مسئولان بازار سرمایه بعد از ریزشهای سنگین شاخص در سال ۹۹ بر این باورند که سهامدار خرد نباید قدرت تعیین کنندهای در بازار داشته باشد؛ به همین دلیل سیاستهایی را اعمال کردهاند تا سهامداران خرد رفته رفته از بازار خارج و جایشان را به صندوقهای سرمایه گذاری بدهند.
این شرایط میتواند اثرات منفی در بازار داشته باشد، از جمله آنکه این نگاه باعث میشود طی چند سال آینده فعالان خرد بازار سرمایه دیگر اعتمادی به این بازار نداشته و به فکر بازار جایگزین باشند، فعالان خرد تا به امروز به این بهانه که بازار سهام بازار قابل تحلیل و بررسی بوده و میتوان سهام را از نظر بنیادی و تکنیکال مورد بررسی قرار داد وارد این بازار شدهاند و برخی از این فعالان نیز سودهای خوبی را به جیب زده اند و هنوز از این بازار دل نبریدهاند و منتظر یک روند صعودی در بازار سهام هستند.
نگاهی به گذشته
پس از جهش بازار در سالهای ۹۸ و ۹۹ و ورود عموم جامعه بدون دانش مالی به بازار سرمایه و صرفاً ورود از روی هیجان و ترس از جاماندن از سودهای نجومی که مصادف شد با ریزشهای سنگین بازار و به تبع متضرر شدن جمعی کثیری از سهامداران، مسئولان سازمان بورس به این فکر افتادند که بهترین راه برای سرمایه گذاری در بورس سرمایه گذاری غیر مستقیم است. متولیان بازار سرمایه بدون آسیب شناسی اتفاقات سالهای ۹۸و ۹۹ صرفاً با بهانه عدم دانش مالی سرمایهگذاران بر روی اتفاقاتی که بیشتر شبیه کلاهبرداری مالی بود سرپوش گذاشته و از آن تاریخ اقدام به تشویق مردم به سرمایهگذاری غیر مستقیم در بورس کردند این در حالی است که درصد زیادی از مالباختگان سال ۹۹ که بدون دانش و صرفاً از روی هیجان وارد بازار شده بودند هم اکنون دیگر در بازار فعالیتی نداشته و عطای این بازار را به لقایش بخشیدند.
سازمان بورس با این دلیل که توسعه صندوقهای سرمایه گذاری میتواند ریسک بازار و ضرر به فعالان خرد بازار سهام را کمتر کند، این صندوقها را توسعه داده است و این اقدام به درستی انجام گرفته است اما نکته اینجاست که توسعه بیش از حد این صندوقها میتواند خود به معضلی برای بازار سهام تبدیل شده و اصل ماهیت بورس را زیر سوال ببرد.
برخی از بورسهای دنیا برای فعالان خرد و حقیقی گواهینامه خرید و فروش سهام صادر کرده و فعالیت خرد را به شدت رسمی کردهاند و این نوع افراد نیز میتوانند در بازار سهام به سبدگردانی مشغول شوند، این نوع نگاه نیز میتواند برای بورس ایران و رسمیت بخشیدن به فعالیتهای آن راهگشا باشد.
ریزش بورس با خبری که برخی از آن خبر داشتند
رانت خبری در بازار سرمایه ایران از مهمترین معضلات در بازار سهام بوده و بررسیها نشان میدهد این معضل تاکنون ادامه دارد، رانت و عدم شفافیت در بازار سرمایه ماهیت بورس را زیر سوال برده و آن را به بازاری با زد و بندهای مختلف تبدیل میکند، رسمیت بخشیدن به سامانه کدال و نشر اطلاعات شرکتها تنها زمانی اتفاق میافتد که رانت خبری کلاً از بین رفته و منشأ همه اطلاعات در سامانه کدال باشد. یکی از خبرهایی که باعث ناامیدی تحلیلگران بازار سرمایه در ۶ ماه اخیر شد، نرخ خوراک پتروشیمی بوده، بررسیها نشان میدهد برخی از تغییر نرخ خوراک خبر داشته و زودتر از بقیه سهام را خالی کردند، این موضوع اگر ادامه دار باشد و در زمانهای دیگری نیز اتفاق بیفتد باعث ناامیدی سهامداران میشود و سازمان بورس باید نسبت به این موضوع و درز اطلاعات بسیار سختگیر باشد.
خطر افزایش قارچ گونه صندوقهای سرمایه گذاری
عمده کسانی که امروز در بازار فعال هستند عموماً با حداقلهای ادبیات بازار آشنایند و از سوی دیگر درد و سختی سال ۹۹ را چشیدهاند؛ با این وجود در سالهای اخیر بازار سرمایه دستخوش تغییراتی شده است تغییراتی همچون سهولت اعطای مجوز کارگزاریها، سبدگردانها و بالاخره گسترش صندوقهای سرمایهگذاری.
در این سالها شاهد اعطای مدلهای مختلف صندوقهای سرمایهگذاری در بازار بودیم از صندوقهای درآمد ثابت گرفته تا صندوقهای اهرمی و معامله در سهام و غیره که باید اثرات اعطای سهل الوصول این مجوزها را مورد بررسی قرار داد.
جواد فلاحیان کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه بازاری که جواد فلاحیان کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه بازاری که بیش از ۷۰ درصد بنگاههای آن را مستقیم و یا غیر مستقیم شرکتهای دولتی به خود اختصاص دادهاند، سهامدار خرد نقش بسیار کمرنگی را در بازار دارد، گفت: بررسی فروشهای سال ۹۹ و مورد آخر آن ۱۷ اردیبهشت سال جاری قطعاً واقعیتهای دیگری را نشان خواهد داد همان طوری که همین شرکتهای خصولتی در سالهای ۹۸،۹۹ باعث سوپر حباب بازار و فروش سهام در بازار شدند همین شرکتها بازیگری اصلی بازار را در اختیار دارند ولی سازمان بورس به عنوان نهاد ناظر بر بازار این روزها بهجای آنکه وظیفه نظارتی خود را بر رفتار بزرگان بازار تقویت کند در حال اعطای مجوزهای بی حساب کتاب صندوقها است. باید اشاره کرد برای کسانی که دانش کافی در بازارهای مالی ندارند قطعاً صندوقها و سبدگردانهای مجاز بهترین گزینه هستند.
فلاحیان افزود: ناگفته نماند این صندوقها روز به روز فربهتر شده و بنابر نزدیکی به ارگانهای بازار سرمایه، اطلاعات خاصی را هم در اختیار دارند. بنابراین رقابت این صندوقها با فعالان خرد حال حاضر در بازار عادلانه نیست، صندوقهای سرمایه گذاری با توجه به تبلیغاتی که این روزها صورت میگیرد منابع بسیاری را جذب کردند و از سوی دیگر رانتی مثل عرضههای اولیه که سازمان در اختیار آنها قرار داده در یک رقابت نابرابر با سهامدارانی که بر اساس دانش خود فعالیت میکنند قرار گرفتهاند.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: روند صدور صندوقهای سرمایهگذاری بازار را تبدیل به جنگلی کرده است که عمده حیوانات آن شیر هستند و مابقی حیوانات توسط این شیرها در حال دریده شدن هستند و با انقراض مابقی حیوانات مرگومیر به سراغ شیرها خواهد آمد.
فعالیت با تحلیل شخصی دیگر در بورس جواب نمیدهد؟
افزایش صدور مجوزها برای تشکیل صندوقهای سرمایه گذاری منجر به عدم تحلیل پذیری بازار سرمایه با دخالتهای متعدد دولت خواهد شد که مسئله بسیار خطرناک است زیرا هرکس از رانت اطلاعاتی بیشتر برخوردار باشد میتواند کسب سود بالاتری داشته باشد.
علی فراقی کارشناس بازار سرمایه در این باره به مهر گفت: موردی که شاید در هر چند ماهی مدتی به آن برخورد میکنیم به چالش کشیده شدن تحلیل پذیری یا عدم تحلیل پذیری بازار سرمایه یا حتی دیگر بازارهای اقتصاد کشور است و خصوصاً با پررنگتر شدن ریسکهای سیستماتیک در برخی مواقع باعث دامن زدن به این اتفاق میشود.
فراقی افزود: شاید نزدیک ترین این اتفاق برای درک بهتر این حس اتفاقات اردیبهشت ماه بازار سرمایه باشد که به راحتی بیش از سه ماه بازار سرمایه را درگیر خود کرد و شاید حتی بسیاری از تحلیلگران با دیدگاه تکنیکی به بازار این اتفاق را ناگزیر و ذات حرکتی بازار میدانستند ولی چرخش یکباره و عدم وجود انتشار به موقع اطلاعات تأثیرگذار نکتهای فراتر از تحلیل بوده و این دست از اتفاقات عدم احساس امنیت سرمایه گذاری و دیدگاه مثبت سرمایه گذاری را ناشی میشود که صرفاً به دنبال اصطلاحاً سفته بازی نیست و به دنبال ایجاد یک سرمایه گذاری مناسب است که صرفاً فقط این ناامنی فرار این پول با ارزش را ناشی میشود.
این کارشناس بازار سرمایه اضافه کرد: با توجه به نکته و مورد گفته شده قبلی میتوان به این نتیجه رسید که یکی از مهمترین موارد مهم در راستای تحلیل پذیری یک بازار (خصوصاً بازار سرمایه) رعایت شفافیت است و حتی اگر زمانی ما با خبری ساده و پیش پا افتاده هم طرف باشیم ولی عدم شفافیت در این مورد رعایت نشود میتواند به راحتی هم در راستای عدم اطمینان قدم بردارد و افراد را (چه تازه واردان و چه افراد فعال قدیمی آن بازار) با دیدگاه عدم تحلیل پذیری و در نهایت خروج از آن بازار یا عدم فعالیت چند ماهه از آن منجر شود که عملاً در نهایت یکی از اصلی ترین ابزارهای شادابی آن بازار سلب خواهد شد. در قسمت بعدی بازار به غیر از شفافیت و انتشار به موقع اخبار عدم وجود رانت است که شاید خیلی از افراد آن را در دیگر بازارها به دلیل وجود چند نرخی ها مدنظر داشته باشند ولی مهمترین رانتی که میتواند در هر اقتصادی شکل بگیرد و شاید مهمترین و کاربردیترین آن میتواند باشد رانت خبری است که در هر بازاری به راحتی این امکان را میدهد که سودهای کلان شکل بگیرد یا از زیانهای بزرگ و کوچک به راحتی شانه خالی شود که بازهم اینگونه اتفاقات هم اعتماد را سلب هم عملاً دیدگاه تحلیل پذیری و سناریو سازی طبق پارامترهای اقتصادی برای افراد بی معنی خواهد شد.
فراقی ادامه داد: در این بین باید به نکات دیگری هم اشاره کرد که چند مدتی بود بسیاری از افراد منتظر انتشار دادههای اقتصادی از مراجع اصلی بودند که برخی از آنها منتشر نشده بود که شاید در این مدت مرجع و منبع خیلی افراد به دلیل اطلاعات ناکافی و کم به منابع و دادههای انتشاری غیرمستقیم و غیرمرجع تبدیل شده بود که همین مورد تأثیر بسیاری بر روی عدم تحلیل پذیری بازارها حتی بازار سرمایه شده بود که در چند روز گذشته شاهد منتشر شدن برخی دادهها شدیم که البته در اول کار شاهد پر شدن درصدی از این احساس خلأ دادهها از یک منبع رسمی شدیم ولی در پلههای بعدی متوجه خواهیم شد که این دادهها صرفاً چند پله قابل توجه از حال اقتصاد عقب هستند و نمیتوانند منعکس کننده اتفاقات و تصمیم گیری های حال اقتصاد و بازارها باشند و شاید حتی به گفته برخی از مطالعه کنندگان فقط یک سری اطلاعات سوخته یا بهتر توان گفت ناکارآمد در جهت رفع تکلیف هستیم. حال با توجه به گفتن این نکات هم از کل به جز یا برعکس آن شاهد این گونه اتفاقات هستیم که عملاً تحلیل بر اساس اطلاعات و علم را سخت یا مشکل میسازند یا حتی به گفته عدهای ناممکن ولی بازهم با توجه با نظرات مختلف بازهم عقلانیترین مسیر با این همه کمبودهای ممکن به نظرمی رسد بازهم با کمترین داده بهترین تصمیم این میتواند باشد که از بررسی و فیلتر گذر کرده باشد.
قرار نیست بازار سرمایه مانند بانک باشد
یکی از موضوعاتی که باید به آن تاکید شود این است که قرار نیست سهامداری در بازار سرمایه مانند سپرده گذاری در بانک باشد، در بانک برای یک سال سپرده با درصدی مشخص برای فرد پرداخت میشود و متأسفانه صندوقهای سرمایه گذاری این روزها رویهای خطرناک را در پیش گرفته و تبدیل به صندوقهای بانکی شدهاند، باید به این موضوع بانک مرکزی و سازمان بورس ورود جدی کرده و نگذارند خاطره مؤسسات مالی اعتباری ورشکسته و زیان ده دوباره تکرار شود.
سهامداری در بازار سهام معنای خود را داشته و این سرمایه گذاری با ریسکهای بیشتر از بازارهای دیگر و بازدهی بالاتر نسبت به آنان است و اگر بخواهیم با توسعه صندوقهای سرمایه گذاری معنای سهامداری خرد را از بین ببریم، تبعات سنگینی را برای بازار سرمایه و اقتصاد کشور خواهد داشت و حتی بانک مرکزی هم میتواند برای پیشگیری وارد این موضوع شود.
صندوقهای درآمد ثابت با توسعه خود تبدیل به رقیب شبکه بانکی شده و باعث افزایش پایه پولی تورم کشور خواهند شد، موضوع دیگر این است که متولی اصلی این صندوقها سازمان بورس بوده و بانک مرکزی که متولی بازار پولی در کشور است در این صندوقها نقش نظارتی پررنگ ندارد و باید این رویه اصلاح شود.
سفته بازی در بازار سهام موضوع بدی نیست
موضوع دیگری که برخی از کارشناسان اقتصادی نابلد آن را پررنگ کردند، کلمه سفته بازی است، این کارشناسان برای این کلمه بار منفی، معنا کردهاند، در صورتی که سفته بازی یا همان نوسان گیری در بازار سهام در تمام کشورهای پیشرفته اقتصاد امری رایج و صحیح است و اینکه بازار سرمایه ایران به سمتی برود که فعالان خرد از نوسان گیری روزانه ناامید شوند و از نوسان گیری روزانه ناامید شوند بیشترین ضربه به بازار سهام است و در میان مدت میتواند سفته بازی در بازارهای موازی مانند مسکن، خودرو و… تقویت کند و سیاست گذار اقتصادی نباید با قوانین سفت و سخت سهامداران را از نوسان گیری در بازار سهام ناامید کند.
اگر بازار از سهامدار خرد خالی شود به یک بازار متروکه تبدیل خواهد شد
نکته آخری که در گزارش باید به آن تاکید کرد این است که؛ بازار سرمایه در صورتی بازاری پویا است که سهامداران خرد و عمده حقیقی و حقوقی روند بازار را با توجه به تحلیل اقتصاد پیش ببرند و اگر دولت بخواهد با ترفندهای مختلف این بازار را کنترل کند و فعال حقیقی را از چرخه روندسازی بورس ناامید کند این بازار راهی جز تبدیل شدن به یک بازار متروکه و دولتی نخواهد داشت.