سفیر حقیر بریتانیا/ نمایش بی‌ربط پرچم ۸ کشور در ایران به عنوان مدعی‌العموم!

اگر «ماهیگیری از آب گل‌آلود» تصویر بود، بی‌گمان تصویر سایمون شرکلیف، سفیر انگلیس در ایران بهترین تصویر این مثل معروف ایرانی می‌شد. در شرایطی که ۱۷مرداد به مناسب شهادت محمود صارمی، خبرنگار ایرانی در افغانستان توسط عوامل وابسته به انگلیس در سال۱۳۷۷ به «روز خبرنگار» معروف است، سفیر انگلیس در ایران مدعی دفاع از خبرنگارانی شده که امنیت‌شان در ایران در خطر است. شرکلیف در توییت خود پا را فراتر از حد و حدود سفارت انگلیس در تهران گذاشته و پرچم ۸کشور دیگر را نیز به نشانه حمایت از خبرنگاران سایر کشورها در ایران نشان داده است.

مدعی‌العموم ۸کشور
از نظر قانونی، حقوقی و آداب دیپلماتیک و کنسولی، سایمون شرکلیف صرفا سفیر انگلیس است، اما او در اظهارنظر خود درباره روز خبرنگار در ایران به ۷پرچم دیگر علاوه بر پرچم انگلیس اشاره کرده تا نشان دهد که حد و حدود حوزه فعالیت خود را نمی‌داند. در اظهارنظر سفیر انگلیس، پرچم کشورهای دانمارک، هلند، استرالیا، جمهوری چک، فنلاند و نروژ علاوه بر پرچم انگلیس دیده می‌شود؛ این در حالی است که اصولا برخی از این دولت‌ها در ایران فعالیت خبری رسمی ندارند و حتی به فرض فعالیت خبرنگاران این کشورها در ایران، جای سؤال است که فعالیت اتباع این کشورها در ایران چه ارتباطی به فعالیت سفیر انگلیس دارد؟ بی‌تردید دخالت در حوزه‌ مسائل کشور ثالث برای سفرا در سایر کشورها، خارج از صلاحیت دیپلماتیک آنهاست و به‌عنوان یک تخلف می‌تواند از جانب وزارت خارجه ایران مورد پیگرد قضایی و کنسولی قرار گیرد. شرکلیف پیش از این نیز در ماجرای حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی در تهران در قامت سخنگوی خانواده قربانیان حاضر شده بود و قبل از آن در اظهاراتی عجیب و غیردیپلماتیک به اظهارنظر درباره نحوه همکاری ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پرداخته و به جای ناظران هسته‌ای آژانس سخن گفته بود. تبریک به ورزشکاران زن ایرانی، اظهارنظر درباره ائتلاف کشورهای مدافع آزادی رسانه، مسمومیت در مدارس ایران و… از دیگر مواردی است که سفیر انگلیس درباره همه آنها اظهارنظر کرده و معلوم نیست که این موضوعات از نظر کنسولی چه ارتباطی با حوزه کاری دیپلماتیک سفیر انگلیس در ایران دارد.

حمایت سفیر از یک منطقه خالی از سکنه!
پرچم هشتمی که سفیر انگلیس در ایران به مناسبت روز خبرنگار از آن حمایت کرده و آن را در توییت خود آورده، منطقه‌ای با نام «جزایر جورجیای جنوبی و ساندویچ جنوبی» است که جزو سرزمین‌های فرادریایی انگلیس در اقیانوس اطلس جنوبی به شمار می‌رود. جزایر ساندویچ جنوبی خالی از سکنه هستند و در جزایر جورجیای جنوبی جمعیت بسیار کم غیردائمی ساکنند. هیچ پرواز مسافربری یا کشتی برنامه‌ریزی‌شده‌ای به مقصد آن جزایر وجود ندارد و در زمستان پوشیده از برف و یخ است. مهم‌ترین ساکنان این جزایر جمعیتی از پنگوئن‌ها هستند، اما مشخص نیست که سفیر انگلیس در ادعای خود برای حمایت از خبرنگاران در ایران چرا از این منطقه خالی از سکنه نیز حمایت کرده است؟ به‌راستی حمایت از یک منطقه خالی از سکنه توسط سفیر انگلیس در ایران چه ارتباطی با پیام روز خبرنگار دارد؟!

قانون‌شکنی سفرا و کارمندان سفارت
این در حالی است که رابرت مک‌ایر، سفیر سابق انگلیس در اقدامی مغایر با قوانین بین‌المللی و عرف دیپلماتیک در میانه اغتشاشات دی‌ماه۹۸، در یک تجمع غیرقانونی در مقابل دانشگاه امیرکبیر تهران حاضر شد و طبق اطلاعیه نیروی انتظامی، اقدام به فیلمبرداری از تجمع‌کنندگانی کرد که در حال سر دادن شعارهای ساختارشکنانه بودند. سفیر انگلیس که همراه فرد دیگری در حال فیلمبرداری از تجمع‌کنندگان و شعارهای ساختارشکنانه آنها بود به‌صورت نامحسوس توسط مأموران پلیس امنیت ناجا تحت‌نظر قرار گرفت و سرانجام دستگیر شد و پس از انجام اقدامات اولیه قانونی، به نماینده وزارت امور خارجه تحویل داده شد. در اردیبهشت همان سال نیز همزمان با ‌ماه مبارک رمضان، سفارت انگلیس در تهران ضیافتی را ترتیب داده بود طبق گفته مک‌ایر در آن ضیافت برخی از همکاران دولت، بخش خصوصی و دیگر دیپلمات‌ها حضور داشتند. این ضیافت سفارت انگلیس در ‌ماه رمضان با واکنش اعتراضی محافل سیاسی و رسانه‌ای در داخل مواجه شد و ماجرای دیگ‌های پلوی سفارت انگلیس در ایام مشروطه را برای مردم تداعی کرد، اما شیطنت‌های سفارت انگلیس و سفرای مستقر در آن تنها به نمونه مورد اشاره محدود نمی‌شود و طی چند سال اخیر این سفارتخانه منشأ اقدامات شیطنت‌آمیز دیگری علیه کشورمان بوده است. در جریان فتنه ۸۸ بنا بر اقاریر «حسین رسام» از کارکنان سفارت انگلیس در تهران، این سفارتخانه و کارکنان آن در اغتشاشات حضور فعال داشتند و برای تداوم آشوب‌ها شبکه‌سازی‌ می‌کردند.

تخلفات کنسولی سفیر و ضرورت برخورد وزارت خارجه
رفتار و عملکرد سفیر انگلیس در ایران حتی براساس متن صریح کنوانسیون ١٩٦١ وین نیز تخلفی محرز به شمار می‌رود. «پیمان ۱۹۶۱وین درباره روابط سیاسی» که به‌نام «کنوانسیون وین» نیز معروف است، مهم‌ترین پیمان مربوط به حقوق دیپلماتیک به شمار می‌رود و یک قرارداد بین‌المللی درباره روابط و امتیازها و مصونیت‌های نمایندگان سیاسی در بهبود مناسبات دوستانه بین کشورهاست. در ماده٣ این کنوانسیون، وظیفه مأموران سیاسی یا سفرا ناظر به روابط سیاسی دولت متبوع خود با دولت میزبان اعلام شده است، اما آیا اظهارات و عملکرد سفیر انگلیس در ایران را می‌توان صرفا ناظر به مسائل سیاسی دولتی دانست یا آنکه سفیر فعلی انگلیس آشکارا به مانند دیگر همکاران قبلی خود بیش از مسائل سیاسی دولتی، علاقه‌مند به مداخله در امور داخلی ایران است؟ با این حساب، انتظار می‌رود که دستگاه سیاست خارجی کشورمان به سیاق بزنگاه‌های مواجهه با افزون‌طلبی‌های بیگانگان، با احضار سفیر انگلیس به این فرایند دائمی و مداخله‌گرانه اعتراض کرده و هزینه‌های لندن را به نحو بازدارنده‌ای افزایش دهد.

زیر سؤال بردن حاکمیت جمهوری اسلامی ایران
نحوه مواجهه سایمون شرکلیف به‌عنوان سفیر انگلیس در ایران درباره روز خبرنگار آشکارا به‌معنای زیر سؤال بردن حاکمیت جمهوری اسلامی ایران است. درواقع سفیر انگلیس با ادعای ادای احترام به خبرنگارانی که امنیت خود را در ایران در خطر می‌بینند، ایران را کشوری ناامن برای خبرنگاران توصیف کرده است. سفیر انگلیس بدون اشاره به هزاران خبرنگاری که آزادانه به فعالیت حرفه‌ای مشغولند، از جمهوری اسلامی ایران خواسته تا آنهایی که خودسرانه بازداشت شده‌اند را آزاد کند! این ادعا، اتهامی بی‌شرمانه به ایران از سوی سفیر انگلیس به شمار می‌رود و به‌نظر می‌رسد که شرکلیف قصد دارد تا نه در جایگاه یک سفیر، بلکه در کسوت یک نیروی اپوزیسیون خارجی در خاک ایران فعالیت کند. اما سؤال اینجاست که آیا یک سفیر می‌تواند با برخورداری از مصونیت دیپلماتیک همزمان به‌عنوان یک نیروی اپوزیسیون خارجی در محل ماموریت خود فعالیت کند؟ پاسخ به این سؤال را قطعاً نهادهای امنیتی و قضایی بهتر می‌دانند.

اتهام‌زنی به دستگاه قضا
دستگاه قضایی کشور خود را موظف می‌داند که برای بازداشت هر فردی، اسناد و مدارک معتبر ارائه کند. خبرنگاران نیز از این قاعده مستثنا نیستند؛ چراکه اساسا هیچ‌کس فراتر از قانون نیست. توییت سفیر انگلیس و طرح ادعای «بازداشت خودسرانه» خبرنگاران، به این مفهوم است که ضابطان قضایی و نیروهای امنیتی از دایره قانونمداری خارج شده‌اند که در نوع خود، ادعایی است که از بار حقوقی برخوردار است. عدلیه و نظام قضایی ایران، نه‌تنها در برابر خبرنگاران و اتباع خارجی از هر قشر و صنفی، بلکه در برابر عادی‌ترین شهروندان داخلی و خارجی، خود را موظف به رعایت ملاحظات قانونی می‌داند، اما در مقابل، بی‌قانونی و تخطی از اصول حرفه‌ای را به بهانه فعالیت رسانه‌ای برنمی‌تابد.

تخریب و دروغ‌پراکنی به‌بهانه روز خبرنگار
از سوی دیگر، اصل ماجرای این توییت را باید در چارچوب تخریب دائمی ایران از سوی نظام سلطه به بهانه روز خبرنگار ارزیابی کرد؛ یک روز به نام موضوعات هسته‌ای و موشکی و امروز به بهانه حقوق بشر و در قاب دفاع از خبرنگاران؛ این در حالی است که چند سال پیش، کمیته حمایت از خبرنگاران (CPJ) واقع در نیویورک اعلام کرده بود که انگلیس رکورد بازداشت خبرنگاران را شکسته است و به‌طور متوسط ماهانه ۸ تا ۱۰خبرنگار در شهرهای مختلف انگلیس و با بهانه‌های مختلف دستگیر و زندانی می‌شوند. بی‌احترامی به مقامات، انتشار مطالب کم‌اهمیت و سطحی، افشای رسوایی‌های اخلاقی دولتمردان و شایعه‌پراکنی ازجمله مواردی است که از سوی دادگاه انگلیس به‌عنوان اتهامات خبرنگاران دستگیر شده مطرح می‌شود، اما با نگاهی به تاریخچه فعالیت خبرنگاران زندانی یا محدودشده می‌توان به وضوح مخالفت فکری همه آنان با سیاست‌های کلی دولت و هم‌پیمانانش به‌خصوص آمریکا را مشاهده کرد.

مداخلات تاریخی انگلیس در ایران
به‌طور کلی تخلف سفرای انگلیس در ایران تنها به سایمون شرکلیف، به‌عنوان سفیر فعلی انگلیس در تهران محدود نیست. شرکلیف، سفیری تازه‌کار در ایران است که هنوز دومین سال ماموریت خود را در تهران به پایان نرسانده است، اما ردپای مداخلات و تخلفات محرز سفرای انگلیس در ایران پیشینه‌ای به درازای تاریخ معاصر و پیش از معاصر ایران دارد. تاریخ پهلوی و قاجار مملو از مداخلات سفرای انگلیس در ایران است. جمله معروف ناصرالدین شاه درباره سفر به شمال و جنوب ایران و اعتراض سفرای خارجی که در منابع تاریخی زیاد دست به‌دست می‌شود، واضح‌ترین تصویر را از شدت دخالت سفیران خارجی در ایران عصر قاجار ازجمله سفیر انگلیس نشان می‌دهد. ناصرالدین شاه قاجار در آن جمله معروف با اشاره به دلخوری سفرای خارجی ازجمله سفیر انگلیس به‌دلیل تصمیم شاه برای سفر به شمال و جنوب ایران گفته بود: «ای مرده‌شور این مملکت را ببرد که شاه حق ندارد به شمال و جنوب مملکتش سفر کند!»

دیدگاهتان را بنویسید