نگاهی به سال پر فراز و نشیب در صحنه سیاسی آمریکا

علاوه بر ماجراهای مربوط به کنگره، اتفاقات زیادی در ۲۰۲۳ در عرصه سیاسی آمریکا به وقوع پیوست.

سال ۲۰۲۳ با ادای سوگند کنگره جدید، پس از آنکه جمهوری‌خواهان اکثریت اندکی را در انتخابات میان دوره‌ای به دست آوردند، آغاز شد. در ژانویه، کوین مک‌کارتی سرانجام به عنوان رئیس مجلس انتخاب شد. آقای مک‌کارتی به یک دلیل مهم در اذهان مردم آمریکا نقش پررنگی داشت؛ او رهبر اکثریت مجلس نمایندگان بود که در دوران ریاست جمهوری از دونالد ترامپ حمایت کرد. پس از شورش ۶ ژانویه، آقای مک‌کارتی در صحن مجلس گفت که آقای ترامپ «مسئولیت» خشونت را بر عهده دارد. سپس وقتی مشخص شد که رئیس جمهوری سابق از حمایت اکثریت جمهوری‌خواهان برخوردار است، آقای مک‌کارتی برای ادای احترام به آقای ترامپ به فلوریدا رفت.

تا ژانویه ۲۰۲۳، عدم اطمینان در مورد اینکه آیا آقای مک‌کارتی واقعاً معتقد به ترامپیسم بود یا خیر، همراه با خصومت شخصی علیه او، و همین اکثریت ناچیز، به این معنی بود که او باید ۱۵ دور رای‌گیری را تحمل می‌کرد تا بتواند ریاست مجلس را تضمین کند. یک امتیازی که او برای انجام این کار داد، کارش را به ویژه ناامن کرد. اینکه هر یک از اعضای گروه جمهوری‌خواهان می‌تواند رای‌گیری در خصوص عدم اعتماد را راه بیندازد.

توجه زیادی به جنگ داخلی درازمدت جمهوری خواهان در مجلس نمایندگان در سال ۲۰۲۳ صورت گرفت، اما قوانین زیادی از طریق کنگره و میز رئیس جمهوری به تصویب نرسید. در واقع بر اساس برخی معیارها، این کنگره کم‌بازده‌ترین کنگره از زمان جنگ داخلی واقعی آمریکا بود. فرانسیس فوکویاما دولت فدرال را به عنوان یک حق «وتوکراسی» توصیف کرده است، زیرا اکثریت مجلس نمایندگان، ۴۱ سناتور، رئیس جمهوری و دادگاه عالی همگی قدرت وتوی قوانین را دارند. هنگامی که دولت بین جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها تقسیم می‌شود، مانند سال ۲۰۲۳، تنها قوانینی که می‌توان تصویب کرد، چیزهای غیر قابل بحث است. شاید نکته برجسته قانونی سال، قانون نوسازی تمبر مرغابی بود (تمبر مرغابی فدرال که به‌طور رسمی به عنوان تمبر شکار و حفاظت از پرندگان مهاجر شناخته می‌شود، یک تمبر چسبی است که توسط دولت فدرال ایالات متحده صادر شده ‌است و باید پیش از شکار پرندگان آبزی مهاجر مانند غاز، اردک و مرغابی خریداری شود.)

با این حال، در عرصه سیاست آمریکا همواره اتفاقاتی بیش از آنچه در کنگره رخ می‌دهد، وجود دارد. فارغ از قوه مقننه فدرال، سال ۲۰۲۳ به دلیل اینکه خیلی چیزها درست پیش رفت، قابل توجه بود.

کاهش جرایم خشن را در نظر بگیرید. در سال ۲۰۱۷ آقای ترامپ در سخنرانی تحلیف خود به عنوان رئیس جمهوری وعده داد که به «این قتل عام آمریکایی» پایان دهد. در عوض، آنچه در پی آن رخ داد، افزایش جنایات خشونت‌آمیز در آخرین سال ریاست جمهوری او بود. نرخ قتل در سال ۲۰۲۰ ۳۰ درصد افزایش یافت که یکی از بزرگترین افزایش‌های سالانه ثبت شده است. شاید این تقصیر آقای ترامپ نبود: به نظر می‌رسد که عمدتاً نتیجه این بوده است که ادارات پلیس پس از قتل جورج فلوید، کارهای پلیسی کمتری برای حفظ نظم و آرامش انجام می‌دهند. برعکس، در سال ۲۰۲۳، طبق آمار جمع آوری شده توسط FBI که اکثر مناطق کشور را پوشش می‌دهد، آمار سالانه جرایم خشونت آمیز در آمریکا حدود ۸ درصد کاهش یافته است.

یا اقتصاد را در نظر بگیریم. رای دهندگان واقعا از تورم بالا خوششان نمی‌آید، و این به توضیح میزان محبوبیت بد جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا کمک می‌کند، که به همان اندازه بد یا بدتر از میزان محبوبیت آقای ترامپ در زمان ریاست جمهوری او است. اما تورم در سال ۲۰۲۳ کاهش یافت. قیمت‌ها در مقایسه با قبل از همه‌گیری بالا است، بنابراین انتظار جشن و سرور زیادی نداشته باشید. با این حال نرخ تورم در مقایسه با سال گذشته تقریباً به نصف کاهش یافته است. دستمزدهای واقعی (یعنی تعدیل شده با تورم) برای اولین بار از سال ۲۰۲۱ افزایش یافت. در واقع، آن‌ها قوی‌تر از قبل از ظهور کووید رشد کردند. اما در این داستان شاد چند ستاره وجود دارد: کسری بودجه فدرال بسیار زیاد است.

رشد درآمد واقعی در یک اقتصاد با اشتغال کامل به همان اندازه که در سیاست‌های عمومی وجود دارد به یک طلسم جادویی نزدیک است: فقر و نابرابری‌های نژادی را کاهش می‌دهد. اگرچه ظاهراً از وضعیت آخرالزمانی سیاست آمریکا کمتر نمی‌کند. یکی از پارادوکس‌های این زمان این است که بسیاری از چیزها درست پیش می‌رود و با این حال ترس‌های جدی و غیرهیستریکی در مورد لغزش کشور به سمت نوعی دیکتاتوری وجود دارد. سیاستگذاران بر این باور بودند که اگر تورم را پایین نگه دارند و اقتصاد را در حال رشد نگه دارند، پاداش آن یک جامعه راضی خواهد بود و برعکس، فلاکت اقتصادی منجر به افراط‌گرایی سیاسی می‌شود. آمریکا قواعد بازی را تغییر داده است.

همچنین ۲۰۲۳ سالی بود که سیاست نژادی آمریکا تعدیل شد. ترکیب دوره ریاست جمهوری آقای ترامپ و قتل جورج فلوید، دیدگاه خاصی را در مورد ضد نژادپرستی ایجاد کرد که معتقد است تنها راه عادلانه کردن آمریکا، تبعیض بر اساس نژاد است. استدلال معقولی برای آن وجود دارد. لیندون جانسون این را به بهترین وجه بیان کرد: «شما نباید فردی را که سال‌ها در زنجیر کرده‌اید را پس از آزادی، به خط شروع یک مسابقه ببرید و سپس بگویید: «شما آزاد هستید که با بقیه افراد رقابت کنید و هنوز هم معتقد باشید که شما کاملاً منصف بوده‌اید و جوانمردانه عمل کرده‌اید.» با این حال این دیدگاه هرگز محبوب نبوده است. حتی در جنبش حقوق مدنی در دهه ۱۹۶۰، تبعیض مثبت بر اساس نژاد، هم به عنوان یک نظریه و هم به عنوان یک تاکتیک سیاسی مورد اعتراض قرار گرفت.

علاوه بر اوج قتل، سال آخر ریاست جمهوری آقای ترامپ شاهد نهادینه شدن این دیدگاه بود. شرکت‌ها سعی کردند برخی از شیوه‌های افسران پذیرش دانشگاه را کپی کنند. سپس در ژوئن ۲۰۲۳، دیوان عالی اقدام مثبت در پذیرش دانشگاه‌ها را لغو کرد، که بزرگترین ضربه به نفع این دیدگاه بود «تمام تبعیض‌ها بد است». رویکردی که اکثر آمریکایی‌ها دارند. این تا حدی کار آقای ترامپ بود: اگر او سه قاضی محافظه‌کار را به دادگاه منصوب نمی‌کرد، ممکن بود اقدام مثبت همچنان قانونی باشد. اما حضور آقای بایدن در کاخ سفید واکنش‌ها را محدود کرد. لیبرال‌های آمریکایی به آقای بایدن اعتماد دارند که نژادپرست نیست و با خارج کردن مسئله تبعیض نژادی از لیست موضوعات دارای اولویت به انتخاب او به عنوان ریاست جمهوری واکنش نشان دادند. اقدامی که انرژی را از جنبش dei (تنوع، برابری و شمولیت) گرفته است. شرکت‌ها در حال برچیدن برنامه‌های استخدامی هستند که در سال ۲۰۲۰ راه‌اندازی کرده‌اند. مرکز ضد نژادپرستی ایبرام ایکس کندی در دانشگاه بوستون در حال افول است.

در مجموع، سال ۲۰۲۳ سال بسیار خوبی برای لیبرال‌های جریان اصلی در حزب دموکرات و برای آن دسته از لیبرال‌های کلاسیک بود که قبلاً در حزب جمهوری‌خواه حضور داشتند. در همین حال در کنگره، سال با یک رئیس مجلس نمایندگان دیگر که تحت فشار گروه خود است به پایان رسید. آقای مک‌کارتی که طبق قوانینی که ایجاد کرده بود از مجلس خارج شد، اعلام کرد که مجلس را ترک می‌کند و ایده خدمت در کابینه آینده ترامپ را مطرح کرد. جانشین او، مایک جانسون، تاکنون با اجتناب از آوردن لوایح به صحن مجلس، شغل خود را حفظ کرده است. این استراتژی در ژانویه، زمانی که تعطیلی نسبی دولت در پیش است، تمام خواهد شد.

در حالی که این روند ادامه دارد، جمهوری خواهان در ۱۵ ژانویه جلسات حزبی خود در آیووا را برگزار خواهند کرد که احتمالاً تسلط آقای ترامپ بر حزب را تأیید می‌کند و دیوان عالی ممکن است مجبور شود در خصوص چند مورد مهم مربوط به او رای دهد. این تلاقی رویدادها به طور بالقوه وحشتناک است، و درست پیش از آن رخ می‌دهد که آقای ترامپ در روز سه‌شنبه بزرگ ماه مارس، یک روز پس از آغاز محاکمه فدرال او به دلیل تلاش برای لغو نتیجه انتخابات ۲۰۲۰، عملاً به عنوان نامزد تایید شود. بنابراین لازم به یادآوری است که در حال حاضر برخی از چیزها در آمریکا به خوبی پیش می‌رود.

آرش نصیری

دیدگاهتان را بنویسید