با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
رهبر انقلاب دیروز شنبه (11دیماه1400) در دیدار با خانواده سردار شهید سلیمانی با انتقاد از کسانی که خواسته یا ناخواسته خط دشمن در ترویج دوگانه دروغین «ملت و امت» را دنبال میکنند، گفتند: «حاج قاسم ثابت کرد که میتوان ملیترین و در عین حال امتیترین بود».
دو واژه امت و ملت همواره در سالهای پس از انقلاب مورد بحثهای متفاوتی از سوی صاحبنظران و کنشگران سیاسی بوده و چالشهای زیادی برانگیخته است که عمدتا شکل نخبگانی و آکادمیک دارند و این در حالی است که اساسا این دو در چارچوب نظری انقلاب اسلامی در عرض هم نیستند.
کلمه «امت» با مشتقات آن همچون «امت واحده»، «امت اسلام» و تعابیری از این دست، برای نخستین بار به صورت جدی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و توسط حضرت امام(ره) مطرح شد ولی پیش از آن نیز واژه امت در قرآن کریم ۶۵ بار به صورت مفرد یا جمع آمده است.
در قرآن امت به معنی مردم و یا عدهای از انسانها که با یکدیگر پیوند دینی دارند، آمده، و در حدیث که بارها به صورتهای «امت محمد»، یا «امتی» (از زبان پیامبر)، یا «اُمَم» وارد شده، به معنی جماعتی به کار رفته است که از یک پیامبر پیروی میکنند.
در آیه 213 سوره بقره آمده است: «کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ».(مردم یک گروه بودند، خدا رسولان را فرستاد که (نیکوکاران را) بشارت دهند و (بدان را) بترسانند، و با آنها کتاب به راستی فرستاد تا در موارد نزاع مردم تنها دین خدا به عدالت حکمفرما باشد؛ و در کتاب حق، اختلاف و شبهه نیفکندند مگر همان گروه که بر آنان کتاب آسمانی آمد، برای تعدی به حقوق یکدیگر، پس خداوند به لطف خود اهل ایمان را از آن ظلمت شبهات و اختلافات به نور حق هدایت فرمود، و خدا هر که را خواهد راه راست بنماید.»
بر این اساس «امت» به مجموعه اى از انسانها اطلاق مى گردد که «هدف و مقصد» واحدى آنان را گرد هم جمع نموده باشد. مرز میان «امتها» مرزى عقیدتى است. همه آنان که بر محور توحید، نبوت و معاد متمرکز گشته اند، امت واحده اسلامى را تشکیل مى دهند و از نظر اسلام «امت» مهمترین ملاک تقسیم بندى جوامع بشرى است.
همچنین در مدل حکومتی رابطه حاکم و مردم یک رابطه نه صرفاً سیاسی که رابطهای دینی و برخاسته از ادله شرعی است به همین دلیل مردم موظف به نظارت بر حکومت در انجام تمام وظایف دینی و اعتقادی خود هستند و هرگونه خطا و سهل انگاری باید توسط افراد جامعه، شناسایی و گوشزد شود.
از این روست که مهمترین ویژگی حرکت انبیا و به تبع آن جمهوری اسلامی ایران، توجه دادن انسان به ابعاد معنوی اوست. همین ویژگی است که این حرکت را نسبت به حرکتهای دیگر بهطور کامل متمایز میسازد و انسانیت انسان را مورد توجه قرار میدهد. ویژگی دیگر حرکت انبیا این است که هرگز به فردگرایی و خودخواهی بها نمیدهد؛ چراکه اموری از این قبیل، لازمه مادیگرایی و دنیاگروی است که انبیا همواره در مسیری خلاف آن قدم برمیداشتند.
در مدل امت، امام پرچمدار و پیشوای طی طریق برای نیل به هدف مشترک است و در مدل امام-امت، جامعه هیچگاه بیهدف نمیماند و میزان توفیق جامعه در نیل به اهداف وابسته به این است که امت به چه میزان و با چه سرعتی امام را همراهی کنند. به واقع، امت در این مسیر یک رشد همیشگی را طی میکنند و به هدف که همان غایت پختگی و رشد است، نزدیک تر میشوند.
تعارضی ساختگی
با این حال مدل امام- امت، تعارض و تقابلی با مدل دولت- ملت ندارد و با تایید اکثر قابلیت های دولت، عنصر مسیر و هدفدار بودن و داشتن رهبری ایدئولوژیک را در خود دارد. ملت، مجموعهای از انسانها هستند که صرفا دور هم جمع شدهاند و برای اینکه یک همزیستی مسالمتآمیزی را تجربه کنند، مجموعهای از هنجارها و ساز و کارها را تنظیم و وضع کرده اند ولی لزوما این جمع هدف و مسیر مشترکی ندارند.
اومانیسم(انسانگرایی) به عنوان بنمایه تفکر متفکران غربی، ایندیوژوآلیسم(فردگرایی) را در پی دارد و بر این اساس، اجرای تشکیل دهنده یک ملت، هرکدام اهداف شخصی مبتنی بر منافع شخصی خود را دارند و خروجی این ملت هیچ هدف و مقصد مشترکی نیست. این نکته افتراق نگاه امام و رهبر انقلاب به قابلیتها و استعدادهای مردم است و انقلاب منهای نظریه امام-امت تفاوت ویژه و قابلیت انحصاری نسبت به سایر مکاتب حاکمیتی ندارد.
روزنامه اصلاحطلب اعتماد سه شنبه( ۷ دی 1400) در مقالهای به قلم احمد زیدآبادی نوشته است: «… یکی از ریشههای اصلی بروز شکاف دورهای در دستگاه دولت و ناکارآمدی آن در دوران پس از انقلاب، به عدم تجانس منطقی اجزای نظریه دولت در دوران پس از انقلاب بازمیگردد که مانع شکلگیری یک ساختار ارگانیک و مشخص و متعین مانند دیگر دولتهای جهان میشود. در این وضعیت چند ساختاری، نه امکان همکاری و همافزایی بلندمدت نیروی نهادها و قوای حاکم مقدور است و نه میتوان بر سر اهداف مشخص و روشنی در حوزه سیاست خارجی به اجماع رسید. به همین علت، بعد از گذشت نزدیک به 43 سال از پیروزی انقلاب، نه فقط بسیاری از مفاهیم سیاسی مربوط به ماهیت دولت همچنان مبهم و ناروشن است، بلکه بر سر مبانی زمینی یا آسمانی مشروعیت دولت و اینکه مبنای سیاست خارجی تامین منافع ملی است یا تشکیل امت واحده اسلامی، منازعهای بیپایان ادامه دارد».
این اظهارات در حالی است که این روزنامه پاسخ نمیدهد که اگر انقلاب اسلامی قصد ایجاد تحول در مدل حکمرانی و نگاهش به مقوله نقش اجتماعی انسان نداشت، پس چرا به وقوع پیوست؟
نگارنده به این ابهام پاسخ نمیدهد که اگر انقلاب باید بر اساس همان جهانبینی اومانیستی پیش رود،که اساسا حدوث آن محل اشکال است و آیا جز این بود که این انقلاب برای استقرار مدل حاکمیتی مد نظر اسلام و رسول گرامی اسلام روی کار آمده است؟ بدیهی است که نگارنده یا فهم دقیقی از نظریه امام برای حکومت اسلامی ندارد و یا اینکه تلویحا این گزاره را مطرح میکند که «مشکلات کنونی کشور ناشی از این است که انقلاب اسلامی مدلهای حاکمیتی غرب را کنار گذاشت و به تبیین گزارههایی چون امت اسلامی پرداخت و بنابراین از قطار پیشرفت و توسعه کشورهای غربی بازماند»؟.
نگارنده این مقاله به این سوال پاسخ نمیدهد که آیا نهاد دولت که بخش بزرگی از آن در سالهای پس از انقلاب، به دست اصلاح طلبان و دقیقا با مدلهای غربی اداره شد، به چه میزان در قدم نهادن در مسیر اهداف عالیه امت اسلامی قدم نهاد که میزان کارایی این مسیر را به بسنجد.
از طرفی بدیهی است که طرح گزاره امت واحده در مکتب امام که در تعارض جدی با منفعتطلبی و سودجوییهای فردی است، با تقابل حاملان تفکر غربی مواجه شود و ای بسا همین تقابل است که سالهاست این منازعه جدی مدنظر نگارنده مقاله روزنامه ابتکار را موجب شده است.
امام خمینی(ره) سوم آبانماه 1358 در پیامی به مسلمین و حجاج بیان میکنند: «رنگ و بوی ایمان و اسلام که اساس پیروزی و قدرت است با تنازع و دسته بندیهای موافق با هواهای نفسانیه و مخالف با دستور حق تعالی زدوده می شود، و اجتماع در حق و توحید کلمه و کلمۀ توحید که سرچشمۀ عظمت امت اسلامی است، به پیروزی می رسد. ای مسلمانان جهان! چه شد شما را که در صدر اسلام با عدۀ بسیار کم، قدرتهای عظیم را شکستید و امت بزرگ اسلامی ـ انسانی ایجاد نمودید، اکنون با قریب یک میلیارد جمعیت و دارا بودن مخازن بزرگی که بالاترین حربه است در مقابل دشمن، اینچنین ضعیف و زبون شدید؟ آیا می دانید که تمام بدبختیهای شما در تفرقه و اختلاف بین سران کشورهای شما و بالنتیجه بین خود شماست؟ از جای برخیزید و قرآن کریم را به دست گرفته و به فرمان خدای تعالی گردن نهید تا مجد خود و عظمت اسلام عزیز را اعاده کنید».
تلاش امام برای متوجه ساختن امت اسلام به هدفی واحد و اعتصام به حبل الهی، بن مایه نهضت حضرت امام است که ماهیتی سراسر ایدئولوژیکی دارد. امام سعی دارد همه امت اسلام را از مردم عادی گرفته تا دولتمردان کشورهای اسلامی از جمله ایران را به کلمهای واحد متوجه سازد که راهگشای تمام مشکلات مسلمین است. از مشکلات اقتصادی و عدم پیشرفت صنعتی گرفته تا مشکل آزادی قدس.
حاج قاسم نماد اقتدار و کارآمدی نظریه امت واحده
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار خانواده و اعضای ستاد بزرگداشت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، تاکید کردند: «سلیمانی عزیز، ملیترین و امتیترین شخصیت ایران و دنیای اسلام بود و هست».
امتی بودن در عین ملتی بودن، مشخصه شهید سلیمانی است بدان معنا که آن شهید بزرگوار ایدئولوژیک زیست و تمام مجاهدتهایش دارای مسیر و هدف متعالی بود. در مکتب امام رشد کرد و همراه خود جریان بزرگی را ایجاد کرد که اکنون از کرانههای مدیترانه تا قلب آفریقا و تا مرزهای رژیم اشغالگر قدس، حرف برای گفتن دارد. شخصی که در دوران حیات مادیاش مجری منویات امام امت است و پس از شهادت با بدرقه بینظیر ملت مواجه میشود.
حرکت سلیمانی در مدل امام-امت بود که او را فردی موفق و سربلند، هم در چشم ملت و هم در چشم امام و هم در چشم امت کرد و این نشان دهنده آن است که اگر فردی چه در قامت دولتمرد و چه در قامت یک شخصیت نظامی و استراتژیست در مدل امام -امت گام بردارد، اهداف ملی نیز فی نفسه تحقق خواهد یافت.
سردار سلیمانی را می توان بهترین پاسخ و راهکار به آن دسته از کنشگران سیاسی دانست که درصدد این هستند که منازعهای صوری را بین دولت و امت مطرح و تئوریزه کنند. به عبارتی اگر در این 43 سال دولتمردان ما هم مانند سلیمانیها امتی بودند، اکنون در حوزه اجرا و سیاست نیز مانند حوزه نظامی و منطقه ای به خودکفایی رسیده بودیم.
اشتراک گذاری
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.