بیانیه وزرات خارجه باکو علیه تهران دارای نکات قابل توجهی است. اول اینکه مطمئناً این بیانیه متأثر از اتحاد راهبردی باکو با تل آویو بوده و این بدان معناست که این بیانیه با همکاری و مشارکت تل آویو از سوی باکو منتشر شده است.
بیانیه وزرات خارجه باکو علیه تهران دارای نکات قابل توجهی است. اول اینکه مطمئناً این بیانیه متأثر از اتحاد راهبردی باکو با تل آویو بوده و این بدان معناست که این بیانیه با همکاری و مشارکت تل آویو از سوی باکو منتشر شده است. نکته دوم اینکه این بیانیه رویکرد دشمنی باکو با تهران را وارد مرحله تازه ای کرده است. در واقع رژیم باکو با فاصله گرفتن از رویه های پیشین دشمنی، با بیانیه مذکور رویکرد ستیز مستقیم با تهران را در پیش گرفته و از این پس باید از آن با نام تخاصم عریان یاد کرد.
سوم اینکه، کنار گذاشتن ملاحظات سیاسی – دیپلماتیک و ورود به مرحله تخاصم بر این امر دلالت دارد که باکو به دنبال کسب یک جایگاه مهم منطقه ای در ذیل محور ضد ایرانی ست؛ جایگاه و موقعیتی که بتواند در وهله اول در برابر تهدیدات احتمالی تهران از آن حفاظت و حراست کند و در وهله دوم به تحصیل پرستیز دیپلماتیک آن بیانجامد. پرستیزی که بتواند به نقش راهبردی باکو در نبرد با تهران در کنار صهیونیست ها اعتبار منطقه ای و حتی بین المللی ببخشد. در واقع تروریست نامیدن حکومت ایران پیرو همین رهیافت سیاستگذاری شده از سوی باکو صورت گرفته است.
و بالاخره چهارم اینکه، این بیانیه نشان می دهد که باکو یک جنگ دیپلماتیک را علیه تهران آغاز کرده است. به بیان جامع باکو به این نتیجه رسیده که ظرف نبرد رسانه ای با تهران پر شده و با توجه به دریافت حداقلی و حتی ناچیز واکنش ها ازسوی تهران، اکنون زمان آن رسیده که وارد نبرد تازه و مهم تری با تهران شود. مضافاً اینکه نباید فراموش کرد که این نبرد دیپلماتیک علاوه بر مورد ذکر شده، در شرایطی آغاز شده که پیوند دیپلماتیک باکو با تل آویو با گشایش سفارتخانه آن در تل آویو همزمان شده است. این همزمانی به معنای آن است که علیرغم هشدارهایی که درباره پوست اندازی سیاسی باکو در سال ها و ماه های گذشته داده می شد و عده ای بر حسب ناآگاهی و عده ای برمبنای سرسپردگی آن را توهم می دانستند امروز مصداقی عینی و مابه زایی دیپلماتیک پیدا کرده است.