سالگرد یک آبروریزی بزرگ در آمریکا!

بر اساس بند سوم اصلاحیه چهاردهم قانون اساسی آمریکا، فردی که به عنوان رئیس جمهور آمریکا سوگند یاد می کند، اگر در ایجاد شورش و آشوب در آمریکا نقش داشته باشد، بایستی از حضور مجدد در انتخابات ریاست جمهوری این کشور محروم شود.

بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران حوزه سیاست داخلی آمریکا، بر این باورند که روز ششم ژانویه سال 2021 را بایستی روزی تاریخی در این کشور دانست. در این روز، حامیان دو آتشه “دونالد ترامپ” رئیس جمهور سابق آمریکا که از شکست وی در جریان انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا از “جو بایدن” رئیس جمهور کنونی این کشور عصبانی و ناراضی بودند، به منظور ممانعت از اقدام کنگره آمریکا در تصویب نتیجه نهایی انتخابات مذکور، به ساختمان کنگره حمله کردند.

حمله ای که موجب دستگیری هزاران نفر، محکومیت صدها نفر، و کشته شدن 7 آمریکایی شد. دونالد ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا نیز به دلیل ایفای نقش منفی در قالب رویداد مذکور، با 4 پرونده جنایی و قضایی مواجه شد که البته هنوز هم با آن ها درگیر است. در این راستا، نقش مخرب و منفی ترامپ در قالب رویداد مذکور به قدری برجسته بوده که برخی از تحلیلگران معتقدند اتهامات ترامپ و جرایم وی در بحبوحه حادثه ششم ژانویه، می توانند زمینه را برای ظهور سناریوهای ناامیدکننده ای برای او همزمان با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا فراهم سازند.

بر اساس بند سوم اصلاحیه چهاردهم قانون اساسی آمریکا، فردی که به عنوان رئیس جمهور آمریکا سوگند یاد می کند، اگر در ایجاد شورش و آشوب در این شور نقش داشته باشد، بایستی از حضور مجدد در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا محروم شود. همانطور که ایالت هایِ مین و کلرادو نیز تاکنون بر اساس همین بند قانونی، ترامپ را از شرکت در انتخابات مقدماتی 2024 آمریکا محروم کرده اند. با این همه، وقوع حادثه ششم ژانویه، شان داد که تا چه اندازه ادعاهای رهبران آمریکا مبنی بر اینکه کشورشان نقطه اوج و تعالی تمامی اصول و انگاره های دموکراتیک است، گزاره ای بی پایه و اساس است و واقعیت های پشت پرده دموکراسی آمریکایی، چهره ای زشت و غیرانسانی دارند.

اساسا به همین دلیل هم بود که در زمان وقوع حادثه ششم ژانویه سال 2021 آمریکا، بسیاری این رویداد را یک آبروریزی بزرگ برای آمریکا در عرصه بین المللی برشمردند که تا حد زیادی اعتبار و جایگاه آن را به نحوی منفی تحت تاثیر قرار داد.

حادثه ششم ژانویه پرده از قطبی گرایی شدید در حوزه مسائل سیاسی و اجتماعی آمریکا برداشت. قطبی‌گرایی که در نوع خود با مخاطرات و چالش های امنیتی و راهبردی زیادی برای آمریکا همراه شده و حتی برخی تئوریسین های حوزه روابط بین الملل را مجبور ساخته تا به این مساله اشاره کنند که اگر آمریکا نتواند تناقضات درونی نظام حکمرانی خود را رفع و رجوع کند، آینده ای سیاه و توام با اقتدارگرایی انتظار آن را خواهد کشید.

در این رابطه، برخی تحلیلگران حوزه سیاست داخلی آمریکا حتی به این مساله اشاره می کنند که پس از حادثه ششم ژانویه، نهادهای حکمرانی در آمریکا نیز تا حد زیادی ماهیت قطبی گرایانه به خود گرفته اند و هم حامیان دو آتشه ترامپ در حزب جمهوریخواه و هم مخالفان و منتقدان وی، هر کدام با نفوذ در سازوکارهای حکمرانی آمریکا سعی داشته و دارند تا مانع از به قدرت رسیدن مجدد طرف مقابل شوند. معادله ای که در کلیت خود، باز هم ضربه ای مهلک به ادعاهای دور و دراز سیاستمداران و رهبران آمریکا مبنی بر تعهدشان به دموکراسی و اصول دموکراتیک را به نمایش می گذارد.

حادثه ششم ژانویه، تا حد زیادی پیوندها میان آمریکا و متحدان بین المللی آن را نیز تضعیف کرد و خود سرمنشا بسیاری از چالش های دیگر برای این کشور در قابل معادلات بین المللی شد. در این رابطه، بسیاری از متحدان بین المللی آمریکا در اقصی نقاط جهان به عینه مشاهده کردند که آمریکایی که آن ها به این کشور سال ها تکیه داشته اند، حتی توان مدیریت مسائل و چالش های داخلی خود را هم ندارند و تکیه بیشتر به این کشور، چیزی جز تکیه بر باد را تداعی نمی کند.

دیدگاهتان را بنویسید