ایران از دیر باز یک کشور کشاورزی و دامی بوده است حتی طبق متون تاریخی کشور انبار غله کشورهای همجوار هم بوده است. طبق تحقیقات دانشگاه توبینگن همراه محققان ایرانی مشخص شد در فلات ایران و کوههای زاگرس از 12000 سال پیش کشت گندم و کشاورزی در ایران نظام مند بوده و تمدنهای ایلام، حکومت ماد، هخامنشایان، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان پایه اصلی اجتماعی اقتصادی کشور را بر اساس کشاورزی قرار داده بودند. و حتی صادرات گندم، پنبه در راس تجارت بازرگانان ایران قرار داشته است.( 1 )
در سالهای اخیر درست پس از شروع کرونا و جنگ روسیه و اوکراین اهمیت خودکفایی در تولید مواد غذایی و کشاورزی بار دیگر در راس اهداف بسیاری از کشورهای دنیا قرار گرفت. جنگ اوکراین نشان داد کشورهای غربی بخصوص آمریکا هیچ اصولی را در صورت لزوم رعایت نخواهند کرد و برای غلبه و از دست ندان هژمونی خود حاضرند هر کشور هر حکومتی را فدا کنند. کمبود و گرانی مواد غذایی ظرف 4 سال اخیر بیش از یک میلیون تلفات فقط در افریقا بجا گذاشته است اخباری که غرب به راحتی از کنار آن گذر کرد و حتی موضوع را پوشش خبری هم نداد همانطور که راهپیمایی عظیم اربعین را سانسور کرد.
در چهار سال گذشته گرانی مواد غذایی بیش از چهارده کشور را در معرض سقوط اقتصادی قرار داده است و باعث رنج فراوان انسانی اجتماعی و ناامنی گسترده در کشورهای فقیر شده است. آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد، در اواسط ماه مارس درباره عواقب جهانی جنگ هشدار داد. او گفت که “طوفان گرسنگی” در حال وقوع است. با توجه به اهمیت فراوان اوکراین به عنوان صادرکننده مواد غذایی، این تهاجم همچنین حمله ای به آسیب پذیرترین مردم و کشورهای جهان خواهد بود. این گواهی بالاترین مقام سازمان ملل بود برای اعتراف به اینکه مواد غذایی یک سلاح شده است. همانند مسلسل میکشد، آسیب میزند. حتی کودتا، سقوط و جنگ حاصل سیاسی شدن مواد غذایی است. نمیفروشند به قیمت گزاف مگر به بهای “تمکین سیاسی و تسلیم” به همین خاطر حتی احتمال سقوط حکومتهای ضعیفتر در تهیه مواد غذایی وجود دارد. سقوطی همراه با ورشکستگی شورش و غارت. حکومتهای صدمه دیده مانند ماداگاسکار، تونس، لیبی، مصر، لبنان، اتیوپی، سومالی، سودان، کنیا و بسیاری دیگر هنوز از تبعات شروع جنگ اوکراین و روسیه رها نشدهاند.
ایران هم یکی از کشورهای هدف برای جنگ جهانی غذا بود که با اقدام به موقع دولت رئیسی توانست از این دام خطرناک عبور کند. مشکلاتی که بخاطر مسائل امنیتی افشاء نشد و پوشیده ماند. اگر چه کوتاهی دولت قبل هم آسیب پذیری ایران را به شدت افزایش داده بود. دولت روحانی با اعلام قیمت بسیار پائین گندم برای سال 1399 و 1400 زمینه عدم خرید و عدم کشت را فراهم کرده بود تا جایی که کل خرید گندم به نصف کاهش پیدا کرده بود.
با همه مشکلات کشور اعم از بی پولی دولت، خشکسالی، نبود سرمایه و وام بانکی باید از خود بپرسیم آیا خودکفایی کامل کشاورزی در ایران وجود دارد، یا نه؟ امروز دولت نزدیک به 25 میلیارد دلار مستقیما برای واردات مواد غذایی و نهادههای دامی ارز پرداخت میکند و در پایان مبلغ بسیار ناچیزی از این مبلغ به صورت ریالی دریافت میکند تقریبا یک پنجم مبلغ دلاری. تازه هر سال این مبلغ افزایش هم پیدا میکند ظرف پنج سال آینده این مبلغ به 50 میلیارد دلار خواهد رسید. افزایش جمعیت کشور به 100 میلیون نفر، افزایش فقر، افزایش مهاجرت به شهرها، نان خوران دولت را به شدت هزینه بر خواهد کرد. همانطور که در بنزین گاز و سوخت به ناترازی رسیدیم، به زودی در این موضوع هم به ناترازی خواهیم رسید.
مبلغ تخصیص داده شده به واردات مواد غذایی رویکردهای تخریبی دارد:
تولید کشاورزی داخلی را بی صرفه خواهد کرد اختصاص دلار 28500 تومانی به نان و مواد نهادههای دامی، کشاورز را از تولید منصرف خواهد کرد. کشاورز باید کار خود را با مواد تکمیلی کشاورزی نظیر کود، ماشین آلات کشاورزی، زمان و سرمایه دلار 50 هزار تومانی به کار ببندد و در آخر وجه دلار کمتر به عنوان حاصل کار با تاخیر چند ماهه دریافت کند. در حالیکه کشت سایر محصولات غیر استراتژیک با دلار 50 هزار تومانی ( تازه اگر نرخ دلار ثابت بماند ) را میتواند بفروشد. تازه آن کشت هم در مقابل افزایش نرخها و زندگی شهری چنگی به دل نخواهد زد. در هر حال تمام شواهد حاکی از این است که دولت در چند سال آینده از ادامه اینکار ناتوان خواهد شد. اما سوال اساسی اینجاست که با شبه افکنی مدیران مشکوک، آیا ایران قادر است در عین خشک سالی و کمبود اعتبار به خودکفایی کامل کشاورزی دست پیدا کند؟ حتی نهادههای دامی را داخل تولید کند یا خیر؟
پاسخ اینجاست: با مطالعه تمام پارامترهای دخیل در قضیه، ایران میتواند خودکفایی کامل در تولیدات کشاورزی پیدا کند حتی میتواند مقدار قابل توجهی را هم صادر کند.
امروز تکنولوژی کشاورزی بسیار رشد کرده، اینک هلند با نیم لیتر آب یک کیلو گوجه فرنگی تولید میکند در حالیکه در کشورهای مشابه حتی در گلخانه با چهار لیتر آب یک کیلو گوجه فرنگی تولید میکنند. امروز هلند با 2500 هکتار گلخانه برابر یکصد میلیارد دلار صادرات مواد کشاورزی دارد. بعد از آمریکا دومین صادر کننده مواد غذایی دنیا است. ببینید مساحت شهر تهران 370 هکتار است، یک هفتم زیر کشت هلند! یک گلخانه معمولی ده برابر یک زمین کشاورزی در سال تولید دارد. یک هکتار گندم در سال پنج تن محصول میدهد اما یک هکتار گندم در سال چهار بار کشت، هر بار تا 15 تن محصول میدهد. حالا اگر گلخانههای ایران یک پنجم جهانی هم محصول بدهند کشت گلخانهای در ایران میتواند تولیدات کشاورزی را به دو برابر افزایش دهد طبق گزارش خبرگزاری فارس کل گلخانه های ایران از 23000 هکتار در سال 1401 به 27000 هکتار در سال 1402 افزایش یافته است. این در حالی است که کل گلخانههای کشور هلند از 2500 هکتار بیشتر نیست.
ایران اینک با همین خشکسالی موجود میتواند محصولات کشاورزی خود را از 120 میلیون تن به دو برابر ظرف چهار سال افزایش دهد. اشتباه نکنید این افزایش نه نیاز به سرمایهگذاری دولت دارد نه نیاز به کار غیر ممکن دارد؛ بلکه دو مشکل اساسی دارد که باید رفع شود. یک: واردات مواد غذایی ذینفعانی دارد که به هیچ وجه حاضر نیستند این امتیاز وارداتی از دست بدهند و مرتب لابیگری میکنند. آن کسی که نصف مبلغ 25 میلیارد دلار شخصا بابت واردات نهادههای دامی دارد دریافت میکند، کجا حاضر است این تجارت بسیار سود آور را رها کند؟ دوم: اینکه آقایان وابسته مرتب در گوش دولت آیه یاس میخوانند: آب نداریم! امکان خودکفایی وجود ندارد؛ قیمت تمام شده گندم جو ذرت در ایران بالاتر از خارج در می آید و…متاسفانه مجلس هم در این میان کارنامه موفقی نداشته، همیشه مایل به واردات بوده.
ما داریم 25 میلیارد دلار به خارج میدهیم با آن موادی میخریم که کشاورزی داخلی را با آن سرکوب کنیم. شما همین مبلغ 25 میلیارد دلار با نرخ آزاد در داخل خرید کنید همان گندم ذرت کنجاله سویا را ببینید از زمین و آسمان گندم ذرت سویا خواهد روید یا نه.
هزینه هر کیلو گندم کف نانوایی برای دولت 40 هزار تومان تمام میشود؟ تازه این کمترین مبلغ تمام شده است چرا؟ چون کسر وزن در حمل وجود دارد هم تبخیر رطوبت هم ریزش هم آفات زدگی هم دزدی! خوب این چهل هزار تومان با کیلویی ده هزار تومان تخفیف به دولت کیلویی 30 هزار تومان در گندم و جو و 23 هزار تومان در ذرت و سویا از داخل خرید کنید من قول میدهم تمام ایران برای کشت گندم گلخانه بزنند! اصلا ارز هم هزینه نکنید. آن وقت دیگر تولید روی چرخ توانایی و گسترش قرار خواهد گرفت. کم کم میشود کل تولید پخت نان و سیلو کردن را به تدریج به عهده مردم و بخش خصوصی گذاشت. اگرچه این میدان و گردش کار تا ابد باید با نظارت تشویق و هدایت دولت همراه باشد و دولت وظیفه تقسیم کار و هدایت سرمایه ها را داشته باشد. یک مشکل اساسی در بخش کشاورزی وجود دارد و آن نقص در آموزش روشهای صحیح است اصلا در جهاد کشاورزی آموزش مفقود شده است! آموزش هایی وجود دارد؛ اما حجم این آموزشها در کشور بزرگ ایران، مانند با قاشق چای آب دادن به فلات بزرگ ایران است.
وجود یک کانال تلویزیونی کشاورزی همراه با سایت اختصاصی و آموزش موبایلی، حلقه مفقوده ایران است. امید است مورد دقت نظر و عملی شدن قرار گیرد. چه عیبی دارد ما در تلویزیون نحوه کامل گلخانه سازی کشت و کشاورزی در ابعاد کشوری آموزش دهیم. ؟!
حسین تاج احمدی