در هر قسمت سریال «آینه سیاه»، با فناوری جدید و به نوعی افسارگیخته آشنا میشویم که گویی کلید جدیدی برای بازگشایی قفل دنیای دیگر است و انسانها هر کدام از این دنیای مختلف مجبور هستند خودشان را به نوعی با زندگی سازگار کنند، البته نقدهای متفاوت و گاه ناامید کنندهای از سریال به دلیل نشان دادن دنیای فوق مدرن با گجتها و تکنولوژیهای متفاوت وجود دارد اما گاه نقدهای مثبت هم میدیدیم که تا چه اندازه برخی از فناوریها در جهانمان جای خالیشان حس میشود.
نویسنده و کارگردان این سریال چارلی بروکر است که ایده تمامی قسمتهای سریال هم به او تعلق دارد. وقتی گاردین از بروکر درباره آینه سیاه میپرسد جواب جالبی میدهد.
«آینه سیاه همان چیزی است که شما روی هر دیوار، هر میز، کف هر دست، صفحه نمایش سرد و براق تلویزیون، مانیتور و گوشیهای هوشمند میبینید. آینه سیاه سریالی است که درست مثل یک آینه، سیاهی وجود انسان را نشان میدهد.»
ما در این گزارش نمیخواهیم سریال را به نقد بکشیم بلکه میخواهیم برخی از فناوریهایی که در فیلم آمدهاند و دنیای جدیدی که به خیالمان خیالی و رویایی به نظر میآیند اما در آینده نه چندان دور راهی به حقیقت پیدا میکنند را نام میبریم.
ارتباط با شخصی که در کما فرو رفته
فصل چهارم، اپیزود شش ـ «crocodile»، شاید باورتان نشود اما تصورش را بکنید شخصی به کما رفته است و نمیتواند حتی تکان بخورد چه برسد که حرفی بزند اما این فناوری کروکودیل به فردی که در کما است وصل میشود و میتواند جواب سوالها را با بله یا خیر پاسخ دهد. یعنی دستگاه پاسخ بله را با چراغ سبز و پاسخ خیر را با چراغ قرمز مشخص میکند.
هوش مصنوعی همراه با شبیهسازی مردگان
فصل دوم، اپیزود یک ـ «be right back»، در این بخش از سریال یکی از خارقاالعادهترین اتفاقات برای افراد رخ میداد که حس خیالانگیزی داشت، در این سرویس متوجه میشویم که میتواند غم از دست دادن شخصی که مرده است را کاهش بدهد. فرض کنید که هوش مصنوعی شبیهسازی زندهای را از شخص مرده میدهد که میتواند خاطرات او را بازسازی میکند حالا شما آن فردی که مرده را به صورت شبیهسازی شده با همان صدا، ظاهر و حتی خاطرات دارید.
خواندن ذهن کودکان با نرمافزاری در مغز
فصل چهارم، اپیزود دوم. در قسمتی میدیدیم که نرمافزاری به نام «آرکانجل؛ arkangel» تعبیه شده بود که والدین این ابزار نظارتی را میتوانستند در مغز کودکان خود نصب کنند و بعد در آیپد آن را اجرا کنند در نهایت والدین میتوانستند با همین نرمافزار دنیای کودکان را از چشمان آنان ببینید حتی میتوانستند تصاویر دیده شده توسط فرزندشان را سانسور کنند. زمانی که این ابزار نظارتی در مغز کودکان نصب شود دیگر قابل برداشتن یا پاک شدن نیستند.
در هر قسمت سریال «آینه سیاه»، با فناوری جدید و به نوعی افسارگیخته آشنا میشویم که گویی کلید جدیدی برای بازگشایی قفل دنیای دیگر است و انسانها هر کدام از این دنیای مختلف مجبور هستند خودشان را به نوعی با زندگی سازگار کنند
تبلیغاتی که به دنبال چشم حرکت میکند
فصل یک، اپیزود دوم. «fifteen million merits» در این قسمت تبلیغاتی که به نمایش میگذراند چشمان مخاطب را دنبال میکند و اگر مخاطب چشمش را از صفحه مانیتور بردارد تبلیغات ناگهان متوقف خواهد شد و تا زمانی که چشم آنان به صفحه نیفتد تبلیغات شروع نمیشوند! در واقع شما هیچ چارهای جز دیدن تبلیغات ندارید و حتی نمیتوانید آن را رد کنید و حتما باید تا پایان به تماشای آن بنشینید.
انتقال هوشیاری به اشیا
فصل چهارم، اپیزود شش ـ «black museum» این فناوری به شخص اجازه میدهد که هوشیاری فردی را به فردی یا به عروسکی انتقال دهند! مثلا زنی به کما رفته، هوشیاری او را با سرنگی به فرد دیگر یا یک عروسک انتقال میدهند. البته اتفاق خوشایندی که وجود داشت این بود که شخص دریافت کننده هوشیاری میتوانست آن هوشیاری را خاموش و روشن کند یا مثلا وقتی که هوشیاری را به عروسک میمونی انتقال دادند، آن عروسک در حد چند کلمه میتوانست صحبت کند. این فناوری انتقال دهنده هوشیاری عجیب و پیچیده بود و البته باید بگوییم که چنین چیزی واقعا ترسناک هم بود.
خاطراتی که با سربند فراموش میشوند
فصل دوم، اپیزود دو ـ «white bear» سربندی است که با بستن دور سر باعث میشود برای یک روز تمام حافظه شخص پاک شود و این شاید هم جالبترین و به نوعی بهترین ابزار برای فراموشی اتفاقات ناخوشایند باشد، البته در این سریال این ابزار برای عذاب دادن فرد استفاده شده بود.
اسکنر دیانای
فصل چهارم، اپیزود یک ـ «uss calister»، اسکنرهای دی ان ای دیجیتال در یک بازی واقعیت مجازی هستند که میتواند دی ان ای هر شخص را از هر چیزی مثلا از یک تار مو یا حتی لیوان قهوه او بگیرند و یک کپی از آن شخص را بسازند. آنها حتی میتوانند حافظه فرد را هم به کپی او انتقال دهند.