این روزها زمزمههای بحرانی جدید در حوزه روابط بینالملل شنیده میشود. این بحران این بار نه در اروپا و نه در غرب آسیا، بلکه در شرق آسیا خود را نشان داده است. یکی از این نقاط راهبردی، شبه جزیره کره و دیگری، تایوان است. تشدید تحرکات واشنگتن و لندن در حیاط خلوت چین نشان میدهد که شدت بحران، میتواند وسیعتر از حد تصور برخی تحلیلگران حوزه روابط بینالملل باشد. در اینجا شاید فرمولهای بازدارندگی نیز نتواند پاسخگوی هدایت منازعه و مدیریت صحنه نبرد محدود باشد! بیدلیل نیست که برخی استراتژیستهای آمریکایی از جمله هنری کسینجر تاکید دارند که واشنگتن قدرت مدیریت بحرانها و منازعات برون مرزی را تا حدود زیادی از دست داده است.
ماجرای یک مانور تحریککننده در تایوان
این روزها اتفاقات قابل تاملی درتایوان رخ میدهد که بدون شک، محصول تصمیمگیری مستقل تایپه نیست! نیروهای مسلح منطقه تایوان در رزمایش نظامی سالیانه خود، تجربههای جنگ اوکراین با روسیه را برای مقابله با هرگونه تهاجم احتمالی چین و محاصره طولانیمدت بر این جزیره، شبیهسازی میکنند. مرحله دوم سیونهمین رزمایش نظامی سالیانه تایوان موسوم به «هانگوانگ» در این جزیره آغاز شد و قرار است در جریان آن مقابله با محاصره احتمالی چین بر این منطقه تمرین شود. نیروهای مسلح این جزیره در رزمایش نظامی سالیانه خود، تجربههای جنگ اوکراین با روسیه را برای مقابله با هرگونه تهاجم احتمالی چین شبیهسازی میکنند.
در این گزارش آمده است: «در جریان این رزمایش نظامی، نیروهای مسلح تایوان با استفاده از تجربه جنگ روسیه و اوکراین، اطمینان یافتن از تداوم کار پستهای فرماندهی در برابر حمله دشمن را تمرین خواهند کرد».
به نوشته خبرگزاری «اسپوتنیک» به نقل از این گزارش، طرحی برای انتقال ستاد فرماندهی به پستهای فرماندهی ذخیره در تایوان نیز در جریان رزمایش هانگوانگ شبیهسازی میشود. ارتش تایوان همچنین قصد دارد برای اولینبار به عنوان بخشی از رزمایش امسال – که مرحله اول آن در بازه پانزدهم تا نوزدهم می انجام گرفته و مرحله دوم آن در بازه بیستوچهارم تا بیستوهشتم جولای برگزار میشود – از فرودگاه بینالمللی اصلی تایوان استفاده کند. در مرحله اول رزمایش هانگوانگ که از سال ۱۹۸۴ بهصورت سالیانه و در حوزههای دریایی، هوایی و زمینی برگزار میشود، نیروهای مسلح تایوان تمرینات فرماندهی و ستاد را در قالب شبیهسازی کامپیوتری انجام دادند.
هدف اعلامی تایوانیها
«لین ونهوانگ» سخنگوی وزارت دفاع تایوان مدعی است که هدف اصلی از این رزمایش با آتش واقعی، آزمایش توانایی نیروهای مسلح این جزیره برای حفظ قدرت در صورت تهاجم تمامعیار و همچنین انجام شنودهای دریایی برای مقابله با ارتش چین در تلاش برای محاصره جزیره است.
تایوان بخشی از چین محسوب میشود که ادعاهای جداییطلبانه دارد؛ ادعاهایی که کشورهای جهان و سازمان ملل متحد بهرسمیت نمیشناسند. پکن همواره با هرگونه تماس بین نمایندگان تایوانی و مقامات غربی به ویژه مسئولان عالیرتبه سیاسی یا نظامی از کشورهایی که پکن با آنها روابط دیپلماتیک دارد، مخالف بوده و میگوید این سفرها، اصل چین واحد را نقض میکند و سیگنالهای نادرستی به نیروهای جداییطلب تایوان ارسال میکند. پیش از این، «ویلیام برنز» رئیس سازمان سیا مدعی شده بود وضعیت عملیات روسیه در اوکراین باعث شده پکن درباره موفقیت عملیات نظامی احتمالی علیه تایوان و اینکه اصلا آن را اجرا کنند یا خیر، مردد شود.
تایپه خطای کییف را تکرار میکند؟
اما واقعیت ماجرا این است که اساسا تایپه به عنوان متغیری وابسته به کاخ سفید و برخی بازیگران اروپایی (مخصوصا انگلیس)، اساسا چنین مانوری را با این ابعاد عملیاتی و اعلامی برگزار نمیکند! به عبارت بهتر، تایپه در جریان برگزاری این مانور قصد دارد سیگنال تحریککنندهای را به پکن مخابره کند، با این فرض که چین قصد حمله به تایوان را در عمل ندارد! فراموش نکنیم که مقامات آمریکایی و اروپایی قبلا نیز به زلنسکی رئیسجمهور اوکراین وعده داده بودند محاسبات آنها در خصوص تاکید مقامات روسی بر مقوله “بازدارندگی” و امتناع آنها نسبت به “اقدام نظامی علیه اوکراین” برایشان محرز شده و بر همین اساس، از دولت غربگرای اوکراین خواسته بودند تا بدون هیچگونه ملاحظهای علیه مسکو مانور دهد! اما در نهایت نتیجه این مانور، وقوع جنگ بود! جنگی که اکنون یکسال و نیم از آن گذشته و در جریان آن، اوکراین به زمینی سوخته تبدیل شده است. فراتر از آن، خبری نیز از وعدههای غرب به اوکراین از جمله عضویت در ناتو و اتحادیه اروپا نیست و شواهد نشان میدهد در آینده (حتی در صورت پایان یافتن جنگ) نیز نخواهد بود!
نقشه واقعی آمریکا در شرق آسیا
خلق گرههای کور منطقهای و استراتژیک در نظام بینالملل، تبدیل به فرمولی راهبردی در حوزه سیاست خارجی آمریکا و متحدان اروپایی آن شده است. بازتاب این رویکرد خطرناک، خود را در جنگ اوکراین و متعلقات آن نمایان کرده است، اما این فرمول محدود به اوکراین نیست! در شرق آسیا نیز شاهد تشدید این رویکرد و تبلور اجزای آن هستیم. مداخلهگرایی آمریکا در شرق آسیا، خصوصاً تایوان روز به روز گستردهتر میشود. اعزام مربیان نظامی امریکایی به تایپه از یک سو و تلاش واشنگتن جهت تنظیم بیانیهای ضد چینی در نشست کنونی گروه ۷ در ژاپن، نقاط آشکارساز مداخلهگرایی سلبی و بازدارنده غرب در محیط پیرامونی چین محسوب میشود. در چنین شرایطی، قطعاً پکن در برابر تحرکات خاص بازیگران غربی بیتفاوت نخواهد ماند. در مقابل، برخی بازیگران اروپایی مانند فرانسه معتقدند که همراهی با سیاستهای کاخ سفید در شرق آسیا، حکم یک تله راهبردی را برای متحدان امریکا ایفا میکند، زیرا خروج از این بحران ممکن است سالها به طول بینجامد. بی دلیل نیست که میان اعضای ناتو بر سر حدود و ثغور مواجهه با چین، نوعی اختلاف آشکار و تصاعدی وجود دارد. واشنگتن تلاش میکند اعضای اروپایی ناتو را به هر نحو ممکن درگیر نوعی منازعه برون مرزی در شرق آسیا کند. این درحالیست که اروپا به واسطه میزبانی زمین نبردکنونی (جنگ اوکراین) قدرت مدیریت چنین صحنهای را ندارد. در هر حال، مناقشهای که به وسیله واشنگتن و لندن در شرق آسیا هدایت میشود، قرار نیست در آیندهای نزدیک به پایان برسد! بدیهی است که چین نیز نسبت به این مناقشه تمام غربی رویکرد عملگرایانه تری در پیش خواهد گرفت.
فخرالدین اسدی