منافعملی ما و خطقرمزهای جامعه ایرانی که مهمترین آن تمامیتارضی و یکپارچگی سرزمینی است، ایجاب میکند که در هر موقعیت مکانی، زمانی و نسبت به کشورهایی که به این خطوط قرمز تعدی میکنند، واکنش یکسانی نشان داده شود. اما این گزاره در مورد اصلاحطلبان چندان صدق نمیکند؛ آنان که چشمان خود را بهروی تعدیهای بیشمار آمریکا بهحقوق ملت ایران بسته و فقط سنسورهای روسستیزی و چینستیزیشان فعال است؛ آنان که مشغول توجیه، بهانهتراشی و تئوریزهکردن جنایات آمریکا علیه ایران هستند اما با اولین خطای چین و روسیه، قرآنها را بر سر نیزه کرده و فریاد «وا اسلاما» سر میدهند!
شاید این سطور برای برخی این تلقی را ایجاد کند که نگارنده در حال سفیدشویی از اقدامات چین و روسیه است که مطلقاً اینگونه نیست. باید به خطای هر کشوری و خیالات خامشان، پاسخ قاطع و درخوری داده شود.
نه چین، نه روسیه و نه هیچ قدرت دیگری متحد و دوست ایران بهشمار نمیروند؛ تحولات بینالملل ایجاب کرده که در مسائل مختلفی نقاط اشتراکی ایجاد و همگرایی حاصل شود.
حتی این تفسیر قابل اعتناست که عامل نزدیکی ایران به روسیه و چین، آمریکایی است که با سیاستهای خصمانه خود به رابطه متعادل ایران و غرب در سالهای نهچندان دور خدشه وارد کرده؛ رابطهای که در آن خرید 30 درصدی نفت تولیدی ایران توسط آمریکا از سال 68 تا 72 و حضور پررنگ شرکتها و محصولات اروپایی در صنایع بزرگ ایران هم دیده شده که تمام این تعاملات با خصماندیشی و راهبرد ددمنشانه آمریکا بر هم خورده است.
اما جریان اصلاحطلب که زعامت ایالاتمتحده بر دهکدهجهانی را خدشهناپذیر و لایتغیر میداند و در پی ادغام ایران در این نظم مسلط، پذیرفتن هژمونی آمریکا و مناسبات حاکم بر آن است، نگاه متوازنی بین خطاهای شرق و غرب ندارد. برای آنان شرق هیولایی است که در پی بلعیدن ایران و تجزیه خاک ماست اما آمریکا با وجود هر اقدام خود، قبلهای است که سرانجام باید به سوی آن سجده کرد.
با این منطق، میتوان تقصیر تحریمهایی که از اوایل انقلاب تا کنون وضع شده را از گردن آمریکا ساقط کرد و کار را تا جایی پیش برد که نگاه کودکانهای به خروج ایالاتمتحده از برجام داشت و آن را به شعار روی موشکها، سخنان وعاظ نماز جمعه، اقدامات دلواپسان و کاسبان تحریم مرتبط کرد!
با این نگاه باید به همگرایی دیپلماتیک چین و روسیه در بیانیههای واهی کشورهای حاشیه خلیجفارس معترض بود و هر روز از لزوم برخورد با آنان سخن گفت اما یکبار، فقط یکبار از جنایات نامتناهی آمریکا علیه ایران چیزی نگفت.
در رسانههای آنان نه خبری از خباثت تحریمهای دارویی آمریکاست و نه تلاش این کشور برای نابودی و به گرسنگیکشاندن مردم ایران. از نگاه خط امامیهای دیروز و اصلاحطلبان امروز، ایران مقصر قطعی تحریمهاست و این گزارهای است لایتغیر. میگویند ایران هزینه ماجراجویی خود را میپردازد و باید مثل یک برده سر به راه، زعامت ارباب را بپذیرد. همانهایی که پس از خروج آمریکا از برجام، ترسان و لرزان حاضر به مذاکرات موشکی و زدن چوب حراج بر سر امنیتملی بودند.
فکاهی ماجرا جایی است که این طیف امروز دلواپس منافعملی و تمامیت ارضی کشور بر سر یک بیانیه مضحک شده. به وزارت خارجه میتازند که اعتراض به روسیه و احضار سفیرش کافی نیست، توضیحات روسیه قانعشان نمیکند و بهدنبال نابودی رابطه با همسایهای هستند که امروز در موارد متعددی با آن منافع مشترک وجود دارد.
ای کاش این روسستیزان بینا و آمریکوفیلهای نابینا که تا این حد بر سر منافع ملی حساسیت دارند، به شکلی مشابه به مواجهه با آمریکا میپرداختند تا دمزدنشان از منافعملی باورپذیر می شد!