در سالهای اخیر به دلیل عدم دقت و نظارت دقیق وزارت علوم، برخی اساتید غربگرا با تفکرات التقاطی با گرفتن کرسیهای علمی محیط دانشگاه را چون سالهای اولیه دهه شصت تبدیل به میدان جنگ کرده اند.
آذرماه سال ۱۳۸۵ طیف غیرقانونی و رادیکال دفتر تحکیم وحدت (علامه) به مناسبت شانزدهم آذر تصمیم به برگزاری یک تجمع سیاسی در دانشگاه تهران میگیرد، یکشب قبل از برگزاری این میتینگ غیرقانونی برخی لیدرهای دانشجویی برای هماهنگی میان خود در پارک لاله یک جلسه قابلتوجه را برگزار میکنند؛ در این نشست محفلی تقی رحمانی از اعضای ارشد گروهک آمریکایی ملی- مذهبی به برگزارکنندگان این تجمع پیشنهاد میدهد که به همه نمایندگان گروهکهای سیاسی در دانشگاه تریبون دادهشده و هر یک بتوانند برای دقایقی سخنرانی کنند. این پیشنهاد با واکنش مثبت سعید حبیبی دبیر تشکیلات طیف علامه روبهرو میشود.
سعید حبیبی به دلیل داشتن سوابق ضد امنیتی کمونیستی پیشازاین یکبار دستگیرشده و به همین دلیل میان محافل چپ روشنفکری رفتوآمد داشت، او پس از برگزاری این جلسه هماهنگی مأمور میشود تا با عناصر گروهکی ارتباط گرفته و برای تجمع روز بعد در صحن دانشگاه سرپل باشد. فردای آن روز دانشگاه تهران روز عجیبی را سپری میکند! بااینکه این تجمع با استقبال دانشجویان روبهرو نشده و کمتر از ۱۰۰ نفر در برابر دانشکده حقوق دانشگاه تهران جمع شدهاند اما بالا بردن پلاکاردهای قرمز به نشانه علائمی مارکسیستی و نیز نمایش پرچمهای چند گروهک کردی تجزیهطلب جلبتوجه میکند.
در آن نیمروز پاییزی در ابتدا یکی از اعضای طیف رادیکال علامه پشت تریبون رفته و اعلام میکند که دفتر تحکیم وحدت ازاینپس دیدبان حقوق بشری بوده و با هیچ مرز ایدئولوژیکی با گروهکهای ضدانقلاب نخواهد داشت، پس از او برخی از عناصر گروهکی که اغلب دانشجو نبودند نیز به نیابت از تروریستهایی چون از پژاک، کومله و خلق عرب و حتی پان ترکها روی صحنه آمده و شعارهای تندی را بیان میکنند. در پایان این نشست نیز یکی از اعضای گروهک نهضت آزادی بهصورت غیرقانونی از نردههای دانشگاه بالاآمده و در یک سخنرانی تند گروهکهای ضدانقلاب را ستاره سیاست ایران در آینده میخواند.
اما عجیبترین حاشیه این تجمع غیرقانونی بهاصطلاح دانشجویی نه حضور گروهکها در صحن دانشگاه که در تلویزیون صدای آمریکا صورت میگیرد، احمد باطبی از عناصر دانشجویی فعال در فتنه ۱۸ تیر در تحلیل حضور پررنگ چپها، تجزیهطلبان و عناصر گروهکی در دانشگاه تهران آن را دموکراسی به بیان آمریکایی میخواند، فردای آنیکی از نشریات دانشجویی در دانشگاه تهران با اشاره به حوادث ساختارشکن در صحن دانشکده حقوق نوشت که این بار چپ از بطن راست بیرون زده است و مارکسیستها هم آمریکایی شدهاند! این انتقاد از حکایت از یک پوستاندازی جالبتوجه میان براندازان داشت، ۴ سال بعد و در میانه آشوبهای فتنه ۸۸ این هماهنگی میان چپها و آمریکاییها به وضوح خود را نشان داد.
عکس/ همکاری عناصر گروهک ملی- مذهبی و نهضت آزادی با چپ آمریکایی
امید منتظری فرزند معدوم حمید منتظری از رهبران گروهک تروریستی فدائیان خلق در اعترافات خود پس از فتنه آمریکایی و صهیونیستی ۸۸ نوشته است که چپها بهویژه برخی دانشجویان سمپات به روشنفکری در خدمت کاخ سفید در اغتشاشات بودند! امید منتظری که بعدها مجری بیبیسی فارسی نیز شده است در اعترافاتش میگوید: پدرم در سال ۶۷ به دلیل عضویت و اقدام علیه امنیت کشور در گروه اکثریت محکومبه اعدام شد و مادرم نیز به خاطر عضویت در این گروه به زندان رفت، من در جایگاه چپ انتقادی هستم اما کمونیست نیستم تا حالا عضو هیچ گروه یا انجمنی نبودهام.
این مجرم امنیتی در ادامه با اشاره به منظومه فکری چپ آمریکایی میگوید:
افرادی چون (ف- ن) که خود را داعیهدار جنبش سبز میداند قبلاً در گروههای چپ به فعالیت میپرداختند و پس از خروج از ایران دچار بحران هویت شدند، وی یادآور شد، این دست از افراد با فروپاشی کمونیسم و مهاجرت به اروپا خود به دل امپریالیسم رفتند، هرچند که قبلاً با حقیقت تاریکخانه کمونیست در شوروی آشنا شدند و از نزدیک آن را در مسکو دیدند.
وی با طرح این پرسش، خطاب به این دست از افراد، افزود: چه شده است که کمونیست دیروز امروز کارشناس بیبیسی و صدای آمریکا شده است؟ این متهم بابیان اینکه ۸۰ درصد چپ کمونیست خارج از کشور مخالف انتخابات بودند، افزود: اما ما مخالف نبودیم، زیرا شور مردم را قبل از انتخابات میدیدیم، سازمانهایی ادعا کمونیستی داشتند خود به دل سازمانهای جاسوسی غربی رفتند! [۱]
عکس/ کیوان صمیمی از لیدرهای اصلی چپ آمریکایی در تهران
چپ آمریکایی از خانههای تیمی تا لیدری اغتشاشات
ظهور و بروز چپهای آمریکایی تنها به حضور در نشستهای محافل ضدانقلاب و یا نقش آفرینی در فتنه ۸۸ منتهی نشده است. در سالهای اخیر به دلیل عدم دقت و نظارت دقیق وزارت علوم، برخی اساتید غربگرا با تفکرات التقاطی با گرفتن کرسیهای علمی محیط دانشگاه را چون سالهای اولیه دهه شصت تبدیل به میدان جنگ کرده و با طیفبندی و یارگیریهای سیاسی و نیز تشکیل جلسات محفلی با عناوینی چون جلسات کتابخوانی، نمایشنامهنویسی و تولید فکر فرصتی برای رشد دوباره چپ آمریکایی در محیط دانشگاه فراهم کردهاند.
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران سرآمد این ماجرا بوده است، البته نو چپها یا همان مارکسیستها آمریکایی پدیدهای جدید محسوب نمیشوند. در همان سپیدهدم پیروزی انقلاب اسلامی نیز این جریان التقاطی که اغلب ظاهری متفاوت از جامعه داشتند و با چهرههای استالینی اما با اورکت آمریکایی در دانشگاه رفتوآمد میکردند، این تناقض جالبتوجه باعث شد در دورانی که رژیم بعثی صدام تحت لقای پرچم آمریکاییها به خاک کشورمان حمله کرده بودند.
این جریان تروریستی با دستهبندیهایی چون اولویت مبارزه با کمپرادوری در برابر امپریالیسم دانشگاه را سنگربندی کرده و جذب گروهکهای تروریستی چون پیکار و چریکهای فدایی اقلیت گروهک ارمان مستضعفین (از تفکرات شریعتی؛ استالین و مائو) شوند و حوادثی چون حمله به شهر آمل را رقم بزنند.
عکس/ چپ آمریکایی محصول ژستهای روشنفکری است
چپهای آمریکایی چنان در توهم غرق بودند که بهسرعت دچار انشعابات فکری در پلنومهای متعدد گردیده و از بستر سیاسی حذف شدند، روایت است که سطح توهمات سیاسی میان گروهکهای چندنفره مارکسیستی چنان بالا بوده است که برای تفسیر متفاوت از امپریالیسم و سوسیال امپریالیسم به رویهم اسلحه کشیدهاند!
چپهای آمریکایی اغلب خود را مارکسیست لنینیست مینامند و پس از فتنه ۸۸ بهمرور در دانشگاه خود را بازیابی کردهاند، اولین نمایش سیاسی آنها پس از سالها انزوا در اغتشاشات سال ۹۶ بروز کرده است شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» زاییده این جریان سیاسی بوده است و در آشوبهای دیماه آن سال نقشی اساسی داشتهاند.
جریان چپ نو در ایران، هم اصلاحطلب در خود دارد و هم اصولگرا و هم سکولار؛ و چه اصلاحطلب و چه اصولگرای آن (شاخهای از جریان دانشجویی عدالتخواه) الگوی اصلی خود را شریعتی میدانند. اصلاحطلب به (الگوی شریعتی- خاتمی) اعتقاد دارد؛ البته جهتگیریهای سیاسی بعضاً متفاوت دارند. سیاسیهای آنها علیرضا علویتبار، سعید حجاریان، هادی خانیکی و روشنفکران آنها یوسف اباذری و مراد فرهاد پور و حلقه «ارغنون» که «مؤسسه مطالعات سیاسی و اقتصادی پرسش»، وبسایت «تز یازدهم»، گروه ترجمه «رخداد» زیرمجموعه آنها به شمار میآید. [۲]
به باور برخی از کارشناسان، چپ آمریکایی توانستهاند با جذب برخی از دانشجویان متولد دهه ۷۰ یارگیری کرده و نیروهای خود را در میان مطبوعات و برخی اصناف بهویژه میان اقشاری چون کارگران و معلمان پخش کنند، در فتنه پاییزی سال قبل نیز بسیاری از تحرکات، اقدامات ضد امنیتی و رفتارهایی با خاصیت لمپنیستی چون فحاشی در سطح دانشگاه توسط همین جریان سازماندهی شده است.
مدل رفتاری چپهای آمریکایی نیز جالبتوجه است، آنها با چپنو نیز متفاوت هستند، و بیش از تمرکز روی فعالیتهای صنفی به اقدامات شرارت آمیز گرایش دارد، یکی از گزارشها تائید شده از سوی نهادهای اطلاعاتی نشان میدهد که چپهای آمریکایی به تأسی از دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی و دوران جنگ سرد به شیوه چریکی زندگی میکنند! این گزارش حکایت از آن دارد که این مدل از روابط اغلب نمایشی است زیرا از خانههای تیمی چپهای آمریکایی روابط دختران و پسران محدودیتی نداشته و گزارشات متعددی از تجاوز جنسی توسط اعضای جداشده از این محافل بهاصطلاح روشنفکری به فراجا ارائهشده است.
سنگربندی تروریستها در دانشگاه علوم اجتماعی/ حوادث دهه شصت دوباره تکرار میشود؟
انتشار فیلمی از جلسه دفاع از پایاننامه یک محکوم امنیتی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بار دیگر پرونده چپهای آمریکایی را بازکرده است، در این جلسه این شخص با پوشش مشابه با تروریستهای پژاک و بدون حجاب شرعی حضور یافت و با یاد کردن از دو تجزیهطلب معروف پایاننامه خود را آغاز کرد.
بر اساس اطلاعات کسبشده این فرد در نیمسال دوم تحصیلی ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ در دهمین نیمسال تحصیلی از زمان آغاز تحصیل خود قرار داشته و دانشجوی سنواتی بوده که موضوع آن باید در کمیسیون موارد خاص مطرح میشده است اما به ناگهان توانسته به از پایاننامه خود دفاع کند، متأسفانه استاد راهنما نیز حاضر میشود تا در یک جلسه غیررسمی به بررسی آنچه بهعنوان پایاننامه آماده کرده بود بپردازد و به آن نمره نیز بدهد.
نکته جالبتوجه آنکه در این نمایش رسانهای باهدف ترویج تجزیهطلبی و اقدامات تروریستی، چپ آمریکایی نقش قابلتوجهی دارد، این شخص یک چپ ارتدوکس با لایههای فکری افراطی و لمپنی است که از سال ۹۶ در بسیاری از اغتشاشات نقش لیدری داشته است. مروری بر پایاننامه این شخص نیز بهخوبی حکایت از آن دارد که فاقد ارزش علمی بوده و بیشتر شبیه به یک «بیانیه سیاسی» است. نگارش متن، نوع ارجاع دهی و ساختار پایاننامه به شکلی است که اگر این تحقیقی در مقطع کارشناسی، نیز ارائهشده بود؛ استاد مربوطه از بررسی آن خودداری میکرد!
برگزاری جلسه دفاعیه این شخص در محیط دانشگاه حکایت از آن دارد که برخی اساتید نفوذی در تلاش هستند تا با پروبال دادن به پروژه چپ آمریکایی بار دیگر مانند دهه شصت صحن دانشگاه را به صحنه زدوخورد سیاسی بدل کنند، جا دارد که وزارت علوم علاوه بر جلوگیری از دانشآموختگی افرادی چون این شخص بازنگری اساسی در برخی دانشکدههای مستعد انجام داده و محافل آلوده و التقاطی را موردبررسی دقیق انجام دهند.
عکس/ بخشهایی از پایاننامه لیلا حسینزاده که نمایشی از سطح علمی آن است!
در جریان اغتشاشات اخیر در داخل کشور نقش چپ آمریکایی با ویژگیهای جدید قابلتأمل است، بررسی تحلیلی از بازداشت بیش از ۸۰ نفر از اعضای گروهکی در اغتشاشات نشان میدهد که این افراد نقش لیدری داشته و سعی داشتهاند با رسوخ میان لایههای مختلف از آشوب یک ساختار شبکهای، آنارشیستی با رویکرد سلبی باروحیه خود اکثریت پنداری ایجاد کنند.
این سر شبکهها در استانهای کردنشین، اغتشاشگران را تشویق میکردهاند که به شیوه جنگهای ایذایی در سال ۱۳۵۸ در شهرهای کردنشین سعی در آزادسازی یک شهر کرده و آن را پایگاه براندازی کنند. البته ماجرای مهسا امینی در شرایطی روی داد که این گروهکهای تروریستی هنوز به آمادگی حداکثری نرسیده و به عبارتی از غائله جامانده بودند، ازاینرو باوجود هدایت این گروهکها از اقلیم توسط افسران سرویسهای جاسوسی امکان همرده یابی و ارتباط سلولی تروریستها از دست رفت.
پروژه چپ آمریکایی برای تجزیه ایران با همکاری سازمان سیا به روایت تصویر
دو ضربه سنگین به پیکره چپ آمریکایی یکی از سوی سربازان گمنام امام زمان (عج) در شناسایی و رهگیری این افراد قبل از شبکهسازی و دیگری پاکسازی لانه اشرار در شمال غربی کشور از سوی یگانهای موشکی و پهپادی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آنسوی مرزها باعث شد طرح جو بایدن برای استفاده حداکثری از چپهای آمریکایی با هدایت گروهکی به نتیجه مطلوب نرسد، آخرین تنفس مصنوعی چپ آمریکایی در ایران پس از اغتشاشات بهزودی با کیسهای پناهندگی در خارج از کشور تکمیل خواهد شد.