وابستگی بودجه عمومی کشور به دارآمدهای نفتی سبب به وجود آمدن دولت رانتیر می شود که دارای اثرات منفی اقتصادی و حتی فرهنگی و اجتماعی در کشور می شود.
یکی از مشکلات اقتصادی ایران که مانع از پیشرفت آن از گذشته تا کنون بوده است وابستگی بودجه عمومی کشور به درآمد ناشی از صادرات نفت بوده است. مسئله ای که در بیانات نوروزی رهبر معظم انقلاب نیز به عنوان یک مشکل اقتصادی کشور مطرح شد. می توان گفت تقریبا از زمانی که دولت مدرن در ایران به وجود آمده است نفت در بودجه ی کشور نقش مهمی ایفا می کرده است لذا شکل گیری ساختار اداری کشور و ساز و کار اقتصادی آن براساس درآمدهای نفتی شکل گرفته است. این مسئله درست است که از طرفی درآمد زیادی را متوجه ایران کرده است اما از طرف دیگر سبب به وجود آمدن دولت رانتیر در ایران شده است، مسئله ای که آسیب ها اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی متعددی در جامعه داشته است.
آسیب های ناشی از دولت رانتیر در ایران عبارتند از:
توجه کمتر به بخش خصوصی در تنظیم سیاست های اقتصادی
از نظر اقتصادی می توان گفت مهمترین معضلی که وابستگی به درآمدهای نفتی برای کشور دارد این است که دولت تبدیل به رقیب اقتصادی بخش خصوصی می شود. این به این معنی است که چون دولت خود درگیر درآمدهای نفتی است و بزرگترین تولید کننده است سیاست های اقتصادی را متناسب با وضعیت خود تنظیم می کند تا بتواند به درآمد بیشتری دست بیابد و توجه کمتری به بخش خصوصی پیدا می کند. در صورتی که اگر بودجه ی دولت وابسته به درآمدهای غیرنفتی باشد دولت تمام سعی خود را می کند تا قوانین و مقررات را به گونه ای تنظیم کند که بخش خصوصی رشد کند تا بتواند درآمد بیشتری از آن نصیبش شود. ولی وقتی خود دولت بزرگترین تولید کننده کشور است کمتر احساس نیاز به این مسئله می کند. حتی ممکن است اگر احساس کند صنعتی می خواهد به جایگاه او نزدیک شود موانعی در برابر راه او وضع کند.
وابستگی مردم به کار دولتی و فربه شدن ساختار دولت
یکی از معضلات اجتماعی ایران این است که مردم کمتر به سوی انجام فعالیت اقتصادی خصوصی می روند و بیشتر به دنبال استخدام در ادارات دولتی هستند این فرهنگی است که نظام اقتصادی وابسته به نفت در ایران به وجود آورده است. زمانی که وابستگی اقتصادی بودجه ی عمومی کشور به نفت بالای 90% بود اصل نظام اقتصادی کشور به گونه ای طراحی شده بود که دولت نفت را می فروخت و درآمد ناشی از آن وارد ساختار دولتی می شد و از طریق ادارات دولتی در کشور توزیع می شد. به همین دلیل مردم سعی می کردند به نوعی به استخدام دولت در بیایند تا از این طریق درآمد از پول نفت داشته باشند.
به این ترتیب به مرور مردم ایران که فرهنگ کار و زحمتکشی در میان آن ها وجود داشت به مرور کارهای خصوصی را رها کرده و به شهرها آمده و سعی بر استخدام در ادارات دولتی داشتند. از طرف دیگر چون مطالبه ی شدید عمومی برای استخدام دولتی وجود داشت به مرور دولت مجبور به افزایش استخدامات شد و در نتیجه بدنه ی دولت نیز فربه و ناکارآمد شد. در نتیجه کارخصوصی از جمله صنایع و کشاورزی رونق کمتری پیدا کرد و دولت نیز فربه و ناکارآمد شد.
تمام شدن منابع نفت
نکته ای که در خصوص نفت وجود دارد این است که نفت جزء منابع تجدید ناپذیر است و با استخراج آن، این منابع به مرور پایان می پذیرند. لذا استفاده ی از آن باید برای بودجه ی عمومی کشور یعنی خرج یک منبع که به مرور تمام می شود و منبعی که تمام ایرانیان از آن سهم دارند فقط خرج زندگی چند نسل می شود و تمام می شود و سایر نسل ها از آن محروم هستند. برای اینکه این اتفاق نیافتد و آیندگان نیز در این نفت سهیم باشند باید درآمد ناشی از آن صرف امور زیربنایی کشور شود تا زمینه ساز رشد کشور شود. یعنی هرچند آیندگان دیگر نفت ندارند اما ما با استفاده از درآمدهای نفتی ایران را به جایی برسانیم که آنها از ایران پیشرفته بهره مند شوند.
با توجه به این مشکلات و مشکلات دیگری که وابستگی بودجه کشور به درآمدهای نفتی دارد راهکار این نیست که استخراج نفت متوقف شود. زیرا جهان و صنعت جهان همچنان به نفت و گاز وابسته است و از طرف دیگر ما میدان های مشترک با کشورهای همسایه داریم که اگر ما استخراج خود را متوقف کنیم آن ها ادامه می دهند و سهم ما را نیز تصاحب می کنند.
اما باید در این خصوص سیاست های مناسب اتخاذ شود تا اثرات منفی صادرات نفت به حداقل برسد.
در این خصوص چند سیاست اهمیت دارد:
کاهش وابستگی بودجه عمومی کشور از نفت
بودجه عمومی کشور نباید از طریق درآمدهای ناشی از صادرات نفت فراهم شود زیرا این مسئله، آسیبی که ذکر شد را در پی دارد. بلکه درآمدهای ناشی از نفت باید صرف امور زیربنایی شود. برای این منظور صندوق توسعه ی ملی به وجود آمده است و قرار بر این شده تا درآمدهای ناشی از صادرات نفت وارد بودجه دولت نشود بلکه وارد صندوق توسعه ی ملی شود و صرف سرمایه گذاری های زیربنایی شود تا تمام نسل های ایران از آن بهره مند شوند. اما مسئله ای که وجود دارد این است که دولت ها عموماً نمی توانند بودجه عمومی خود را از سایر راه ها تأمین کنند لذا معمولاً از صندوق توسعه ملی برداشت می کنند. البته خوشبختانه در سال های اخیر فعالیت زیادی برای این مسئله شده است. بودجه عمومی کشور که تا 3 دهه ی پیش وابستگی حدود 90 درصدی به نفت داشت در بودجه 1402 این وابستگی 30% اعلام شده است.
حمایت از بخش خصوصی
برای آنکه بخش خصوصی نیز بتواند در کنار صنعت نفت رشد کند نیاز دارد به آن توجه ویژه شود. که الحمدلله در سال های اخیر این مسئله مورد توجه رهبری بوده است و با تأکید های مکرر ایشان دولت ها نیز کما و بیش به این مسئله توجه پیدا کرده اند.
جمع بندی
وجود نفت در برخی کشورها علی رغم اینکه یک نعمت و ذخیره کمکی برای اقتصاد آن کشور به حساب می آید اگر از آن در بودجه عمومی استفاده شود در واقع سرمایه ای است که به مرور خرج می شود و تمام می شود. برای جلوگیری از این مسئله کشورهایی که دارای این ثروت خدادادی هستند باید به گونه ای برنامه ریزی کنند که درآمدهای حاصل از فروش نفت خرج امور زیربنایی کشور شود و بودجه عمومی دولت از نظام مالیاتی حاصل شود تا با مشکلات جدی و متعدد این مسئله در امام بمانند.
حسین نادری