفح موضع گیری کند و نسبت به تبعات آن به صهیونیست ها هشدار دهد.
سه: جنگ کورِ صهیونیست ها در رفح
یکی از نکات مهم و قابل تاملی که برخی استراتژیست های نظامی در مدت اخیر به آن اشاره داشته اند این بوده که حمله ارتش اسرائیل به شهر رفح، عملا صهیونیست ها را وارد باتلاقی جدید خواهد کرد که خروج از آن به این سادگی های میسر نخواهد بود. نتانیاهو اخیرا اعلام کرده که 4 تیپ حماس در شهر رفح حضور دارند و اسرائیل با توان فعلی میدانی اش در اطراف رفح نمی تواند در این شهر دستاوردی داشته باشد.
البته که جنبش حماس نیز تاکید کرده که حمله ارتش اسرائیل به شهر رفح می تواند بحران هایی را برای این رژیم ایجاد کند که سطح آن ها حتی امکان دارد از عملیات “طوفان الاقصی” نیز گسترده تر باشد. حال در این وضعیت، طرح موضع گیری های مختلف از سوی مقام های ارشد سیاسی و نظامی اسرائیلی در رابطه با حمله زمینی به شهر رفح، بیش از همه شبیه به قمار خطرناکی است که در سایه اوج گیری اعرتاضات داخلی در عمق اراضی اشغالی علیه نتانیاهو و دولتش، می تواند مرگ سیاسی آن ها را رقم بزند و سناریوهای خطرناکی را برایشان رقم بزند.
اساسا به دلیل موضع ضعیف اسرائیل در جبهه های جنگ غزه بوده که در مدت اخیر شاهد بوده ایم این رژیم به نحو فعالانه تری در مذاکرات مرتبط با ابتکارهای صلح در بحبوحه جنگ غزه، از خود مشارکت نشان می دهد. حال یکچنین رژیم سیاسی اساسا در موقعیتی نیست که بخواهد وارد یک قمار خطرناکِ دیگر شود.
چهار: تشدید موضع تقابلی کشورهای منطقه علیه صهیونیست ها
حمله زمین احتمالی ارتش اسرائیل به شهر رفح، با موضع گیری های صریح برخی دولت های عربی منطقه نیز همراه بوده است. به طور خاص دولت های اردن، مصر و عربستان هشدار داده اند که این اقدام در صورت تحقق می تواند چالش های جدی را برای صهیونیست ها ایجاد کند. مثلا دولت مصر به صراحت از لغو پیمان صلح و توافق کمپ دیوید با رژیم اشغالگر قدس سخن گفته است.
عربستان سعودی نیز به صورت آشکارا از توقف کامل و پایان یافتنِ پرونده عادی سازی روابط با صهیونیستها سخن گفته است. اردن نیز ملاحظات امنیتی خاص خود را در مورد حمله زمینی اسرائیل به رفح دارد. کنشگران مذکور هرکدام حمله صهیونیست ها به رفح را به مثابه رویدادی هشداردهنده برای امنیت ملی خود نیز در نظر می گیرند و مثلا مصری ها حاضر نیستند که ارتش اسرائیل وارد مناطق مرزی با این کشور شود.
از این رو، چه شهروندان صهیونیست و طیف های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ساکن در اراضی اشغالی، و چه کنشگران منطقه ای و چه بازیگران فرامنطقه ای، هیچکدام از حمله زمینی صهیونیست ها به رفح حمایت نمیکنند و این معادله حاکی از این است که حمله ارتش اسرائیل به رفح می تواند اسرائیل را وارد بحران هایی کند که خروج از آن ها به این سادگی ها میسر نخواهد بود.