یکی از مهمترین بروزهای این مسئله، شکلگیری ارتشهایی از نیروهای سایبری و تولید اخبار جعلی است که در تلاش برای شکلدادن به زندگی عمومی، بهصورت مصنوعی و ساختگی هستند.
در حوزه ایران، گروه های مختلفی از نیروهای سایبری در حال فعالیت هستند که این موضوع باتوجه به موقعیت جغرافیای سیاسی ایران و نزاعهای سیاسی موجود میان کشور با قدرت های منطقه ای و فرامنطقهای، قابل تبیین است.
با توجه به اخباری که در رسانه هایی چون نیویورک تایمز و واشنگتن پست منتشر شده است، حضور گروه هایی با منشا آمریکا، عربستان، و اسرائیل در حوزه نیروهای سایبری و اخبار جعلیِ معطوف به ایران قابل شناسایی است. همچنین مطابق گزارش های دیگر، گمانه هایی در مورد حضور گروه هایی چون منافقین و یا نهادهایی در داخل کشور شنیده می شود.
همه اینها نشان از وضعیت پیچیده زیستبوم جعلیِ ایران دارد. حضور بازیگران متعدد، اهداف متفاوت و روشهای اثرگذاری متمایز، صحنه رسانههای اجتماعی ایران را به یک زمینبازی خطرناک تبدیل کرده است.
در همین راستا مطابق آخرین پژوهشی که در زمینه اثرگذاری نیروهای سایبری و اخبار جعلی در رسانه های اجتماعی فارسی در رساله دکتری انجام داده ام با استفاده از روشهای کار با بیگ دیتا از جمله پروپاگاندای محاسباتی، علوم اجتماعی محاسباتی و تحلیل شبکه، تبیین کرده ام که چگونه نیروهای سایبری به هسته و مرکزیت شبکه در توئیتر فارسی نفوذ کرده اند. این نفوذ مطابق مطالعاتی که انجام داده ام، با اثرگذاری بالاتر مخالفان به نسبت موافقان نظام همراه بوده است.
در همین راستا، انتخابات سال ۲۰۱۶ آمریکا و بحث دخالت نیروهای سایبری روسیه در آن، نشان داد که دموکراسی ها در سراسر جهان چگونه و تا چه حد می توانند در نسبت با فعالیتهای نیروهای سایبری و جعلی شکننده باشند. رفتار این نیروها نشان داده است که یکی از نقاط تمرکز اصلی آنها تاثیرگذاری بر انتخابات و همچنین حضور در بحران های پیش آمده در کشورها است به گونه ای که گفته می شود اخبار جعلی به تغذیه از زمان های پردردسر و بحرانی نیاز دارد.
حضور نیروهای سایبری و جعلی در کشورهای اروپایی مانند رفراندوم برگزیت، انتخابات آلمان و حتی کشورهای آفریقایی و جنوب شرقی آسیا نشان داده است، حضور این نیروها معطوف به یک منطقه نیست و در حال توسعه در مناطق مختلف جهان است.
بنابراین توجه نهادها و سازمان های درگیر در انتخابات به این موضوع مهم است. با توجه به رویکردهای شناسایی شده نیروهای سایبری بالاخص در ایجاد دوقطبی میان گروه های مختلف، لزوم ایجاد همبستگی در میان اقشار مختلف کشور با هر سلایقی احساس می شود.
اثرگذاری و دخالت در انتخابات و هچنین ایجاد فضای تشنج و دو قطبی، از طریق ابزارهایی مانند تولید ویدئوهای جعل عمیق، تولید خبرهای فوری و آبشار اطلاعات جعلی، نشان دادن اجماع جعلی در یک رویکرد، ایجاد سروصدا برای عدم توجه به موضوعات اصلی، انجام میشود.
این مسئله وقتی حائز اهمیت می شود که بدانیم مطابق نتایجی که در پژوهش بر روی نیروهای جعل ساز به آن دست یافتهام، نیروهای سایبری دارای گرایشات سلطنت طلبی بیشترین نفوذ و اثرگذاری را در هسته و مرکزیت شبکه توئیتر را دارند و به همین سبب می توانند بیشترین جریان سازی را در شبکه سامان دهند.
یافته های این تحقیق نشان دهنده یک جنگ تمام عیار در فضای رسانههای اجتماعی است. همینطور نشان دهنده عمق آلودگی و ناسالمبودنِ حوزهعمومیِ این بستر رسانهای و نیروهای حاضر در آن، بهعنوان یکی از مهمترین حوزههایعمومی مجازی ایرانیان است. در واقع ما با یک «حوزهعمومی آلوده» در توئیتر فارسی مواجههستیم که گروه های مختلف برای رسیدن به یک «توافق عام جعل شده» در تلاش هستند اما هنوز گروهی موفق به تثبیت نهایی خود نشده است.
وهمه اینها نشان از لزوم توجه کاربران رسانه های اجتماعی به موضوعاتی که در بستر این رسانه ها مطرح می شود، دارد.
نکته مهم آنکه کاربران لازم است به مسائلی که در این بسترها و از منابع ناشناس مطرح می شوند با دیده تردید نگاه کرده و حتما دروازه بانی محتوایی را در برخورد با محتواهای منتشر شده در نظر بگیرند و قبل از بازنشر هر محتوایی منبع آن را ارزیابی کنند.
همچنین لازم است، دستگاه های مرتبط اقدام به ایجاد سپر ایمنی و پدافندی در مقابله با حضور نیروهای سایبری بالاخص نیروهای خارجی را در دستور کار قرار دهند. بالا بردن سواد رسانهای دیجیتال در جامعه، اطلاع رسانی به هنگام اخبار بالاخص در وضعیتهای بحرانی و دوران خبرساز انتخابات، شفافیت در اطلاع رسانی، توسعه فکت چکرهای مستقل و معتبر و ایجاد اتاق مدیریت بحران رسانه ای می تواند از جمله اقدامات برای ایجاد این سپر ایمنی باشد.
امیر علی تفرشی