سردبیر دنیای تحلیل؛ طوفانالاقصی به همان اندازه که توانست سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را غافلگیر کند، مینهایی را فراتر از سرزمینهای اشغالی کاشت که جهان را بهتزده کرد. امروز و با گذشت بیش از یک ماه از ماندگارترین 7 اکتبر تاریخ، میتوان گفت؛ شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، مهمترین بستر این مینگذاری بودند.
نبرد در بیسرزمینی استعمار زده، سخت تراز نبرد در کوچه، پسکوچههای وطن!
پیش از اینکه به تشریح عملکرد شبکههای اجتماعی در مقابل طوفان مجازی الاقصی بپردازیم، لازم است کمی صحنه این نبرد را ترسیم کنیم، وضعیتی که در زیست مجازی با آن مواجه هستیم، شبیه ترین چیز به یک «استعمار» است، استعماری که حالا میتوان آن را «استعمار فرانو» خواند. اما این استعمار چگونه شکل گرفت؟ در حقوق بینالملل عمومی، اصلی موسوم به اصل برابری حاکمیت دولتها وجود دارد که بیان میکند؛ «هیچ دولتی نسبت به دولت دیگر برتر نیست و نمیتواند بر آن اعمال حاکمیت کند اما رفته، رفته تولیگری اینترنت توسط دولت امریکا منجر به نقض این اصل و اعمال حاکمیت وی به سایر دولتها شد و همچنین تمرکز زیرساختها و نهادهای متولی اینترنت در امریکا، و طبعاً کنترل و مدیریت این فضا توسط ایالات متحده امریکا باعث شد، فضای مجازی به محیطی تحت حاکمیت آمریکا درآید.» هرچند در نگاه نخست به نظر میرسد حاکمان و بازیگردانهای شبکههای اجتماعی جهان، اشخاص حقیقی مانند، ایلان ماسک ومارک زاکربرگ و امثالهم باشند، اما به هرحال نسبت آنها به لحاظ تبعی، سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک با دولت آمریکا انکار ناپذیر است. و به طور واضح میتوان سایه سنگین دولت آمریکا را بر این جهان بیسرزمین احساس کرد.
مشخصا دولت آمریکا برای کنترلگری بر فضای پلتفرمهای اجتماعی پرکاربر مثل متا و ایکس دست به قانونگذاری و کنترل مشروع زده است. به نقل از اسوشیتدپرس؛ کمیسیون تجارت فدرال آمریکا به طور مستقیم بر عملکرد مارک زاکربرگ، مالک متا نظارت دارد. از طرفی ایلان ماسک، مدیر عامل ایکس در مصاحبه ای فاش کرد که دولت آمریکا “دسترسی کامل” به «پیام های مستقیم خصوصی» کاربران (DM) بر روی این شبکه اجتماعی دارد و بر این فضا کنترل و نظارت کامل دارد. پس طبیعی که با این همه ابزار نظارت و کنترل، برای ساکنین سرزمین زیتون، نبرد در بیسرزمینی استعمار زده میتواند چقدر سختتر از نبرد در کوچه پسکوچههای وطن باشد.
بهت زدگی حاکمان مجازی؛ مرحله اول مواجه با طوفان مجازی الاقصی
با توجه به محدودیتهای رسانهای باریکه غزه، عملا اینستاگرام به مهمترین بستر اطلاع رسانی تبدیل شده بود، به تعبیر نیویورک تایمز، جنگ غزه در اینستاگرام روز به روز درحال گسترش است. از آنجا که شرایط اعزام خبرنگار به این منطقه کار سادهای نیست، عملا مردم غزه در رسانهها جنگی را پوشش میدهند، که در آن درحال زندگی هستند. این تصویرهای بی واسطه از جنگی نابرابر در رسانههایی که خاصیت آن خیزش اجتماعی است، ناگزیر مردم سایر نقاط جهان را وادار میکند تا هر آنچه خشم و فریاد دارند، به پستی اینستاگرامی تبدیل کنند.
اما همان طور که اشاره شد، طوفان مجازی الاقصی به مثابه بمبی ناگهان، منفجر شد و همین انفجار ناگهانی حاکمان فضای مجازی را از هرگونه واکنش بازداشت. باتوجه به اظهارات کاربران فضای مجازی، حداقل در 24 ساعت ابتدایی پس از طوفان، هیچ پستی از جانب پلتفرمهای اینسناگرام و ایکس حذف و یا سانسور نشد. و این به وضوح نشان از بهتزدگی صاحبان این بیسرزمین است. در نتیجه مرحله اول مواجه حکمرانان فضای مجازی را میتوان دوره «بهت زدگی» نامگذاری کرد. اساسا خاصیت طوفان همین است، کوتاه اما پر از تلاطم، دقیقا شبیه به آنچه در مرحله اول، شاهد آن بودیم. اما پس از چند ساعت ابتدایی، متا پنجشنبه(۲۷ مهر) اعلام کرد؛ ۷۹۵ هزار پست عربی و عبری را در پلتفرمهای مختلف خود در سه روز اول درگیری حذف کرده است. همچنین چندین هشتگ در اینستاگرام از جمله #طوفان_الأقصی را ممنوع کرد. و این شروع واکنش پلتفرمهای مجازی به این طوفان بود. واکنشی که حالا به سیاست مقابله با این طوفان مجازی تبدیل شدهاست و مشخصا برای کنترل فضای مجازی به بخشی از الگوریتم شبکههای اجتماعی تبدیل شدهاست.
مکانیزمهای کنترلگری
متا در بیانیه خود گفتهبود: از زمان حملات تروریستی حماس به اسرائیل در روز شنبه و پاسخ اسرائیل در غزه، تیم های متخصص از سراسر شرکت ما به طور شبانه روزی برای نظارت بر سکوهای ما کار می کنند. از طرفی، به گزارش cnn؛ مقامات اتحادیه اروپا نامهای به ایلان ماسک، مالک ایکس ارسال کردند و هشدار دادند که اگر تحقیقات نشان دهد که این شرکت به تعهدات قانونی خود در رابطه با محتوای جنگ عمل نکند، ممکن است با مجازاتهای سنگین از جمله میلیاردها جریمه روبرو شود.
همانطور که پیشتر هم اشاره شد، طبیعی به نظر میرسید که صاحبان فضای مجازی، مکانیزمهای کنترلگری خود را فعال کنند. اما این مکانیزمهای کنترلی چه هستند؟ متا و ایکس به عنوان دو شرکت بزرگ و اصلی مدیریت فضای مجازی، دو استراتژی اصلی را کنترل فضای مجازی به کار گرفتند؛ 1. دروغپراکنی و 2. سانسور که به شیوههای متنوعی فعال شد.
استراتژی اول؛ دروغپراکنی
به گزارش abc news؛ در زمان ایلان ماسک، این پلتفرم به حدی بدتر شده که نه تنها اطلاعات نادرست را مهار نمی کند، بلکه پستهای حساب هایی که هزینه سرویس اشتراک بلوچک پرداخت می کنند را بدون توجه به اینکه چه کسی آنها را استفاده میکند، و چه محتوایی تولید میکند، تایید میکند. ایان برمر، یک کارشناس برجسته سیاست خارجی هم در ایکس پست کرد که؛ اطلاعات نادرست در مورد جنگ اسرائیل و حماس که به صورت الگوریتمی در این پلتفرم تبلیغ میشود. وی گفت: « این بر خلاف هر چیزی است که من در زندگی حرفهای خود به عنوان یک دانشمند علوم سیاسی با آن مواجه شدهام.»
لیزا کاپلان، بنیانگذار آلتا شرکتی که اخبار ساختگی و دروغپراکنی را ردیابی میکند، میگوید: «در زمان هرج و مرج و درگیری عمومی، ما شاهد اطلاعات نادرست و دروغپراکنی زیادی هستیم. این در زمان تهاجم به اوکراین، خروج نیروها از افغانستان و اکنون با درگیری بین اسرائیل و حماس صادق بود.»
به گزارش نیویورک تایمز، طبق یافتههای محرمانه نیوزگارد، سازمانی که اخبار ساختگی را ردیابی میکند، حداقل 14 ادعای نادرست مربوط به جنگ، 22 میلیون بازدید در سراسر ایکس، تیکتاک و اینستاگرام در سه روز پس از حمله حماس به دست آورد.انتشار نادرست اطلاعات به ویژه در مورد ایکس شایع است.
سانسور، استراتژی قدیمی و همیشگی قدرتها
هفته گذشته بزرگترین صفحه خبری فلسطین به نام Eye On Palestine را در اینستاگرام بسته شد؛ این حساب بیش از ۵ میلیون دنبال کننده از سراسر جهان داشت. بسیاری از کاربران اینستاگرام و فیسبوک گزارش میدهند که محدودیتهایی برای حسابهایشان اعمال شده است، زیرا شرکت متا عبارات جستجوی مربوط به حماس و طوفان الاقصی را پنهان میکند. حسابها و پستها نیز به صورت جغرافیایی مسدود میشوند و بسیاری از کشورهای غربی را مجبور میکند به روایتی که توسط رسانههای جریان اصلی ارائه میشود تکیه کنند.
همچنین، تحقیقات الجزیره عربی، از نفوذ دولت اسرائیل بر سیاست های سانسور متا در مورد اشغال فلسطین و جنایات علیه مردم فلسطین خبر داده بود. و همین نشان میدهد، دولت اسرائیل هم میتواند بازیگر فعالی در روند کنترلگری فضای مجازی باشد. مثلا در مستند «ما خفی اعظم» که به تازگی از شبکه الجزیره عربی پخش میشود، بیان شده؛ اریک باربینگ، رئیس سابق تشکیلات امنیت سایبری شاباک اسرائیل از موفقیت این رژیم در بستن هزاران اکانت در فیسبوک و مسدود کردن محتوای ضداسرائیلی از طریق طرحی سازماندهی شده، سخن میگوید. شرکت متا در ۲۰۲۱ پایبندی خود به حقوق بشر در خصوص محتوای منتشره در صفحاتش را اعلام کرد. اما در اتفاقات صورت گرفته در فلسطین، با محتوای فلسطینی در این پلتفرم برخورد شد. کما اینکه یکی از کاربران با انتشار روزنامه نیویورکتایمز، گفتهبود فلسطینیان در مبارزه برای کسب حقوقشان نباید تسلیم شوند که شامل هیچ محتوای خشن نبود.
مدل دیگر سانسور که در یک ماه اخیر، بسیاری از کاربران فعال فضای مجازی آن را گزارش دادهاند،ممنوعیت سایه است. البته که اثبات ممنوعیت سایهها بسیار سخت است اما به نقل از گاردین، کاربران در سرتاسر جهان میگویند که هر پستی که حاوی محتوای فلسطینی باشد، یا اشارهای به غزه داشته باشد، بازدید و تعامل کمتری دارد. در برخی موارد، کاربران اینستاگرام اجازه نداشتند روی پستهای دیگر نظر بدهند و پیامی از طرف این پلتفرم دریافت میکنند که میگوید: «ما فعالیتهای خاصی را برای محافظت از جامعه خود محدود میکنیم. بر اساس استفاده شما، این اقدام تا [تاریخ] برای شما در دسترس نخواهد بود. اگر فکر میکنید اشتباه کردیم، اطلاع دهید.» همچنین در ادامه گزارش گاردین آمده است؛ حنا مصطفی، یکی از کاربران اینستاگرام با 866 فالوور مستقر در شهر نیویورک، گفت که از زمانی که در هفته گذشته شروع به ارسال پست در مورد تحولات فلسطین در حالی که اسرائیل محاصره خود را آغاز کرده است، بازدید بسیار کمتری داشته و دوستان و فالوورها به مصطفی پیام داده اند تا به او بگویند که پست های او دیگر در بالای فیدهای اینستاگرام آنها ظاهر نمیشود، نام او در شبکه اجتماعی غیرقابل جستجو شده است و آنها نمی توانند با پست های او ارتباط برقرار کنند.
با این همه اما شرکت متا، این موارد را انکار کرده و آن را نقص فنی خواند، اما چیزی که به طور واضح مشخص است، روند پیچیدهی سانسوری است که متا برای کنترل بزرگترین شبکه اجتماعی خود یعنی اینستاگرام پیش گرفته است. مونا اشتایا، یکی از کارکنان میدل ایست و متخصص درحقوق دیجیتال، که در کرانه باختری مستقر است، میگوید که اگرچه این پدیده جدید نیست اما در لحظات افزایش تنش به موضوعی حاد تبدیل میشود. او میگوید، اشکال فنی اتها زمانی اتفاق میافتد که تشدید تنشها در فلسطین وجود داشته باشد. و اساسا سانسور عظیمی بر محتوای مربوط به فلسطین حاکم است. اما همه اینها باعث نشده تا کاربران پاپس بکشند بلکه بنظر میرسد آنها نیز به مکانیزمهای سانسور عادت کرده و راههای دور زدن آن را یادگرفتهاند، مثلا بسیاری از کاربران به جای نوشتن نام فلسطین نام این کشور را به شکل مخفف یا رمزآلود مینویسند و یا تصاویر مربوط به این فاجعه را به صورت ناواضحی منتشر میکنند. به تعبیری میتوان گفت؛ این فضای سانسورشده باعث ساخت یک زبان مشترک میان حامیان فلسطین شدهاست.
روشهای کنترلگری چه تاثییری بر افکار عمومی گذاشته است؟
باتوجه به مکانیزمهای فعال کنترلگری و محدودسازی اخبار و اطلاعات از جنگ غزه در شبکههای اجتماعی، انتظار میرفت تا روند واکنش حمایتی افکار عمومی از فلسطین کاهشی باشد، اما طبق آمار و اخبار آنچه در خاورمیانه درحال رخ دادن است، روقی دیگر را نشان میدهد، به علاوه باتوجه به اینکه محدودیتهای حمایت برای شهروندان آمریکایی و اروپایی بسیار بیشتر بوده اما، طوفان الاقصی اساسا دیدگاه افکار عمومی درباره فلسطین را به کلی دگرگون کرده است. در گزارش و نظرسنجی که موسسه گالوپ اخیرا منتشر کرده، در جامعه آمریکا، همدردی دموکرات ها نسبت به فلسطینی ها به حدی افزایش یافته است که درصد بیشتری از این حزب اکنون بیشتر با فلسطینیها همدردی می کنند تا با اسرائیلی ها (به ترتیب 49 درصد در مقابل 38 درصد) این نشان دهنده امتیاز خالص همدردی -11 برای اسرائیل است. این موضوع ممکن است به عوامل متعددی مانند ؛آگاهی از مسائل حقوق بشر و جنبش های عدالت اجتماعی در سراسر جهان، افزایش تعامل با جوامع و فرهنگ های مختلف در اروپا و افزایش ناامیدی از سیاست و نهادهای سنتی نسبت داده شود. اما بنظر میرسد، مسئله فلسطین از جمله مواردی باشد که معادلاتش با ریاضیات مرسوم عصر مدرن پیش نمیرود و محاسباتش با روشی فرای بازی قدرتهای بزرگ درحال پیشروی است.
فاطمه امانگاه