شهرسازی و معماری، مساله تمدنی

صرف بیان و تولید علم شهرسازی و معماری اسلامی کافی نیست، اثبات کارآمدی آن در نظام مقایسه با الگو‌های غربی جهت بسترسازی تمدن الهی لازم است.

مدل‌های مادی توانسته اند تا حدودی به نیاز‌های فردی و اجتماعی انسان پاسخ دهند، اما در پاسخ گویی به نیاز‌های فطری بشر مستاصل بوده اند. امروزه نحله‌های سکولاریسم و کانون قدرت وثروت به این نتیجه رسیده اند که ایدئولوژی نباید درعمل اجتماعی دخالت داشته باشد منظور آنان از ایدئولوژی چیزی نیست جز مکتب اسلام و آموزه‌های دینی، ایدئولوژی الهی قدرت ساماندهی رفتاراجتماعی را دارد و غرب ازاین قدرت هراس دارد.

یکی از جلوه‌های تمدنی که محصول ارزش‌ها و بینش‌های مکاتب بوده، شهر است. شهر محل بروز رفتار‌های اجتماعی است. امروزه شهروندان که زیست شهری غربی را تجربه کرده اند، روحشان ازشعار‌ها وجلوه‌های تمدن مادی اشباع شده و لذا شعار‌هایی که تا دیروز از جذابیت زیادی برخوردار بود تنزل پیدا نموده از این رو همزمان با گام دوم انقلاب و با عبرت گیری از اشتباهات انجام شده در دهه‌های اخیر در حوزه شهرسازی باید به سمت نظام سازی عمران شهری حرکت کرد.

در چند سال اخیر تلاش‌های علمی متعددی در حوزه شهرسازی و معماری اسلامی انجام شده، اما به دلایلی اثرگذاری این اقدامات بسیارکم بوده به گونه‌ای که واکنش سلبی آن بیش‌تر از کنش ایجابی بوده است. مشکل اصلی در عمران شهری بارویکرد اسلامی این است که درکنار تولید علم به عملیات و ارائه محصول نمی‌رسد. نظام مادی غرب بخوبی توانسته است مفاهیم، ساختار و محصول مور نظر را تولید کند. ازچالش‌های مهم درحوزه عمران شهری، عدم تبدیل مفاهیم کلی به مفاهیم عملیاتی درعرصه دینی است. به بیانی دیگر مادامی که مفاهیم نظری، امکان تبدیل به ضرایب کمی را پیدا نکنند، نمی‌توان از کارآمدی مدل سازی شهرسازی ومعماری دینی دفاع کرد.

صرف بیان و تولید علم شهرسازی و معماری اسلامی کافی نیست، اثبات کارآمدی آن در نظام مقایسه با الگو‌های غربی جهت بسترسازی تمدن الهی لازم است. اگرکارآمدی نظام شهرسازی و معماری در عرصه عینی اثبات نشود، انسان شهری مسلمان دغدغه‌مند نیز برای جریان دادن دستورات دین درنظام زیست شهری احساس وظیفه نخواهد کرد. برای امت اسلامی زیبنده نیست که دراعمال فردی به سان یک مسلمان معتقد عمل کند، اما در رفتار‌های اجتماعی الگو‌های غرب را سرلوحه قرار دهد. به دلیل تفاوت اساسی دوران پیش از انقلاب با انقلاب اسلامی نمی‌توان از تناسبات و ساختار قبل انقلاب بهره جست و ضرورت طراحی تناسبات جدید رانادیده گرفت اگر چنین شود دوران فعلی به دوران رجعت به کژی‌های قبل از انقلاب تبدیل می‌شود. درحال حاضر مع الاسف شاخصه‌هایی ازاین رجعت نامیمون را می‌توان در ساختار ها، قوانین شهرسازی و معماری و در قالب طرح‌های توسعه شهری مانند طرح جامع وتفصیلی یافت. تولیدات علمی دربخش عمران شهراسلامی به ثمر نخواهد نشست مگر شاهد تغییرات در ساختار، قوانین و طرح‌ها باشیم. درمورد زیبایی شناسی جمعی در مقیاس بنا وفرا تک بنا نیز درحال نوعی دگردیسی هستیم که بیشتر متناسب بانظام سرمایه سالاری تناسب دارد. مسلمان شهروند طی سال‌های متمادی زیست شهر غربی را تجربه و زیبایی شناسی دینی ارائه نشده تا بتواند زیبایی شناسی در شهر اسلامی را درک کند، سیما ومنظر شهری فعلی نیز نتیجه نفوذ تفکر و محصول تمدن مادی است،

علی رغم تاکید مقام معظم رهبری بر سیما و منظر شهر، زیبایی شناسی مورد تایید نظام سرمایه داری در شهر‌ها پیاده سازی و اجرا می‌شود. با توجه به وضعیت موجود پاشنه آشیل برای ساخت نظام عمران شهری اسلامی خلا ساماندهی نظام فکری منسج و روزآمد و عدم داشتن نرم افزار لازم برای تبدیل شدن ایده به محصول است. شاخصه‌های کلی شهرسازی و معماری اسلامی در سطح کلان، خرد و در حوزه‌های گرایش، بینش و دانش باید تبیین گردد تا بتوان با ارائه مدل گذار از رویکرد‌های لیبرالی به سمت نظام عمران شهری اسلامی برپایه تمدن دینی حرکت کرد.

 

علی حجازیان

دیدگاهتان را بنویسید