امام موسی صدر، برای ما شیعیان اسم آشنایی است. مردم ایران و جامعه اهل تشیع غالباً شناختشان نسبت به سیدموسی صدر پس از ربوده شدن او شکل گرفت و این روحانی و سیاستمدار شیعی را از لابهلای آثار و گفتارهایش شناختند.
در چندسال اخیر سخن از این شخصیت شاخص جهان اسلام زیاد به میان آمده است و نشست و کرسیهای بسیاری با محوریت اندیشه و سیره او در کشورهای مختلف برگزار شده است، اما در این میان به نظر میرسد ذهنیتی واژگون از امام موسی صدر در ذهن نسل جوان شکل گرفته است که با واقعیت تاریخ زندگی این مبارز اسلامی مغایرت فاحشی دارد.
پرداختن به این موضوع اهمیت زیادی دارد، چراکه اگر سیره و اندیشههای امام موسی صدر را به درستی مورد بررسی و تحقیق قرار ندهیم، تصویری کاریکاتوری از این شخصیت بدست خواهیم داد. تصویر کاریکاتوری از زندگی یک انسان یعنی اینکه اجزای حیات او به درستی تحلیل نشود و بخشی کوچک شمرده شود و بخشی برجسته، دقیقاً مثل کاریکاتور یک چهره. بنابراین چه بسا یک ویژگی یا بُعد شخصیتی برجسته شود و دیگر ابعاد مغفول بماند.
در چندسال اخیر ما شاهد آن بودیم که روحیه تساهل و مدارا در سیره امام موسی صدر به قدری برجسته شد که از حد اعتدال و متون تاریخی خارج شده و از او یک انسان سکولار با مشی فوقالعاده سازشکارانه به وجود آمده است. در این شخصیتسازی از امام موسی صدر دیگر خبری از جهاد، شهادت، جنبش امل، مقاومت، تقابل با اسرائیل و… مشاهده نیست بلکه او یک روحانی شیعی است که به شدت با مشی پلورالیستی و سازشکارانه همه افکار را به وحدت فرا میخواند و چندان به سیاستهای مقاومتی و محور مبارزه با استعمار کار ندارد. در صورتیکه اگر به تاریخ مشاهده کنیم، خواهیم دید امام موسی صدر نسبت به بسیاری از شخصیتهای شهیر جبهه مقاومت دارای در این مسیر و خط فضل تقدم دارد و دقیقا به همین جهت است که به او لقب «امامالمقاومة» را دادهاند. در این نوشتار مختصر تنها هدف این است که از سر یادآوری تاریخ به وجهه سیاسی و مبارزاتی امام موسی صدر، اشاراتی شود تا بلکه در راستای سیاست سکولاریزه کردن این شخصیت مهم جبهه مقاومت واکنشی مطبوعاتی و ژورنالیستی تلقی شود.
امام موسی صدر و شیعیان لبنان
جامعه لبنان را می توان یکی از متکثرترین جوامع جهان دانست، جامعه ای که با وجود جمعیت اندک بسیاری از مذاهب و اقوام اعم از شیعیان، اهل سنت، دروزها، مسیحیان مارونی، کاتولیک، ارتدوکس، کردها، علوی ها، فلسطینی ها و… را در خود جای داده است. لبنان با جمعیتی حدود 5 میلیون نفر و با مساحتی اندک در غرب آسیا و در کنار سواحل مدیترانه واقع شده است. برآورد تحولات تاریخی لبنان از زمان استقلال این کشور از فرانسه نشان می دهد که شیعیان این کشور دههها و با وجود داشتن اقلیتی کثیر در پایین ترین سطوح این جامعه زیست می نموده و عملا بسانی شهروندانی درجه چندم محسوب می شدند. شیعیان در این کشور قشر فرودست جامعه بودند که فقر و نداری آنان را به فلاکت زندگی کشانده بود. مردان کارگرانی با درآمد ناچیز بودند و زنان خدمتکار خانهها، یا اگر از بر و رویی برخوردار بودند شاید به جوانان بالاشهری بیروت خدماتی جنسی میدادند! سید موسی صدر سال 1338 و بنابر وصیت سید عبدالحسین شرف الدین رهبر متوفی شیعیان لبنان و به توصیه شماری از مرجع هم چون سید محسن حکیم، ایران را ترک نموده و عازم لبنان می شود.
اصلاح امور فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه شیعیان لبنان از یک سو، و استفاده از ظرفیت های منحصر به فرد لبنان جهت نمایاندن چهره واقعی شیعیان به جهانیان از سوی دیگر، اهداف اصلی این سفر را تشکیل میداد. امام موسی صدر همراه با کار فرهنگی و حرکت فقرزدایی از جامعه مسلمانان لبنان به ایجاد تشکیلات اسلامی برای احقاق حق مسلمانان و مبارزه مؤثر با صهیونیسم نیز اقدام نمود. مجلس عالی شیعیان لبنان، حرکت المحرومین، مدرسه فنی پسرانه و … از تشکیلاتی بود که با همت ایشان ایجاد گردید. امام موسی صدر در مدت 20 سال که در لبنان اقامت داشت تلاشهای فراوانی در جهت ارتقاء کمی و کیفی رفاه شیعیان و تقویت دین و اعتقادات و اخلاقیات آنان به عمل آورد. با برنامهریزیهای وی و حمایت اکثریت جوانان شیعه لبنان مشاغل متعددی بوجود آمد و بسیاری از زنان و مردان لبنان در آموزشگاهها، مراکز فنی و حرفه ای کارگاهها و مدارس مشغول کار و تحصیل شدند. وی در این مدت نقش مؤثری در متشکل ساختن شیعیان لبنان ایفا کرد.
پدر جنبش مقاومت در لبنان
همانطور که در ابتدای این نوشتار اشاره شد، امام موسی صدر به جهت نقشی که در جبهه مقاومت دارد، به امام المقاومة معروف است. شاید اصلیترین کار ایشان را باید تشکیل گروهی دانست که به جهت جبران نقص ارتش لبنان در نبرد با اسرائیل، روانه جنوب شدند تا در برابر پیشروی صهیونیستها بایستند؛ شاخه نظامی محرومان لبنان با نام کامل «افواجالمقاومةاللبنانیة» که ما مخفف آن را با عنوان «جنبش أمل» میشناسیم، توسط امام موسی صدر تشکیل شد و یکی از شخصیتهای جدی در آن تشکیلات شهید مصطفی چمران بود. از این بابت باید ریشه گروهی مثل حزبالله لبنان را در همین گروهها و حرکات دانست که از سوی امام موسی صدر پیگیری شد
اسرائیل شر مطلق است
امام موسی صدر را باید از پیشتازان تقابل و نبرد با رژیم صهیونیستی دانست. همانطور که در ابتدای بحث بیان شد یکی از جدیترین فعالیتهای امام موسی صدر که از متقدمترین دستاوردهای جبهه مقاومت است؛ تشکیل گروه امل بود. الفاظ و عباراتی که امام موسی صدر درباره نبرد با اسرائیل بیان کردهاند به خوبی چهره مبارز و سرسخت ایشان را نشان میدهد. اساساً سر ربوده شدن امام موسی را باید در تقابل با امام موسی صدر پیگیر شد. به نقل از جلد دوازدهم مجموعه «گام به گام با امام موسی صدر»، بخشی از سخنان ویژه امام صدر را درباره وجود اسرائیل در جهان می خوانید: اسرائیل شرّ مطلق است. اسرائیل ضد اسلام، ضد مسیحیت، ضد ایمان، ضد قومیت عربی، ضد انسانیت و ضد میهن است. بدتر از اسرائیل در جهان وجود ندارد. ما اسرائیل را شرّ مطلق می دانیم. بدتر از اسرائیل در جهان وجود ندارد. اگر اسرائیل و شیطان با یکدیگر بجنگند، ما در کنار شیطان می ایستیم. اگر اسرائیل با چپ بجنگد، ما درکنار چپ خواهیم ایستاد. اگر اسرائیل با راست بجنگد، در کنار راست خواهیم ایستاد. این است معنای «اسرائیل شرّ مطلق است». من شخصا در حد مطالعاتم هیچ نهادی را خطرناکتر از اسرائیل نمی شناسم. جنگ ما با اسرائیل جنگ با یک مجموعه از انسانها نیست، بلکه این جنگ در واقع نبردی است با فساد و انحراف و ستم و اندیشه تبعیض نژادی که این اساس تفکر آنان است: «ما دوستان خدا هستیم، نه مردم دیگر.» این است مصیبت ما. مصیبت اینجاست که آنان خود را اولیا و دوستان خدا میدانند و دیگران را نه، این نکته اساسی است.
محمد مهدی اسکندری