آنچه که اخیراً ایلان ماسک در توییتر به آن اذعان کرده و با لحنی کنایهآمیز، ادعای غرب و ایالاتمتحده مبنی بر جنگطلبی ایران را به چالش کشیده، حاکی از واقعیتهای جاری و ساری بارزی است که برخی از هموطنان ما عامدانه یا سهواً بر آن چشم بستهاند و آن واقعیت چیزی نیست جز امپریالیسم آمریکا.
هر چند عدهای در کشور که طرفدار پذیرش هژمونی غرب و بهتبع آن عادیسازی رابطه با آمریکا هستند سعی دارند که سیاستخارجی ایران را ایدئولوژیزده و دشمنمحور ترسیم کنند و مصائب اقتصادی را هم به آن نسبت دهند اما حقیقت امر چیزی است که در واقعیت وجود دارد و بهشکل عیانی چشم میخورد.
آنچه که اصالت دارد، تنظیم سیاست خارجی ایران بر مبنای روال موجود در نظام بینالملل است و زمانی که ایالاتمتحده سلطهگری خود را به اطراف مرزهای ایران گسترش داده و دهها پایگاه نظامی با انواع تجهیزات و هزاران سرباز در شرق و غرب و جنوب ایران مستقر کرده، با چه زبانی میتوان به تهدیدات پاسخ داد و سایه جنگ را از کشور دور کرد؟آیا غیر از زبان قدرت و تولید قدرت نظامی و منطقهای است؟
هر چند ممکن است عشاق غرب و دلدادگان هضم ایران در نظام جهانی، این نوع اقدامات را سیاستهایی ماجراجویانه و تنشزا تلقی کنند که موجب الصاق برچسبهای جنگطلبی و ستیزهجویی به ایران میشود اما آنچه که سرنوشت کشور را رقم میزند توانایی دفاع از مرزهاست و بر همین مبناست که ایران سعی داشته با تهدیدات پیرامونی خود مقابله و موازنهای منطقی با آمریکا در غرب آسیا برقرار سازد اما برخی از هموطنان ما چشمان خود را بهروی همین نکات ساده بسته و تلاش وافری برای ندیدن میکنند.
برای آنان صرف ایفای نقش بهعنوان بازیگری سر به زیر در نظام بینالملل مهم است و تصور دارند که پذیرش هژمونی غرب و تبدیلشدن به بازیگری سر به راه، تمامی موانع را از سر راه برداشته و ایران را به بهشتی اقتصادی تبدیل میکند. اما همین چهارچوب فکری آنان هم دچار نقصانهای عدیدهای است چون برقراری رابطه با آمریکا و عبور از تحریمها با موازنه نسبی قدرت مهیا میشود، نه تسلیم محض و بازی در زمین غرب.وقتی ایالاتمتحده ذاتی سلطهجویانه داشته و این سلطهگری خود را به غرب و شرق آسیا گسترش داده آیا میتوان با موهومات سیاستورزی کرد و امنیت کشور را به مخاطره انداخت؟
با وجود ذات امپریالیستی آمریکا، ایران نشان داده که جهتگیری سیاستهایش کاملاً پراگماتیستی و بر مبنای واقعیات و منافع خود بوده و اگر شرایطی برای توافق دوطرفه فراهم باشد و آمریکا بهدنبال اعمال زور نباشد، حاضر است به تعامل بپردازد اما وقتی بنیان حکومت آمریکا بر مبنای خصومت و جنگطلبی بنا شده و بهراحتی زیر میز توافقات صورتگرفته میزند، آیا سازشگری با این کشور راه به جایی خواهد برد؟
بیان سیاست امپریالیستی آمریکا از زبان ایلان ماسک و طعنه به آن، ای کاش چشم آندسته از هموطنانمان را باز کند که همواره ایران را حامی و آغازگر تنش با آمریکا تلقی میکنند و همه تقصیرها را به گردن سیاستهای جمهوریاسلامی میاندازند. از آنجایی که بیان حقایق از زبان غربیها برای برخی از ایرانیان قابل باور بوده، امیدواریم که این واقعیتها بهدرستی دیده و درک شوند.
سامان مهراد